نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 185
ظهر عاشورا سعيد به اتفاق زُهير بن قَين، در برابر امام عليه السلام جان خويش را سپر كردند، تا آن حضرت و جمعى از اصحاب نماز خوف را به جماعت خواندند. «1» بعد از اقامه نماز، كه جنگ شدت يافته بود، سعيد همچنان براى پاسدارى از وجود شريف امام حسين عليه السلام خود را در معرض تيرهاى دشمن قرار مىداد تا آنكه از فراوانى جراحات بر زمين افتاد؛ «2» در حالى كه با خود اين گونه زمزمه مىكرد: «پرودگارا بر آنان [سپاه دشمن] لعنت فرست، همانند لعنت بر عاد و ثمود. پروردگارا سلام مرا به پيامبرت برسان، و آنچه كه من از درد و سوزش زخمها كشيدم، به او ابلاغ فرما، كه همانا من در پى پاداش تو، در راه يارى فرزندان پيامبرت، بودم». آنگاه روح بلندش به ملكوت اعلى پيوست. در پيكر شريفش به جز زخمهاى شمشير و نيزه، سيزده زخم تير يافتند. «3» به گفته برخى منابع، سعيد پيش از شهادت رو به امام حسين عليه السلام كرد و پرسيد: اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آيا [به پيمانم] وفا كردم؟ امام فرمود: آرى، تو پيشاپيش من در بهشت هستى. «4» اما ب پژوهشى پيرامون شهداى كربلا 197 شبيب غلام حارث نابر آنچه كه در پارهاى مآخذ آمده است، شهادت سعيد، در پى حمله وى به سپاه دشمن و پيكار در ميدان نبرد اتفاق افتاده است. همين مآخذ گفتهاند كه او هنگام كارزار اين گونه رجز مىخواند: اقْدِمْ حُسَيْنُ اليَوْمَ تَلْقَ أحْمَدا وَشَيْخَكَ الْخَيْر عَلِيّاً ذَا النَّدى وَحَسَناً كَالْبَدْرِ وَافَى الأسْعُدا «1» اى حسين [عليه السلام]، پيش آى كه امروز [جدّت] احمد صلى الله عليه و آله و سلم را ديدار مىكنى، و على [عليه السلام] آن پدر و راهبر بزرگوار و بخشندهات را، و نيز حسن [عليه السلام] را كه مانند بدرِ رخشان و از ستارگان برتر بود. در فرازى از زيارت منسوب به ناحيه مقدسه، شرح حماسه، ايثار و اخلاص سعيد، ستوده شده و مورد تحسين و تقدير قرار گرفته است. «2» سعيد بن عقيل آن دسته از منابع كهن كه فرزندان عقيل و شهيدان اين خاندان را برشمردهاند، از شهادت سعيد بن عقيل سخنى به ميان نياوردهاند. «3» تنها فاضل دربندى در كتاب «جواهرالايقان» آورده است: «... سعيد بن عقيل، برادر مسلم- سلام اللَّه عليهم- قدم به ميدان گذاشت. پس حمله كرد بر آن كفّار. گاه حمله بر ميمنه آنها مىكرد و گاه بر ميسره آنها، و مقاتله شديده كرد، تا آنكه هفتاد فارِس از آنها به درك فرستاد. پس در وقت مشغول شدنش به مجاهده، تيرى رسيد به حلق شريفش، او را ذبح نمود و به درجه شهادت رسيد. رحمه اللَّه تعالى.» «4» مؤلف نامبرده، همين معنا را در اثر ديگرش، «اسرارالشهادة»، تكرار كرده است. «5»
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 185