نام کتاب : دژهاى استوار نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 414
نشد. آن وقتى كه ملّت ما با قدرت، حركت انقلابى خودشان را آغاز كرده بودند و به پيش مىرفتند، آن وقتى كه پايههاى رژيم وابسته گذشته متزلزل شده بود آمريكايىها حتّى حاضر بودند شاه و رژيم پهلوى را از دست بدهند امّا ارتش را نگهدارند. از نظر آنها اگر ارتش وابسته، ارتشى كه سران آن زير حبل جريانهاى امريكايى و با خط مشى امريكايى ما كار مىكنند و برنامهريزى مىكنند! اگر چنين ارتشى مىماند مىتوانست ادامه سلطه امريكا را با وجود هر نظام ديگرى كه سركار بيايد حفظ كند و لذا آنها حرفى نداشتند در اين اواخر، كه محمد رضا برود اما اصرار داشتند كه ارتش به همان شكل بماند. اين شما ارتشيان غيور و مؤمن و سرافراز بوديد كه خواست آنها را ناكام كرديد. «1» ارتش يكى از جاهايى است كه در آن امريكا و رژيم طاغوت و تبليغات خصمانه دشمن شكست خورد. آنها روى ارتش خيلى كار كردند و به آن خيلى اميد بستند، اما اشتباه مىكردند؛ مىپنداشتند كه چون چند نفر خود باخته بىايمان و بىوطن را آوردهاند و در رأس ارتش زمان طاغوت نشاندهاند پس ارتش متعلق به آنهاست! در حالى كه ارتش متعلق به اسلام و ايران و ملّت بود. الحمدللّه ارتش به جايگاه خودش برگشت. «2»
نام کتاب : دژهاى استوار نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 414