كارشناسان نظامى 75 درصد پيروزى را در گرو روحيه عالى نظاميان و رزمندگان مىدانند و تنها 25 درصد ديگر را به عواملى چون تسليحات، سازماندهى، آموزش، ارتباطات و. . . نسبت مىدهند. [1]
يك فرمانده قوى، آرام و شاداب در مواقع حساس مىتواند تصميم مناسب را بگيرد و از نيرو و امكانات بهگونهاى شايسته استفاده كند. يك سرباز با روحيه قوى و برخوردار از آرامش نيز مىتواند از ابزار و وسايل جنگى بهطور صحيح و بهموقع سود جسته، ضربات كارى را بر دشمن وارد سازد، امّا فرمانده فاقد روحيه هنگام رويارويى با خطر، تدبير و دقت كافى در طرحريزى و اجراى برنامهها نخواهد داشت و رزمندۀ بدون روحيه بر اثر هراس و وحشت، تنها در پى حفظ جان خود برآمده، قادر به استفاده از سلاح و امكانات بهطور كامل نيست.
دفاع مقدس نيز از اين قاعده مستثنا نبود و روحانيون تأثير عميقى در تقويت روحيۀ رزمى رزمندگان در مقاطع حسّاس جنگ داشتند. نقش اساسى روحانيت در اين مرحله، نگهبانى از دلها بود، يعنى قلبها را استوار بدارند و بر اطمينان و قوت گامها بيفزايند، از ضعف و دودلى باز دارند و ايمان را راسختر نمايند.
فرمانده كل قوا در تبيين نقش روحانيت در تقويت روحيۀ رزمى سپاهيان اسلام مىفرمايد:
نقش شما روحانيون بهقدر نقش فرمانده است و نه كمتر. اگر همان گروهان يا گردان يا تيپ يا لشكر كه در آنجا مستقرّند، فرمانده نداشته باشند، مثل تنى