نام کتاب : زمينههاى قيام امام حسين(ع)(ج2) نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 303
و نصيحتپذيرند با او همراه ساز. پس اگر خدا پيروزى داد همان است كه تو مىخواهى و اگر نشد تو مدافع مردم و پناه آنها خواهى بود.» «1» همچنين در مورد حضور عمر در جنگ با ايران مطالبى اظهار داشت كه براى جهان اسلام بسيار مفيد است. على عليه السلام به او فرمود: «اگر شخصاً از اين سرزمين خارج شوى عرب از اطراف و اكناف سر از فرمانت بيرون خواهند برد (و آنگاه خواهى فهميد) كه آنچه پشت سر گذاشتهاى مهمتر از آن است كه در پيش رو دارى. اگر چشم عجمها فردا بر تو افتد خواهند گفت اين اساس و ريشه عرب است اگر قطعش كنيد راحت مىگرديد و اين فكر آنها را در مبارزه با تو و طمع در نابوديت حريصتر و سرسختتر خواهد ساخت ...» «2» نقش هدايتى على عليه السلام نسبت به خلفا آنقدر مهمّ و حسّاس بوده است كه خليفه دوّم بارها گفته است: «لا ابْقانِىَ اللَّهُ لِمُعْضَلَةٍ لَيْسَ لَها ابُوالْحَسَنُ»؛ خداوند مرا با مشكلى كه على براى حلّ آن نباشد باقى نگذارد! همچنين گفت: «لَو لا عَلِىٌّ لَهَلَكَ عُمَر» «3» اگر على نبود عمر هلاك شده بود. پاسخ به سؤالات كعبالاحبار سيّد رضى جوابهاى قاطعانه على عليه السلام را به كعبالاحبار چنين نقل كرده است. «عدّهاى از اصحاب درِ خانه عثمان اجتماع كرده بودند، كعبالاحبار (كه پاسخ مسائل خودش را نگرفته بود) گفت: دوست داشتم آگاهترين اصحاب محمّد نزد من بود و از او چيزهايى مىپرسيدم كه احدى جز يكى دو نفر كسى در عالم به آنها آگاهى ندارد. در اين لحظه على بن ابىطالب عليه السلام از راه رسيد و به جمع آنان وارد شد. اصحاب تبسّم كردند. گويا على عليه السلام از اين كار آنها متأثر شد، لذا پرسيد: چرا خنديديد؟ گفتند غرضى نداشتيم؛
نام کتاب : زمينههاى قيام امام حسين(ع)(ج2) نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 303