نام کتاب : تاريخ اسلام در دوران پيامبر اكرم(ص) نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 30
2- «لات» كه پاره سنگ چهارگوشى بود و در «طائف» قرار داشت و بتپرستان از نقاط مختلف به زيارت آن مىرفتند. «1» 3- «عُزّى» كه پس از «مَنات» و «لات» به خدايى گرفته شده بود و در وادى «نَخْله شامِيّه» نصب شده بود. «عُزّى» نزد قريش مهمترين بتها بود، به زيارتش مىرفتند و برايش هديه مىبردند و در پايش قربانى مىكردند و بدينوسيله به او تقرّب مىجستند. «2» از اين سه بت در قرآن ياد شده است: «أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى.» «3» آيا دو بت «لات» و «عُزّى» و همچنين «منات» سوّمين بت را ديديد (كه بىاثر و بىسود و زياناند)؟ 4- «هُبَلْ» كه بزرگترين بت قريش در مكّه بود و از عقيق سرخ به شكل انسانى ساخته شده بود كه دست راست نداشت. سپس دستى از طلاب براى آن ساختند. هُبَلْ در درون «كعبه» قرار داشت و روبهروى آن هفت تير مقدّس نهاده شده بود كه از آنها براى فالگيرى، داورى و قرعهكشى استفاده مىكردند. به اين چوبههاى تير «ازْلام» مىگفتند. «4» علاوه بر خدايان عمومى و قبيلهاى، هر يك از عربها در خانه خود بتى از چوب، فلزّ، سنگ و ... داشتند كه آن را مىپرستيدند و چون آهنگ سفر مىكردند، آخرين كارى كه در خانه انجام مىدادند دست كشيدن به آن بت بود و چون از سفر باز مىگشتند نخستين كارشان هنگام ورود به خانه اين بود كه آن را دست بكشند. «5» عرب جاهلى سخت پايبند بتها بود، آنكه مىتوانست پرستشگاهى بنا مىكرد و ديگرى بتى سرِپا مىداشت و آنكه توان برپايى آن دو را نداشت، سنگى را در پيش روى
نام کتاب : تاريخ اسلام در دوران پيامبر اكرم(ص) نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 30