responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 47
3- جنگ با بغاة و كسانى كه برامام (ع) و حكومت اسلامى شوريده‌اند. «1» جَيْشْ‌ جيش به فتح اوّل و سكون دوم (جمع آن جيوش) در لغت به معناى جند، لشگر يا سپاهى كه براى جنگ يا غير جنگ مى‌روند، آمده است. «2» در اصطلاح نيز به همان معناى لغوى خود يعنى لشگر و سپاه به كار رفته است. در كتابهاى تاريخى آمده است كه رسول خدا (ص) در اواخر عمر مبارك خود براى مقابله با روميان لشگرى به فرماندهى اسامة بن زيد فراهم كرد و فرمود:
«جَهِّزُوا جَيْشَ اسامَةَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ» «3» لشگر اسامه را آماده سازيد، خداوند لعنت كند كسى را كه از اين لشگر سر پيچى كند.
تعداد نفرات جيش‌ سريّه: گروه‌هاى سه تا پانصد نفرى (كه در شب يا مخفى بيرون بروند) را سريّه مى‌گويند.
سَوارِبْ: دسته‌هايى هستند كه در روز [براى جهاد] بيرون مى‌روند.
مِنْسَر: سپاهى است كه بيش از پانصد و كمتر از هشتصد نفر باشند، جمع آن مَناسِر مى‌باشد.
جَيْشْ: سپاهى است كه شمارش به هفتصد نفر برسد.
خَشْخاش: سپاهى است كه بيش از هشتصد و كمتر از هزار نفر استعداد داشته باشد.
جَيْش ازْلَمْ: سپاهى است كه استعدادش به هزار نفر برسد.
جيش جُحْفل: سپاهى است كه استعدادش به چهار هزار نفر برسد.
جَيش جَرّار: سپاهى است كه استعدادش به دوازده هزار نفر برسد.
كَتيبَه: سپاهى است كه فراهم گشته و جمع شده و پراكنده نشود.


نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 47
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست