نام کتاب : علل پيشرفت و انحطاط مسلمين نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 12
آموزش و توسعه علوم و معارف عامل محرّك تاريخ جديد گرديد يا پاىبندى مسلمانان به ارزشهاى اخلاقى و تسامح و تساهل در روابط عمومى و سياست خارجى؟ آيا شيوه رهبرى و حضور رهبرانى همچون رسول خدا صلى الله عليه و آله و على بن ابىطالب عليه السلام، قلمرو آيين اسلام را گسترده ساخت يا پشتيبانى نظرى و عملى مردم و يا عوامل و علل ديگرى جُز اينها در كار بوده است؟ اكنون كه به نقشه نگاه مىكنيم، مىبينيم بخشى از آن همچون سرزمين اسپانيا و بخشى از فرانسه، از اطلس تاريخ اسلام، بكلى حذف شده و به جاى مساجد، كليساها سر بلند كردهاند و به جاى صوت قرآن و اذان، صداى ناقوس به گوش مىرسد. اكنون نگين مقدّسِ «قُدس» در انگشترى استكبار جهانى جا دارد و سرزمين فلسطين لانه فساد و خونريزى صهيونيسم است، مسلمانان جهان جامه عزّت افكنده و رخت عزلت به بر كردهاند، بيگانگان بر آنان تدبير مىكنند و سرنوشتشان در مراكز سرمايهدارى يا قطبهاى شرق و غرب، رقم مىخورد، مال و ثروت انبوهشان به غارت مىرود و آتش جنگ و اختلاف وحدتشان را به باد داده است. قطعاً با ديدن اين منظره مصيبتبار و جانسوز، طبيعى است ناباورانه از خود بپرسيم: چرا آن پيشرفت پر شتاب به جمود و ركود گراييد؟ چرا مركب مسلمانان از حركت بازايستاد؟ آيا گرايشهاى جاهلى و عوامگرايى مسلمانان و تحريف و توجيه معارف دينى توسط برخى از آنان چنين ركودى را پديد آورد يا زمامداران خودسرى همچون امويان و عباسيان و مغولان؟! آيا بدفهمىها و برداشتهاى سليقهاى از مفاهيم كليدى تعاليم دينى- همانند دنياستيزى و زهد گرايى، جبر و اختيار و قضا و قدر- عامل چنين انحطاطى شد يا ثروتاندوزى، رفاهزدگى و دنياگرايى مسلمانان؟ آيا استعمار خارجى و اعمال نفوذ فكرى و فرهنگى بيگانگان، جوامع اسلامى را به مرز سقوط كشاند يا استبداد و استكبار داخلى و حركتهاى نظامى و زورمدارى حاكمان وقت؟ در هر صورت، دروازه تاريخ، دو پرچم فتح و شكست و تهنيت و تعزيت مسلمانان را هنوز بر بالاى سر خود دارد و فراز و فرود اين دو تصوير زيبا و زشت را به خوبى نشان مىدهد. هر بيدار دلى، بهويژه ديرآشنايان جبهه و جهاد و شاهدان فتح و شكست اين پرسشها را دارد. اين كتاب درصدد پاسخگويى به همه آنهاست؛
نام کتاب : علل پيشرفت و انحطاط مسلمين نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 12