responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 66

و حضور ايشان در شهرستان سردشت، يك فيلمبردار دوربين خود را به‌طرف او گرفت و فيلم تهيه كرد. محمد با نهايت ادب نزد وى رفت و آن قطعه فيلمى را كه مربوط به خودش بود پس گرفت و پاره كرد. او آن‌چنان نفس امارۀ خويش را سركوب مى‌كرد كه حاضر بود به‌خاطر اسلام، به هر خدمت و مسؤوليتى تن دردهد. براى او على‌السويه بود كه بگويند تو فرمانده‌اى يا مسؤوليت پايين‌ترى بر عهده‌ات گذاشته شده است. [1]

مادر شهيد محمد بنيادى، از فرماندهان لشكر 17 علىّ‌بن ابى‌طالب، در بارۀ وى مى‌گويد:

محمد اخلاق به‌خصوصى داشت. در كارهايش اخلاص عجيبى مى‌ورزيد. هيچ‌گاه به ما نمى‌گفت چه‌كار مى‌كند و در جبهه داراى چه مسؤوليتى است. بدين‌خاطر، ما از فعاليت‌هاى او اطلاع دقيقى نداشتيم. [2]

در حماسۀ دفاع مقدّس، فرماندهان عالى‌رتبه بارها گمنام و بى‌نشان در ميان نيروهاى بسيجى حاضر مى‌شدند و همانند آنان به كار و فعّاليت مى‌پرداختند؛ اگر كسى آنان را نمى‌شناخت، نمى‌توانست تشخيص دهد چه كسى فرمانده است و چه كسى فرمانبر. در مورد دو تن از فرماندهان بزرگ يعنى شهيد حاج ابراهيم همّت و شهيد مهدى باكرى نقل شده است كه به‌همراه نيروهاى بسيجى اقدام به بار زدن مهمّات و خالى كردن اجناس تداركاتى كردند و حتى مورد بى‌مهرى برخى از آنان قرار گرفتند. بعدها كه بسيجيان درمى‌يافتند آن كه پابه‌پاى آنان كار مى‌كرد فرمانده‌شان بوده است، شرمنده مى‌شدند و زبان به عذرخواهى مى‌گشودند. [3]


[1] . فرمانده من، دفتر اول، گروه نويسندگان، ص 82. همچنين ر. ك: ما آن شقايقيم، تقى متقى، ص92.
[2] . ما آن شقايقيم، ص 54.
[3] . ر. ك: سردار خيبر، ص 116-117؛ سيرت سرداران سپاه اسلام، ج 5، من يك بسيجى‌ام، به‌كوشش ابراهيم گودرزى، ص 51-52.
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 66
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست