responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 313

و مى‌گويد: قاسم نوزده ساله در روز عاشورا وارد ميدان گشت و چنين رجز خواند:
إِلَيكُمْ مِنْ بَنى المُختارِ ضَرْباً يَشيُب لَهوْلِه رأس رضيعُ‌
يُبيُد معاشِرَ الكفّار جهاً بِكُلِّ مُهَنَّدٍ عَضْبِ قطيعُ «1»
از سوى خاندان پيامبر مختار، آماده ضربتى باشيد كه از بيمش موى سر شيرخواره سفيد مى‌گردد؛
با شمشير بران هندى گروه بى‌دينان را يكجا نابود مى‌كند
او پس از كشتن شمارى از دشمن به نزد امام عليه السلام بازگشت و در حالى كه چشم هايش از تشنگى به گودى نشسته بود، طلب آب كرد. امام فرمود: اندكى صبر نما تا جد خود محمد مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم را ملاقات كنى و به دست خود تو را سيراب كند كه هرگز پس از آن تشنه نخواهى شد. «2» وى پس از بازگشت به ميدان و كشتن شمارى ديگر به درجه رفيع شهادت نايل آمد. «3»
قاسم بن على عليه السلام‌
با آن‌كه در كتب انساب فرزندى به نام قاسم براى حضرت على عليه السلام ثبت نشده است، ولى صاحب مناقب وى را جزو شهيدان كربلا برشمرده است و پس از بيان كيفيت شهادت عبداللَّه بن على عليه السلام گويد: و برون شد برادرش قاسم در حالى كه چنين رجز مى‌خواند:
يا عُصْبَةً جارَتْ عَلى نَبِيِّها وَكَدَّرَتْ مِنْ عَيْشِها ما قَدْ نَقى‌
فى‌ كُلِّ يَوْمٍ تَقْتُلونَ سَيِّداً مِنْ أَهْلِهِ ظُلماً وَذَبْحاً مِنْ قفا
اى گروهى كه بر پيامبر خود ستم روا داشته روزگار پاك خود را تيره ساختيد
همه روزه جفا نموده مهترى از خاندان او را كشته، از پشت سر از تنش جدا مى‌سازيد.
پس عمرو بن سعيد ازدى ضربتى بر فرق او فرود آورد. آن‌گاه امام حسين عليه السلام به قاتل‌


نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست