نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 119
همچنين مىفرمايد: «وَ احَدِّرُكُمْ اهْلَ النِّفاقِ، فَانَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّونَ يَتَلَوَّنُونَ الْواناً» «1» من شما ملّت را، از منافقان مىترسانم، زيرا اين طايفه هم خودشان گمراهند، و هم ديگران را به گمراهى مىكشند، هم خودشان خلافكار و خطا كارند، و هم ديگران را به خطا و خلاف وا مىدارند و خود را به رنگهاى گوناگون جلوه مىدهند. اگر گروهى از منافقان عليه امام يا جانشين ايشان خروج كنند، واجب است با آنها بجنگيد، و تأخير انداختن جنگ گناه كبيره است و بايد با آنها جنگيد تا كشته شوند و يا به اطاعت امام تن در دهند. اگر داراى تشكيلات هستند، جايز است مجروحان آنها را كشته، فراريانشان تعقيب كرده و اسيرانشان را كشت، و اگر تشكيلات ندارند يا تشكيلات آنها متلاشى شده، مجروحشان كشته نمىشود، و فرارى ايشان تعقيب نمىشود و اسيرانشان هم كشته نمىشوند، چون هدف متلاشى شدن تشكيلات و گروه آنهاست و زمانى كه اين هدف تأمين شده، نيازى به كشتن مجروح و اسير و تعقيب فرارى آنها نيست. «2» ولى اگر داراى تشكيلات نباشند و به جنگ هم نپردازند (تنها عقيده خود را تبليغ كنند) در اين صورت بايد آنها را به پذيرش حق دعوت كرده و با برهان، اشتباه آنان را برايشان روشن كرد، اگر پذيرفتند و توبه كردند، توبه آنها پذيرفته مىشود و اگر انكار كردند به «قتل صبر» كشته مىشوند. «3» مِنْجَنيق مِنْجَنيق در اصطلاح و سيله اى قديمى از وسائل جنگ بود كه توسط آن سنگهاى سنگين يا آتش را به داخل قلعهها و ديوار ودژها پرتاب مىكردند تا آنها را منهدم كنند «4»
نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 119