«گروهى» از امّتها به ميان آمده است و از اينجا مىتوان فهميد كه
مراد، حشر در قيامت نيست؛ زيرا حشر در قيامت همگانى است. وانگهى، اين آيه پس از
آيه «دابّة الأرض» كه از نشانههاى قيامت است و پيش از اشاره به نفخ صور و ديگر
آيات قيامت جاى گرفته است و نمىتوان پذيرفت كه قرآن پيش از پرداختن به قيامت
درباره حوادث آن سخن گويد (الميزان، 15/ 397؛ بحارالانوار،
53/ 60). اين آيه به رجعت مؤمنان و نيكان اشارهاى نكرده و از اين رو براى اثبات
رجعت مؤمنان و نيكان تنها از روايات مىتوان بهره جست.
در
نظرگاه شيعه، تنها گروهى از مؤمنان راستين و كافران محض رجعت مىكنند (بحارالانوار، 53/ 138؛
مصنّفات الشيخ المفيد، 5/ 90؛
البرهان فى تفسير القرآن، 2/ 408).
بنابر
روايات، همه پيامبران و امامان معصوم (ع) رجعت خواهند كرد (همان، 1/ 249؛ بحارالانوار، 53/ 41). نخستين كسى كه
رجعت مىكند و بر جهان فرمان مىراند، امام حسين (ع) است (همان، 46). آنگاه حضرت
على (ع) و ديگر امامان بازمىگردند (همان، 63؛
البرهان فى تفسير القرآن، 1/ 295).
جمعى
از اصحاب پيامبر 6 نيز كه رجعت مىكنند، عبارتاند از: سلمان، مقداد، جابر بن
عبداللّه انصارى، ابودجانه انصارى، مالك اشتر، مفضّل بن عمر و حمران اعين. از
امّتهاى پيشين نيز مؤمن آل فرعون، يوشع بن نون و اصحاب كهف رجعت مىكنند (رجعت، محمد خادمى/ 200- 191).
هدف
از رجعت:
مشيت
حكيمانه خداوند بر اين تعلّق گرفته است كه صالحان بر زمين حكم برانند، تعاليم
پيامبران تحقّق يابند و نيكان، بخشى از پاداش خويش را در همين جهان بازستانند و از
ستمگران انتقام كشند. از آن سو، ستمگران نيز بخشى از كيفر گناهان خود را بازيابند
(همان، 63؛ رجعت و معراج، رفيعى قزوينى/ 31 و 32).
رحمت
الهى: از صفات خداوند متعال؛ مهربانى؛ بخشايش
وقتى
اين كلمه صفت خداوند مىشود، معناى نيكى كردن و احسان به خود مىگيرد (مفردات الفاظ القرآن، 347؛
الميزان فى تفسير القرآن، 1/ 21). از نظرگاه كلام
شيعى، رحمت الهى، به معناى افاضه خير بر نيازمندان و فرودستان و دستگيرى از