دسته دانستهاند: 1. فعّاليّتهاى علمى و فكرى و چارهجويى براى
رويارويى با عقايد نادرست و بدعتها و واپسگرايىها.
امام
(ع) شاگردانى پرورانيد تا به واسطه آنان آموزههاى راستين دينى و شيعى را ميان
مردم بگستراند. شاگردان به محضر امام بار مىيافتند و در مجلس ايشان مىنشستند و
چون فتوا يا كلامى علمى مىشنيدند، مىنوشتند و ثبت مىكردند (الانوار البهيّة، 169 و 170). 2. فعّاليت
ديگر امام (ع) هدايت و نظارت بر پايگاههاى مردمى و هواخواهان خويش بود. امام (ع)
از اين گذر مىكوشيد افزون بر حفظ رابطه خويش با شيعيان و هدايت آنان، موضع منفى
خود در برابر حكومت را نيز بدانان منتقل كند و در همين مسير، همواره نارضايتى خويش
از ارباب حكومت را آشكار مىساخت و همكارى با آنان را حرام مىشمرد (وسائل الشّيعه، 12/ 140).
مناظره
سرزنشآميز امام (ع) با هارون الرّشيد در مرقد مطهّر پيامبر اسلام 6 در پيش
بزرگان و فرماندهان كشورى و لشكرى را مىتوان از اين گونه فعّاليّتها شمرد (مناقب آل ابىطالب، 4/ 345). برخى از مهمترين
موضوعات يادكردنىِ روزگار امام كاظم (ع) عبارتاند از: الف. برخاستن جنبشهاى
انقلابى كه امام (ع) برخى از آنها را تأييد مىكرد؛ همانند جنبش شهيد فخ (مقاتل الطّالبيّين، 452 و 453). ب.
سازماندهى
نظام سرّى رابطان به دست امام (ع) كه وظيفه داشتند ارتباط ايشان را با شيعيان
سامان دهند و فرمانهاى مقام امامت را بدانان برسانند (پيشوايان
ما، 214).
ج.
پيدايى برخى مسلكهاى انحرافى و اوجگيرى فعاليّتهاى عقيدتى و سياسى آنها. برخى از
اين مسلكها ادّعاى تشيّع نيز سر مىدادند؛ ولى به هيچ روى مقبول امام (ع) نبودند.
فرقههاى ناووسيّه، اسماعيليّه، مباركيّه، سمطيّه و فطحيّه چنين بودند. پديد آمدن
اين فرقهها در قلمرو مكتب تشيّع شرايط حساسى را براى امام (ع) پديد آورد كه تا آن
زمان بىسابقه بود. امام (ع) با تدبيرى خاص، توانست شيعيان را از اين چالش فكرى و
عقيدتى برهاند و امامتِ مقبول آيين اسلام را براى آنان نمايان سازد. د.
سازشناپذيرى
امام كاظم (ع) در برابر حكومت و كژروىهاى ديگر جامعه اسلامى، مسئلهاى را پيش
آورد كه براى امامان پيشين پيش نيامده بود. امام (ع)