نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 141
حجاج در روز عاشورا وارد ميدان شد و چنين رجز خواند: أَقْدِمْ حُسَيْناً هادِياً مَهْدِيّا الْيَوْمَ تَلْقى جَدَّكَ النَبِيّا ثُمَّ أَباكَ ذَا الْعَلا عَلِيّا وَالْحَسَنَ الْخَيْرَ الرِّضَى الّوَلِيّا وَذَا الْجَناحَيْنِ الْفَتَى الكَمِيّا وَاسَدَ اللَّه الشَّهيدَ الْحَيّا «1» اى حسين، اى رهبر هدايت يافته پيش آى، امروز جدّت پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم و پدرت على عليه السلام، امام حسن، جعفر طيّار و حمزه سيّدالشّهدا را ملاقات خواهى نمود. پس از آن جنگيد و به قولى بيست و پنج تن را به هلاكت رساند. «2» سرانجام خودش نيز به افتخار شهادت نايل شد. «3» در زيارت ناحيه از وى چنين ياد شده است: السَّلامُ عَلى حَجَّاجِ بْنِ مَسْرُوقِ الْجُعْفِى. «4» حجاج بن يزيد حجاج بن بدر حجر بن جندب تنها كسى كه قائل به شهادت حجر بن جندب است، عمادزاده است. «5» ديگران از وى سخن نگفتهاند. حجر بن حرّ در منابع كهن از حجر بن حرّ نامى به ميان نيامده است، ولى صاحب اسرار الشهادة مىنويسد: چون ابنزياد از ديدار و گفتوگوى عمر سعد و امام حسين عليه السلام باخبر شد به خشم آمد، و به ابنسعد نوشت كه حسين عليه السلام را در تنگنا قرار دهد. «6» پسر سعد هم به
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 141