نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج3) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 75
آن روزها ايّام سوگوارى امام حسين(ع)بود.حسن باقرى با قد و قوارهاى بلند ايستاده بود و با حُزن و اندوه،مصائب كربلا را به زبان مىآورد.بعد،از روى كتابى كه در دست داشت،شروع كرد به خواندن.وقتى به جملۀ حضرت قاسم(ع) رسيد كه«شهادت از عسل براى من شيرينتر است»،ديگر نتوانست طاقت بياورد و خودش را نگه دارد.جملهها را بريدهبريده و با هقهق گريه ادا مىكرد.دائم با چفيۀ سفيدرنگش،چشمهايش را پاك مىكرد.بقيّه هم تحت تأثير قرار گرفته و با صداى بلند گريه مىكردند.او ديگر نتوانست ادامه بدهد،نشست روى زمين و گريه كرد. [1]
زيبايى،برازندگى،ادب،يادگار برادر بودن،پدر نداشتن و تحت سرپرستى عمو بودن از ويژگىهايى است كه به نوجوانان شهيد عنوان«قاسم» مىبخشيد.گاه نيز همرزمان شهيد نوعى حجلهآرايى براى شهيدان نوجوان برپا مىكردند؛بهويژه در مراسم حنابندان كه قبل از عمليّات انجام مىگرفت و نمونۀ آن در پادگان دوكوهه برپا مىشد.
نوجوانان با نام«قاسم»خطاب،و با خضاب كردن براى در آغوش كشيدن عروس شهادت آماده مىشدند.اين شوق و شور آنگاه به اوج مىرسيد كه خود نوجوان نيز شادمانى و شعف زايدالوصفى در رسيدن به لحظۀ شهادت از خود نشان مىداد؛شوق و شورى كه تنها در كربلا و در سيماى اصحاب پاكباز اباعبداللّه مصداق بارز و بىهمتاى آن را مىتوان يافت و قاسم بن الحسن، يادگار عزيز امام مجتبى،از درخشانترين نمونههاى آن است.
همين عنوان (قاسم) در مزارنوشتهها،وصيّتنامهها،نوحهها و مراثى و سرودهها جلوهاى ديگر دارد كه در جاى خود بدان اشاره خواهد شد.