مراجع عظام و عالمان دين همواره در طول تاريخ شيعه در مبارزه با استعمارگران و متجاوزان به حريم كشورهاى اسلامى پيشتاز بودهاند. تاريخ مبارزات شيعه مشحون از سختكوشىها، تلاشها و هشيارىهاى اين بزرگمردان در مقابله با بيگانگان متجاوز است.
در يك نگرش كلّى، مبارزات ضداستعمارى و جهادى روحانيت در سدههاى اخير در سه محور ذيل قابل تحقيق و بررسى است كه به اختصار به آنها مىپردازيم:
يك- صدور فتاوا؛
دو- حضور در جبهههاى جنگ؛
سه- پشتيبانى مالى از جهادگران.
1. صدور فتوا
بسط نفوذ استعمار و تسلّط روزافزون آن بر حيات سياسى-اقتصادى جوامع اسلامى، مقاومتهاى مردمىِ مسلمانان را در پى داشت. اين مقاومتها هم مرهون تعليم و تربيت اسلامى آنان و هم وامدار فتاواى جهادى فقيهان بيدار و متعهّد عليه استعمارگران بود.
عالمان دينى برحسب نوع خطرى كه از جانب استعمار متوجّه مسلمانان مىشد و متناسب با قوّت و ضعف مسلمانان و نيز با درك موقعيت زمانى و مصالح جامعه، فتاواى «اعلام جهاد» عليه تجاوزگران، «تحريم كالاهاى خارجى و داد و ستد با بيگانگان» و نيز «تكفير» ، «تفسيق» و «محارب با خدا و رسول» قلمداد كردن عمّال وابسته به استعمار از آن جملهاند. اين فتاوا مسلمانان را مكلّف به بيرون راندن كفّار مهاجم از سرزمينهاى اسلامى مىكرد.