حاصل آنكه، ارتش بهعنوان يكى از نيروهاى متولّى جنگ به جز زمان تصدّى بنىصدر، كاملاً متّحد و متّفق با نيروهاى نظامى ديگر از يك سو و نيروهاى مختلف مردمى از سوى ديگر عمل كرده است. فداكارى و ايثار ساير نيروها براى ارتشيان به اندازهاى جاذبه داشت كه هر ناممكنى را ممكن مىدانستند، خود را آن چنان مديون فداكارى و حضور مردم مىديدند كه جان دادن در راه دفاع از آرمان مقدس آنان را نيز پاسخگوى اين همه محبّت و صفاى آنان نمىدانستند، و اين يعنى اوج همدلى، صميميت، صفا و هماهنگى.
2-1. سپاه و بسيج
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى نيز از نيروهايى بود كه جنگ جزو وظايف رسمى او بود، زيرا در حملۀ صدّام اصل انقلاب به خطر افتاده بود. از اينرو، به جاى اثبات حضور سپاه در جنگ، بر وحدت سپاه با ساير نيروهاى مردمى و قواى نظامى بيشتر تأكيد مىشود. همچنين هرچند پيش از اين به تفصيل از حضور برخى از اقشار مانند زنان، دانشجويان، روحانيون، دانشآموزان و كارگران كه با عنوان بسيجى در دفاع مقدس حضور داشتند، سخن به ميان آمد، اما در اينجا نيز به نيروى بسيج بهعنوان فرزند سپاه اشاره خواهد شد.
مطلع سخن، كلامى از حضرت آيةاللّه خامنهاى است كه نقش سپاه را در دفاع مقدس اينگونه ارزيابى مىفرمود:
شما برادران در اين دفاع و حماسه بزرگ نقش بسيار برجسته و تعيينكنندهاى