امام
رضا (ع) همچون پدران پاك خويش در اين صفت شهره دوست و دشمن بود. يك بار در روز
عرفه همه دارايى خويش را بخشيد.
اصحاب
با شگفتى تمام پرسيدند، آيا چنين بخششى روا است؟ فرمود: «نه تنها روا است كه غنيمت
است؛ غنيمتى براى كسب اجر و ثواب و كرامت.» (مناقب
آل ابى طالب، 4/ 390)
5.
فصاحت و بلاغت:
چون
امام رضا (ع) در تشريح و بيان موضوعى لب به سخن مىگشود، هر شنوندهاى را به سكوت
وا مىداشت و بر هر كسى اثر مىنهاد. او نيز همچون پدران پاكش بسيار فصيح و بليغ
بود.
امامت:
مقام
امامت تنها با نصب الهى ثابت مىشود و دست بندگان از تعيين كسى به عنوان امام
كوتاه است. امام رضا (ع) به نصب الهى به امامت رسيده است و بر اين حقيقت احاديثى
كه از پيامبر اسلام 6 و ديگر بزرگان معصوم رسيدهاند، گواهى مىدهند. از اين
احاديث است حديث مشهور جابر كه بنابر آن، پيامبر 6 فرموده است، هشتمين خليفه من
و امام مسلمانان، علىّ بن موسى است (كمال الدّين و تمام النّعمة، 1/ 486). همچنين رواياتى فراوان از امام هفتم (ع) نقل كردهاند كه
امام پس از ايشان، فرزند گرامىاش، على (ع) است (اعلام
الورى، 309- 303؛ حضرت رضا، 50- 47). افزون بر اين، فضيلتها و منقبتهاى بىهمتاى آن امام
همام (ع) بر امامت او گواهى مىدهند (الاتحاف بحب الاشراف، 155 و 156). امام رضا (ع) حدود بيست سال (203- 183 ه.) امامت
مسلمانان را برعهده داشت كه هفده سال آن را در مدينه و سه سال را در خراسان به سر
برد. خلفاى عبّاسى معاصر آن امام معصوم (ع) سه تن بودند:
هارون،
محمّد امين و عبداللَّه مأمون. از عهد امام رضا (ع)، عصر جديدى از شكوفايى و
بالندگى فرا روى شيعه پديدار گشت و اين به سبب كوششها و رنجهاى امامان پيشين
بود. پديد آمدن پايگاههاى عظيم مردمىِ شيعهگرا از پيامدهاى اين كوششها بود.
شيعيان به نيرويى رسيده بودند كه مىتوانستند حكومت را در دست گيرند. امّا اين
وضعيّت، حاكمان عبّاسى را به هراس انداخت و به چارهجويى واداشت. واگذارى منصب
ولايتعهدى به امام رضا (ع) از چارههايى