responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 96

بود و به تشويق مادرش وارد ميدان نبرد گرديده دانسته‌اند. «1»
پاره‌اى از مآخذ رجزى را كه در پى مى‌آيد، براى اين غلام ذكر كرده‌اند:
الْبَحرُ مِنْ طَعنى وَضَربي يَصْطَلي وَالْجوُّ مِنْ سَهمي وَنَبلي يَمْتلي‌
اذا حِسامي فِي يَميني يَنْجَلي يَنشَقُّ قَلْبُ الْحاسِدِ المُبَجَّلِ «2»
دريا از ضربت نيزه و شمشيرم مى‌جوشد؛ و آسمان از تيرم پر مى‌شود.
آنگاه كه تيغ در كفم آشكار شود؛ قلب حسود متكبر شكافته مى‌شود. «3»
غلام پس از مبارزه‌اى شجاعانه و كشتن شمارى از آن قوم تبهكار، سرانجام بر اثر فراوانى جراحات بر زمين افتاد و با اندك توانى كه در بدن داشت، به سوى امام حسين عليه السلام اشاره كرد. حضرت به بالين وى آمد، و دست در گردنش انداخت، و صورت بر صورت او گذاشت. غلام چشم گشوده، با ديدن امام عليه السلام تبسّمى كرد و گفت: «مثل من [سعادتمند] كيست كه فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم صورتش را بر صورتم نهاده است!» و آنگاه به ديدار پروردگار شتافت. «4»
اسلم تركى‌
اسلم بن عمرو
اسلم بن كثير
اسلَم بن كثير أَزدىّ أَعْرَج؛ در زيارت منسوب به ناحيه مقدسه، از او به عنوان يكى از شهيدان كربلا ياد گرديده، و اين گونه بر وى درود فرستاده شده است: السَّلامُ عَلى اسْلَمِ بْنِ كثير الأَزُدِىِّ الأَعْرَجِ. «5»


نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 96
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست