نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 231
برگزيد كه عبداللَّه بن حارث بن نوفل، و شريك بن اعور از جمله آنان بودند، نخست شريك بن اعور و سپس عبداللَّه بن حارث خود را به بيمارى زدند و از اسب بر زمين انداختند، گروهى ديگر نيز به پيروى از آن دو چنين كردند، به اميد آنكه ابنزياد به آنها بپردازد و [امام] حسين عليه السلام پيش از او وارد كوفه گردد. ولى ابنزياد به افتادگان توجه نكرد و به حركت خويش ادامه داد .... پس از رسيدن مسلم بن عقيل به كوفه، مختار با پرچم سبز و عبداللَّه [كه به اين شهر آمده بود] با پرچم و لباس قرمز با مسلم بن عقيل قيام كردند و پس از پراكنده شدن مردم از دور مسلم، ابنزياد فرمان داد آن دو را دستگير كنند و براى آوردنشان نيز جايزه تعيين كرد. به اين ترتيب آن دو دستگير و زندانى شدند. «1» صاحب ذخيرة الدارين مىگويد: پس از دستگيرى و شهادت مسلم، عبيداللَّه بن زياد گفت: عبداللَّه بن حارث را حاضر كنيد. كثير بن شهاب او را از زندان نزد ابنزياد آورد. ابن زياد پرسيد: كيستى؟ او پاسخ نداد. آنگاه پرسيد: آيا تو صاحب آن پرچم سرخ نيستى كه درب خانه عمرو بن حريث نصب كرده بودى! باز هم پاسخ نداد. گفت: تو براى مسلم از مردم بيعت مىگرفتى! عبداللَّه بازهم پاسخ نداد. ابنزياد گفت او را ببريد و در ميان قبيلهاش گردن بزنيد؛ و آنها چنين كردند. «2» ولى عسقلانى مىگويد: وى از طرف ابنزبير حاكم بصره شد و در سال 84 ه درگذشت و برخى نيز وفات وى را در سال 79 ه در ابواء دانستهاند و نيز آوردهاند كه وى را مسموم كردند. «3» عبداللَّه بن حسن عليه السلام عبداللَّه فرزند امام حسن مجتبى عليهما السلام از شهيدان والاتبار قيام مقدس حسينى است. «4»
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 231