مقدمه حوادث و رويدادهاى ناگوار عصر كنونى كه پيش روى انقلاب اسلامى قد برافراشتهاند- همچون تهاجم فرهنگى، براندازى نرم وانقلاب مخملين- موجب نگرانى دلسوزان نظام، از جهت ممانعت از رشد و كمال معرفتى، روانى، اخلاقى، اجتماعى و سياسى ملت ما شده است. عدم مقابله كارامد در جهت جلوگيرى از اين گونه تحركات دشمن كه پس از جنگ فيزيكى، مهمترين راهبرد در مقابل ملتهاى استقلال طلب از جمله ملت ما مىباشد، تحير معرفتى و انحراف عقيدتى را به دنبال داشته، عدم باور به آموزههاى دين و در نهايت از خودبيگانگى را به ارمغان مىآورد. پس اگر از سوى متوليان فرهنگى و انديشهمندان دلسوز اسلامى، چارهاى مناسب براى اين وضعيت انديشه نشود، قطعاً دشمن در اهداف خود موفق خواهد شد. تزلزل در «اصول اعتقادى» مسلمانان، از جمله اهداف اصلى دشمن براى تخدير فكر و ذهن مسلمانان مىباشد. آنان به خوبى دانستهاند كه اين اصول، حكم ستونهاى استوار دين را دارد. از اين رو كوشيدهاند با متزلزل كردن آن و ايجاد شبهات مختلف، توان دفاع عقيدتى را از نيروهاى مدافع انقلاب، نسل جوان و آحاد ملت، سلب نمايند. دقيقاً به همين دليل است كه در فرهنگ اسلامى، تاكيد بسيار بر فراگيرى، دانش آموزى و تحليل صحيح از اصول عقايد و به دنبال آن مستحكم كردن انديشه دينى شده است. رسول خدا (ص) فرمود: