نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 160
انداختند. او به سر بريده مىنگريست و به آن، آفرين مىگفت. «1» خولى بن مالك جوين بن مالك خون بن حوى جون بن حوى داود بن طِرِمّاح داود بن طِرِمّاح در منابع معتبر رجال و تاريخ ياد و نامى ندارد. تنها برخى از منابع متأخّر، نام او را در رديف شهدايى آوردهاند كه امام حسين عليه السلام بعد از شهادت همه اهل بيت و اصحاب، آنان را ندا داده و به يارى طلبيده است. «2» دُرَّةُ الصَّدف وى در منابع معتبر تاريخ و رجال نام و نشانى ندارد. تنها فاضل دربندى، از كتاب «كبير» ابومخنف نقل كرده است كه وقتى مأموران ابنزياد، كاروان اسراى كربلا و سرهاى مطهر شهدا را به سوى شام نزد يزيد بن معاويه مىبردند، نزديك شهر حلب، دُرَّةُ الصَّدف، دختر عبداللَّه بن عمر انصارى، و جمعى از زنان، براى رهانيدن اسرا و سرهاى شهدا به مقابله با مأموران حكومت برخاستند. ولى با وجود كمك برخى از اهالى آن منطقه، موفق به انجام اين كار نشدند و درةالصدف و چند زن ديگر در يك درگيرى نابرابر به شهادت رسيدند. «3»
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 160