نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 276
وى از فرزندان امير مؤمنان على عليه السلام است و مادرش امحبيب، دختر ربيعه، مىباشد. «1» برخى نام مادرش را صهبا ذكر كرده گفتهاند كه او همان امحبيب دختر عباد بن ربيعه، از اسراى يمامه يا عين التمر است كه اميرمؤمنان او را از مال خود خريد. «2» برخى نيز گفتهاند كه نام مادرش ليلى است. «3» عمر بن على، ملقب به اطْرَف است و كنيه او را برخى، ابوالقاسم و برخى ابوحفص دانستهاند. «4» او زبانى گويا و فصيح داشت و فردى سخاوتمند و پاكدامن بود. گويند: هنگامى كه در يك قحطسالى از قبيله بنىعدى مىگذشت، بزرگان قبيله نزد وى آمدند و با او به گفتوگو پرداختند. در آن حال مردى پژوهشى پيرامون شهداى كربلا 285 عمرو بن خالد صيداوى با لباسهاى نيكو از آنجا گذشت. عمر پرسيد اين مرد كيست؟ گفتند: او سالم بن رقيه است و با بنىهاشم ميانه خوبى ندارد. عمر او را خواست و از او درباره برادرش سليمان بن رقيه، از شيعيان على، سراغ گرفت. سپس آن قدر با اخلاق نيك و استدلالهاى روشن با او سخن گفت تا عقيدهاش را نسبت به بنىهاشم تغيير داد. عمر بن على هنگام كوچ، بيشتر زاد و توشه خود را ميان اهل آن قبيله تقسيم كرد و يك شبانه روز پس از كوچ وى، باران رحمت بر آنان باريد. اهل قبيله قدوم او را ميمون دانسته و گفتند: اين مرد در فرود آمدن و كوچ كردن از همه مباركتر بود. وى تا زنده بود، هداياى خود را از «سالم» قطع نكرد و پس از فوت او، سالم شعرى در رثايش بدين مضمون سرود: درود خدا بر قبرى كه يكى از فرزندان على عليه السلام- جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بهترين درخواستشدگان- را در بر گرفته است. تو از همه بخشندهتر، داناتر و در آمدن و كوچ كردن مباركتر بودى. «5» در اينكه آيا عمر بن على عليه السلام در كربلا حضور داشته و به شهادت رسيده يا نه، اختلاف است. برخى گفتهاند كه او با امام حسين عليه السلام همراه نشد و در مدينه ماند و
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 276