نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 400
هنگامى كه قيام وى به شكست انجاميد، از كوفه خارج گرديد و خود را به امام حسين عليه السلام رساند؛ و پيوسته با آن حضرت بود. وقتى آب را بر اردوگاه امام حسين عليه السلام بستند، با اجازه امام عليه السلام، نزد عمر سعد رفت و با او در اين باره به گفت و گو پرداخت، شايد از اين كار دست بردارد. اما سخنانش در نفس بد سگال پسر سعد، اثر نكرد. روز عاشورا، در صف ياران امام حسين عليه السلام، به پيكار با دشمنان پرداخت و پيش از ظهر به شهادت رسيد «1». فاضل در بندى رجز زير را به او نسبت داده است: أنا يَزيدُ ما أنا بِالفاشِلِ اضْرِبُكُمْ عَنْ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِىِ ضَرْبَ غُلامٍ ارْجَحِى بَطَلِ حَتَّى الاقِى يَوْمَ حَشْرِى عَمَلىِ «2» من يزيدم كه هنگام جنگ، ترسو نيستم، همچون جوانى شجاع در دفاع از حسين بن على عليه السلام، شما را با شمشير مىزنم، تا اين كه به روز رستخيز عمل خويش را ديدار كنم. در زيارت منسوب به ناحيه مقدسه، بر اين شهيد بزرگوار، چنين درود فرستاده شده است: السَّلامُ عَلى يَزيدِ بْنِ حُصَيْنِ الْهَمْدانِىّ المَشْرِفىِّ القارِىّ، المُجَدِّلِ بِالْمَشْرَفِىِّ «3» سلام بر يزيد بن حصين هَمْدانى مشرقى، همو كه قارى قرآن بود و دشمن را به تيغ مَشْرَقِىّ «4» بر خاك مىافكند. يزيد بن زياد ابوالشعثاء كندى يزيد بن زيد ابو الشعثاء كندى
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 400