كلمه ((خدعه )) در عربى مترادف كلمه ((فريب )) در فارسى است . و در اصطلاح نظامى عبارت اسـت از حـيـله و نـيـرنـگ جـنـگى به منظور گمراه ساختن دشمن از قصد و طرح عملياتى نيروهاى خودى .(225)
خـدعـه يـا فـريـب بـه عـنـوان يـكـى از مـهم ترين تدابير عملياتى ، نقش حياتى در سرنوشت پـيـكـارهـاى بـشـرى در طـول تـاريـخ داشـتـه اسـت . در جنگ هاى يونان باستان ، ((اسب تروا)) سمبل فريب در جنگ است ، همچنان كه در نبردهاى اسلام و حتى در جنگ هاى معاصر، مصاديق زيادى از به كارگيرى آن ثبت شده است .
امروزه خدعه در جنگ ، هم در سطح كلان يعنى در عرصه برنامه ريزى ها، استراتژى هاى هجوم و دفـاع ، فـرمـاندهى و تاكتيك ها و هم در سطح خرد يعنى در رويارويى رزمنده مسلمان با دشمن در ميدان نبرد قابل تعميم است .
فريب از ديدگاه اسلام
اسـلام مـعـتقد است خدعه گرى به عنوان يك تمايل ناروا بايد مهار گردد و هيچ گاه در مناسبات متعارف و معمول با همنوعان ، مورد استفاه قرار نگيرد.
بپرهيز از فريب دادن ديگران . بدرستى كه فريبكارى خوى انسان پست مرتبه است .
همچنين فرمود:
((لا دينَ لِخُدّاعٍ))(227)
انسان خدعه گر در صراط دين نيست .
عـلى (ع ) بـارهـا نـفـس عـمـيـق و بـلنـدى مـى كـشـيـد و مـى فـرمـود: اى واى !بـا من مكر مى كنند و حـال آن كـه مـى دانـنـد كـه من به مكرشان آگاهم و راه هاى مكرو حيله را بيش از ايشان مى شناسم وليـكـن مـى دانـم مآل خدعه ، آتش جهنم است ، پس بر مكرشان شكيبايى پيشه مى كنم و آنچه را كه آنان مرتكب مى شوند، من مرتكب نمى شوم .(228)
عـلى (ع ) ، تـمـسـك بـه خـدعـه را حـتـى در سـياست ، حكومت و زمامدارى جايز نمى داند. آنگاه كه گـروهـى از مـردم بـه حـضـرت پـيـشـنـهـاد كـردنـد كـه بـه كـسـانـى كـه بـه [امـثـال مـعاويه ] با تو راه مخالفت مى پيمايند حكومت را واگذار كن و سپس بركنار نما فرمود: حيله گر، نيرنگ باز و پيمان شكن همه در آتشند.(229)
فـقـهـاى شـيـعه نيز از زمان علامه حلّى تا به حال ، به استناد روايات ، باب خدعه را فقط در جـنـگ با دشمنان اسلام جايز شمرده و بر آن تصريح و حتى ادّعاى اجماع نموده اند. بنابراين ، انـحصار خدعه درجنگ به معناى اين است كه نمى توان آن را در مناسبات ديگر مورد استفاده قرار داد.
خدعه در جنگ
مضامين روايات و سيره پيامبر اكرم (ص ) و ائمه معصومين حاكى از آن است كه معصومان از خدعه به عنوان عاملى مؤ ثر درجنگ استفاده مى كرده اند.
پـيـامـبـر اسـلام هـم در شـيـوه عـمـل نـظـامـى خـود و هـم بـه عـنـوان يـك اصـل مـهـم و كـارسـاز درجنگ با بيان صريح ((اَلْحَرْبُ خُدْعَةٌ)) بر استفاده از اين تدبير نظامى تـاءكـيـد داشتند. مسلمانان نيز با پيروى از انديشه و سيره نبى مكرّم (ص ) ،در جنگ هاى خود از خدعه بهره مى گرفتند. تاريخ پرافتخار صدر اسلام ، مشحون از نمونه هاى بسيارى از به كارگيرى فريب در جنگ ها است كه به پاره اى از آنها اشاره مى كنيم :
از على (ع ) نقل شده است كه :
به پيامبر(ص ) اطلاع دادند كه يهود بنى قريظه افرادى را پيش ابوسفيان فرستاده و به او گـفـتـه انـد اگر به جنگ با محمّد برخيزيد، ما به يارى شما خواهيم شتافت . پيامبر(ص ) نيز بـعـد از اطـلاع ، به منبر رفت و فرمود: يهود بنى قريظه افرادى را پيش من فرستاده و گفته اند اگر ما (مسلمانان ) با ابوسفيان به جنگ برخاستيم ، به يارى و كمك ما خواهند شتافت . اين خـبـر وقـتـى به ابوسفيان رسيد گفت : يهود به ما خيانت كرد. آنگاه على (ع ) فرمود: ((اَلْحَرْبُ خُدْعَةٌ)) (230)