responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اصول جنگ نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 16

2 ـ 3 ـ 4 ـ ايجاد ناهماهنگى و آشفتگى سازمانى

عـدم تـعـادل روحـى ، خـود نـابـسـامـانـى و نـاهـمـاهـنـگـى تـشـكـيـلاتـى را بـه دنـبـال خـواهـد داشـت ، زيـرا افـراد يـا واحـدهـاى غـافلگير شده چنين مجموعه اى برآنند خود به صـورت انـفـرادى و بـدون هماهنگى با ساير واحدها و افراد تصميمى اتخاذ كرده ، شيوه اى در پيش گيرند تا خود را از اين وضعيت نجات دهند.

3 ـ 3 ـ 4 ـ بازداشتن دشمن از انجام واكنش مناسب

يـگـان غـافـلگـير شده درصحنه نبرد، به دليل قرار گرفتن در وضعيت بحرانى ناگهانى ، مـنـفـعـل شـده يـا اصلا فرصت ابراز واكنش جهت مقابله با اين وضعيت را پيدا نمى كند و يا اگر فـرصـت ايـن كـار را بـه دسـت آورد، قـادر بـه انـجـام عـكـس العمل و دادن پاسخى به موقع و مناسب و درخور عمليات غافلگيرانه نيست .

4 ـ 3 ـ 4 ـ جبران كمبود نيرو و امكانات

اسـتـفـاده از اصل غافلگيرى به ويژه زمانى كه از لحاظ نيرو و امكانات دچار ضعف يا محدوديت هـسـتـيـم ، عـامـل مـثـبـت و راهـگـشـاسـت و مـى تـوان بـا ايـن كـار، تعادل قدرت را به نفع خود برهم زد.

5 ـ 3 ـ 4 ـ به دست گرفتن ابتكار عمل

اهـداف چـهـارگـانـه فـوق ، زمـيـنه تحقق هدف ديگرى را فراهم مى سازند و آن در دست گرفتن ابـتـكـار عـمـل در صـحـنـه نـبـرد اسـت . بـا تـحـقـق ايـن هـدف ، قـادريم تا اراده خود را بر دشمن تحميل نماييم و ازدشمن جز حركات انفعالى بى فايده كارى ساخته نيست .

انواع غافلگيرى

اصل غافلگيرى به لحاظ عامل و چگونگى آن ، داراى انواعى است كه زمين منطقه درگيرى ، نوع گـسـتـرش و آرايـش ‌ دشمن و امكانات و مقدورات خودى ، اجراى هر يك از آنها را تعيين و ديكته مى كند. كامل ترين و موفق ترين شكل غافلگيرى ، تركيب انواع آن است ؛ به گونه اى كه دشمن ، همزمان از چند جهت غافلگير گردد. انواع غافلگيرى عبارتند از:

1 ـ 4 ـ 4 ـ غافلگيرى در زمان

غـافـلگـيـرى در زمـان بـه ايـن مـعـنـاسـت كـه دشـمـن را در زمـانـى مـورد تـهـاجـم قـرار دهيم كه احـتـمـال آن را نـمـى دهـد يادست كم چنين تهاجمى را در اين زمان ضعيف مى پندارد و يا اساسا غير مـمـكـن مـى دانـد. در حـقـيـقـت در ايـن نـوع از غـافـلگـيـرى ، ((زمـان شـروع تـهـاجـم )) عامل اساسى غافلگيرى است .

جـنگ بنى قريظه نمونه اى از غافلگيرى در زمان است ، چرا كه يهوديان بنى قريظه هرگز احتمال نمى دادند كه نيروهاى اسلام ، به دليل خستگى زياد و شرايط جوّى نامناسب و سردى هوا بـلافـاصـله پـس از پايان جنگ احزاب ، آنها را مورد تهاجم قرار دهند و از لحاظ زمان غافلگير كنند.(91)

در جـنـگ تحميلى ، فاصله 40 روزه بين عمليات فتح المبين تا بيت المقدس كه نسبت به عمليات قـبـل (طـريـق القـدس تـا فـتـح المـبـيـن ) تـقـريـبـا بـه ثـلث كـاهش يافته بود، از نمونه هاى غافلگيرى در زمان است .(92)

عـمـليـات كـربـلاى 5 نـيـز كـه 15 روز پس از عمليات ناموفق كربلاى 4 آغاز شد، نمونه اى ديـگـر از اجـراى غـافـلگـيـرى در زمـان اسـت چـرا كـه دشـمـن پـس از شـكـسـت كـربـلاى 4، احتمال آغاز عمليات گسترده ديگرى را نمى داد تا جايى كه نيروهايش را براى باز پس گيرى فاو از منطقه عملياتى كربلاى 4 خارج كرده بود.(93)

2 ـ 4 ـ 4 ـ غافلگيرى در مكان

غـافـلگـيـرى در مـكـان ، در اثـر تـهـاجـم بـه نـقـطـه اى از مـواضـع دشـمـن كـه احـتـمـال يا امكان وقوع آن را نمى دهد، به وجود مى آيد. معمولا اين نقاط براى دشمن جنبه حياتى دارد امّا به دليل غفلت يا سوء تدبير خود دشمن يا فريب و تظاهر به عمليات در مكانى ديگر توسط نيروهاى خودى و يا دلايل ديگر، براى او كم اهميت يا بى اهميت جلوه مى كند.

در پـيـكـار خـيـبـر، پـيـامـبر اكرم (ص ) براى آنكه احتمال حمله به منطقه خيبر را از ذهن يهوديان بيرون سازد، ابتدا به سوى منطقه رجيع حركت نمود و در فرصتى مناسب ، عمده قواى خويش را بـه سـرعـت بـه سوى خيبر حركت داد وشبانه قلعه هاى آنها را محاصره كرد تا جايى كه صبح روز بعد، يهوديانى كه از قلعه خارج شدند با ديدن مسلمانان بسيار تعجب كردند.(94)

نام کتاب : اصول جنگ نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 16
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست