نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 77
در اصطلاح به اولين گروه از لشگر گفته مىشود كه در جنگ حاضر شده و آماده مرگ باشند. «1» صاحب بهجة الامال در اين مورد مىنويسد: شرطة از شَرَطَ مشتق شده است و آن يا به معنى علامت و نشان است (چون شرطيان علامتها و نشانه هايى داشتند كه با آن شناخته مىشدند) و يا اينكه شَرَطَ به معنى آمادگى است؛ زيراآنان براى نبرد و دفع دشمن هميشه حاضر و آماده بودند. ابن اثير مىگويد: در حديث ابن مسعود آمده است كه با شُرطة شرط مىشود كه از جنگ باز نگردد، مگر اينكه پيروز باشد. «2» خميس، يعنىلشگر، چون در گذشته لشگربه پنج دسته: مقدمه، ساق، ميمنه، ميسره، قلب تقسيم مىشد، به آن خميس مىگفتند. «3» از اصبع ابن نباته كه فرمانده شرطةالخميس حضرت على (ع) بود سؤال شد، چرا شما را شرطةالخميس مىگفتند او گفت: «انَّا ضَمَّنا لَهُ الذِّبْحَ وَ ضَمَّنَ لَنَا الْفَتْحَ» «4» چون براى امير مؤمنان خوندادن و از جان گذشتن را به عهده گرفتيم و او براى ما فتح و پيروزى را بر عهده گرفت. بنابرآنچه كه گذشت، شرطةالخميس گروهى از رزمندگان جان بر كف بودند كه در هر محلى (اعم از شهر و خارج شهر) كه به وجود آنان نياز مىشد، با آمادگى كامل در همان جا حضور مىيافتند و اراده استوارشان بر اين بود كه از نبرد باز نگردند، مگراينكه پيروز شده باشند. در مقام و منزلت شرطة الخميس همين بس كه حضرت امير (ع) ضمن تشويق اين گروه فرمود: قبل از شما در ميان گروهى از بنى اسرائيل اين قرارداد (قرارداد شرطة الخميس) بسته شد و كسى از آنان به شهادت نرسيد، مگر اينكه پيامبر قوم خود يا
نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 77