در
لغت به معناى اين است كه انسان چيزى را در خاطر خويش نگاه دارد و پيوسته به ياد
آوَرَد. اين كلمه به معناى حفظ كردن نيز آمده است. معناى اصطلاحى ذكر، ياد كردن
زبانى و قلبى خداوند به تكبير، تسبيح، تحميد، تهليل و حوقله است. ذكر از اصطلاحات
اسلامى است كه بيشتر در مباحث اخلاقى مطرح است و پژوهشگران علوم دينى در دو عرصه
اخلاق و عرفان بيشتر بدان پرداختهاند. ذكر اخلاقى، بر تهذيب نفس مبتنى است و ذكر
عرفانى بر قرب خدا (مفردات راغب،
ذيل واژه ذكر؛ جامع السّعادات، نراقى/ 1/ 91). قرآن كريم،
ذكر را غايت نماز دانسته است (عنكبوت/ 45) و فرموده است كه شرط آنكه خداوند،
بندگانش را ياد كند، اين است كه آنان او را ياد كنند (بقره/ 152). همچنين، ذكر را
از صفات خردمندان شمرده (رعد/ 19) و مايه آرامش دلها (رعد/ 28) و رويگردانى از آن
را موجب سختى و تنگى معيشت دانسته است (طه/ 124). در وصف بندگان نيك خدا فرموده
است: «آنان مردانىاند كه داد و ستد و خريد و فروش از ياد خدا بازشان نمىدارد.»
(نور/ 37) قرآن فرمان مىدهد كه مسلمانان همواره به ياد خدا و نعمتهاى الهى باشند
(آل عمران/ 191). و از انسانها خواسته است كه در مصيبتها و گرفتارىها، دل خويش
را به ياد پروردگار نيرو بخشند (بقره/ 156) و يكى از ويژگىهاى منافقان را آن
دانسته است كه از ياد خدا غافلاند و اگر او را ياد كنند، از روى خودنمايى است
(نساء/ 143). قرآن از پيامبران الهى خواسته است تا خدا را ياد كنند و نعمتهايش را
به فراموشى نسپارند و اين را مايه قرب آنان به پروردگار دانسته است (مائده/ 110).
همچنين اقوامى همانند بنىاسرائيل را چون خدا