نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج3) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 93
زندان رفتند.بعد از رفتن عراقىها بچّهها دوباره جمع شدند و شروع به سينهزنى كردند.عراقىها از پشت پنجره نگاه مىكردند. [1]
2.مقاومت و پايدارى
چون فرهنگِ«همه جا كربلا است و هر روزى عاشورا است»فرهنگ جارى در انديشه و روح رزمندگان شده بود،آنان همهگاه و همهجا را هنگام و جايگاه مبارزه و مجاهده مىديدند.مبارزه جغرافيا نمىشناخت؛در اردوگاه و اسارت همان بودند كه روزى سنگرهاى دشمن را فرو مىريختند،و جبهه در جبهه بىهيچ خوف و هراس پيش مىتاختند.آن كه معرفت عاشورايى يافته است،ترس در حريم وجودش پر و بال مىريزد.همين بود كه آزادگان در اسارت،تونلهاى مرگ و اردوگاههاى وحشت را تحمل مىكردند و گاه شاهد پيكر بىجان همرزمان خود پس از شكنجه بودند و با اينهمه دست از آرمان و ايمان و پيمان خويش برنمىداشتند؛هر خطر را به جان پذيرا بودند تا بتوانند از حريم ارزشها و باورهاى خويش دفاع كنند.مقاومت و پايدارى آنان را در نمونۀ ذيل مىتوان يافت:
در ماه محرّم،هرشب نوحهسرايى و عزادارى مىكرديم.اين وضع ادامه داشت تا شب تاسوعا كه حدود 20 سرباز عراقى مسلّح به همراه سرهنگ فضيل فرمانده اردوگاه وارد آسايشگاه 5 شدند.سرهنگ عراقى گفت:شما نظم اردوگاه را برهم زدهايد.چرا سينهزنى مىكنيد؟ اين كار ممنوع است! پرسيدم:چرا ممنوع است؟ اين يك مراسم مذهبى است كه حتّى در عراق هم شيعيان در سوگ امام حسين(ع) همين كار را مىكنند.