نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 48
ارْعَن: سپاه بزرگ و بى مانند خَميس: سپاه عظيم نَقيصه: هر گاه سرايا و سوارب بيرون رفته، پراكنده و دسته دسته شوند، در آن صورت به دستههاى كمتر از چهل نفر «جرائد» و به دستههاى بيش از چهل تا سيصد نفر «مَقانِبْ» و به دستههايى كه بيش از سيصد و كمتر از پانصد نفر استعداد دارند «جَمَرات» گويند و دستههايى كه مركب از چهل مرد جنگى بودند را «عُصبه» مىناميدند. حَضيره: دستههايى كه از ده نفر كمتر استعداد داشته باشند. «1» البته اين اصطلاحات مربوط به صدر اسلام مىشود. حاسِر حَسْر در لغت يعنى سر برهنه. «2» و دراصطلاح بهكسى كه در ميدان جنگ كلاهخود و زره نپوشيده باشد «3» اطلاقمىشود. حضرت امير (ع) در تعليم آداب و رسوم جنگ چنين فرمود: «فَقَدِّمُوا الدَّارِعَ وَ اخِّرُوا الْحاسِرَ» «4» در ميدان كارزار افراد زرهدار را در صف جلو و افراد بدون زره را در صفوف بعدى قرار دهيد. حِذْر حِذْر در لغت به معنى بيم و پرهيز مىباشد، و در اصطلاح بمعنى حفظ هوشيارى و رعايت جانب احتياط در مقابل دشمنان اسلام. قرآن كريم مىفرمايد:
نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 48