نام کتاب : تاريخ انبياء نویسنده : ورعی و فرقانی جلد : 1 صفحه : 133
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيراً. (فرقان: 1) زوالناپذير و پربركت است كسى كه قرآن را بر بندهاش نازل كرد تا بيم دهنده جهانيان باشد. و در آيه ديگر مىفرمايد: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيراً وَنَذِيراً (سبأ: 28) و ما تو را جز براى همه مردم نفرستاديم تا بشارت دهى و بترسانى! نوشتن نامههاى متعدد از سوى پيامبر اكرم (ص) به سران كشورها و دعوت آنان به اسلام نيز شاهدى بر جهانى بودن دعوت آن حضرت بوده است. رسول خدا (ص) و آينده اسلام گسترش اسلام در سالهاى نهم و دهم هجرى سبب شد كه جامعه اسلامى بزرگى به وجود آيد؛ جامعهاى كه بايد تحت تربيتهاى دينى و قرآنى قرار گيرد و اتحاد و وحدت سياسى آن حفظ شود. پيامبر اكرم (ص) در مدت زمامدارىاش به امور اجتماعى و سياسى جامعه مىپرداخت و فرماندارانى را براى هر منطقه تعيين مىكرد و افراد خاصى را براى گرفتن ماليات به نقاط دوردست مىفرستاد. آن حضرت عنايت ويژهاى به مسأله جانشينى خود داشت و حتى در مواقعى كه به طور موقت مدينه را ترك مىكرد شخصى را به عنوان جانشين خود مىگمارد و در جنگها نيز علاوه بر نصب فرمانده، گاه جانشين يا جانشينانى براى فرماندهان منصوب مىكرد تا در صورت به شهادت رسيدن آنها، زمام امور رها نباشد و رزمندگان اسلام بلاتكليف نمانند. ازسوى ديگر، آن حضرت از فنتهها و گرفتاريهايى كه پس از خودش رخ مىداد، آگاه بود و از بوجود آمدن حكومت آل مروان و غير آنها كه آيين اسلام را در خطر قرار مىدادند، به تفصيل خبر داده بود. بنابراين به حكم عقل سليم، ضرورت قطعى داشت كه آن حضرت براى پس از خود فكر اساسى نمايد و موضوع رهبرى اسلام و جامعه اسلامى را رها نسازد. بحثهاى تاريخى نيز مؤيد همين نظر است و نشان مىدهد كه پيامبر اسلام (ص) از همان آغاز دعوت خود به مسئله جانشينىاش توجه داشت و از اين رو در همان آغاز بعثت و به هنگام دعوت خويشان خود به اسلام، به آنان اعلام كرد كه هر كس از ميان آنان رسالتش را
نام کتاب : تاريخ انبياء نویسنده : ورعی و فرقانی جلد : 1 صفحه : 133