responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 213

اين جوان كوفى با حبيب بن مظاهر از مردم براى حضرت مسلم عليه السلام بيعت مى‌گرفت. «1» هنگامى كه مسلم عليه السلام با ابن‌زياد اعلان جنگ كرد، لباس رزم پوشيد و از منزل بيرون آمد تا در محله بنى‌فتيان به او بپيوندد. ولى كثير بن شهاب و بنا به قولى حصين بن تميم عبدالاعلى را دستگير و زندانى كرد. «2» پس از شهادت مسلم و هانى، عبيداللَّه وى را احضار كرد و پرسيد: چرا از خانه بيرون آمدى؟ در اجتماع مسلم چه كاره بودى؟ گفت:
من تماشاچى بودم. مى‌خواستم ببينم مردم چه مى‌كنند. عبيداللَّه گفت: اگر راست مى‌گويى سوگند بخور؛ ولى او از سوگند خوردن دريغ كرد. ابن‌زياد دستور داد او را به جبّانة السبيع «3» برده و گردنش را بزنند. مأموران او را به آنجا بردند و به فيض شهادت رساندند. «4»
عبدالرحمن بن عبداللَّه ارْحَبى «5»
عبدالرحمن، از تابعين و مردى شجاع «6» و كاردان و فصيح بود. «7» به گفته برخى از مورخين، وى و چند تن ديگر در دوازدهم ماه مبارك رمضان سال 60 ه. ق با حدود صد و پنجاه دعوت‌نامه «8» كه از طرف يك يا دو يا چهار نفر بود عازم مكه گرديد. «9» ولى برخى‌


نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 213
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست