كلمه
«توقيع» به معناى پاسخها، سفارشها و دستورهاى كتبى است كه بزرگان، دولتمردان و
پيشوايان در زير سؤالها و درخواستهاى كتبى زيردستان و پيروان مىنويسند (ر. ك. تاج العروس، 5/ 549).
امام
زمان (ع) را توقيعاتى است كه در منابع روايى، فقهى و تاريخى شيعه آمدهاند (براى
نمونه: بحارالانوار، 2/ 181 و 50/ 103، 280 و
302). ديگر امامان معصوم (ع) نيز توقيعاتى دارند؛ امّا توقيعات امام زمان (ع)
بيشتر است. در روزگار غيبت صغرى (غيبت امام زمان) شيعيان به واسطه چهار نايب خاص
با امام (ع) در ارتباط بودند و مسائل خويش را مطرح مىساختند و حاجتهاى خود را درمىخواستند.
توقيعات
امام زمان (ع) بيشتر نظر به اين مسائل و درخواستها دارند. براى نمونه، در
روايتى، راوى مىگويد: نامهاى نوشتم و پرسيدم كه فرج- ظهور امام زمان (ع)- چه
هنگام خواهد بود؟ در پاسخ آمد:
تعيين
كنندگان وقت دروغ مىگويند (همان، 483؛ كمال الدين و تمام
النّعمة، 2- 1/ 484).
برخى
توقيعات امام (ع) بى آنكه در پاسخِ نامهاى يا درخواستى باشند، صادر شدهاند (تاريخ الغيبة الصّغرى، 434). چنين توقيعاتى
درباره موضوعاتى همانند تأييد نوّاب و وكلا، افشاى فريبكارىهاى مدّعيان دروغين
امامت، طرد منحرفان و حفظ جان وكلا و شيعياناند. امام (ع) در يكى از اين توقيعات،
علىّ بن محمّد سمرى- چهارمين نايب- را از فرا رسيدن زمان مرگش باخبر مىكند و به
او فرمان مىدهد كه كسى را به جاى خود برنگزيند؛ زيرا غيبت كبرى آغاز شده است (الغيبة، شيخ طوسى/ 243).
در
روايات آمده است كه خطّ امام زمان (ع) شباهتى بسيار به خطّ پدر والامقامش دارد (الغيبة، شيخ طوسى/ 216).
اين
راهى مناسب بوده است تا مخاطبان يقين كنند توقيعات از شخص امام (ع) است و بدين
سان، احتمال جعل توقيع و فريب شيعيان از ميان برود. توقيعات را شيعيان معتمد
مىديدند و از آنها استنساخ مىكردند يا محتوا را به ذهن مىسپردند و برخى از آنها
را بنا بر مصالحى ميان عامّه شيعه منتشر مىساختند (تاريخ
الغيبة، 30؛ دائرة المعارف تشيّع، 5/ 151).