انقلاب اسلامى به ويژه در سال‌هاى نخستين،روابط خانوادگى و فاميلى نيز از سياست و گرايش‌هاى سياسى جدا نبود و رخدادهاى سياسى و انقلابى به‌گونه‌اى كاملاً مشخص در روابط فردى كه دست‌كم يك طرف آن‌ها به نظام علاقه داشت،منعكس مى‌گرديد.از جملۀ اين تأثيرپذيرى را مى‌توان در تبليغات جنگ سراغ گرفت.تبليغات جنگ هيچ‌گاه نتوانست براى خود حيثيتى مستقل از جريانات سياسى بيابد.تلاش‌هاى ديپلماتيك براى اختتام جنگ و يا براى اثبات توان و قدرت نيروى خود،بر روند تبليغات جنگ تأثير مى‌گذاشت،در حالى كه مجامع بين‌المللى-كه از جريان يك‌سويۀ تبليغات و اطلاع‌رسانى استكبار جهانى پيروى مى‌كردند-به طور طبيعى به وسيلۀ تبليغاتِ ما،به كلى بى‌فايده جلوه‌گر شدند.درگيرى‌ها و اختلاف نظرهاى سياسى و يا مقاطعى مانند انتخابات نيز بر تبليغات جنگ تأثيراتى آشكار بر جاى مى‌گذاشتند.

يكى ديگر از نتايج بنيانى انقلاب اسلامى كه در واقع بر بسترى از گرايش‌هاى عميقِ مردم رشد كرد،اتكا به«شخصيت‌ها»بوده است.اين مهم در عرصۀ تبليغات به صورت«عدم حيطه‌بندى تبليغاتىِ شخصيت‌ها»آشكار مى‌شود.علاقه و اعتماد مردم به افرادى خاص و حضور گستردۀ مردم در صحنه‌ها باعث شد كه عدۀ معدودى از مسؤولان به سرعت حرف آخر و موضع رسمى و علنى را بزنند و بدين ترتيب،حرفى براى مذاكرات سياسى باقى نمى‌ماند.

3.رهبرى امام خمينى(ره)

از عوامل بسيار مهمى كه در تبليغات جنگ تأثير اساسى داشت،نوع رهبرى و موضع‌گيرى‌هاى حساس و حياتى حضرت امام خمينى(ره) در برهه‌ها و مراحل