responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 109

فرزندان و اهل بيت او مى‌درخشد و آنان صفاى آب را مى‌بينند ولى بچه‌هايشان از تشنگى هلاك مى‌شوند! در حالى كه لشكر تو و حيوانات بيابان از آن مى‌نوشند، انصاف بده چگونه تو را مسلمان بدانم، زهى بى‌تقوايى و سنگدلى و جفاكارى.»
ابن‌سعد كه تا آن هنگام خاموش مانده بود با بيانى كه نشان دلبستگى شديد وى به مقام‌هاى دنيوى است گفت:
مى‌گويى از حكومت رى دست بكشم تا ديگرى آن را تصاحب كند، هرگز نمى‌توانم خود را بر اين كار راضى كنم! «1»
در آغاز جنگ، يزيد بن معقل از سربازان ابن‌سعد در برابر برير قرار گرفت و گفت: اى برير فكر مى‌كنى كه خدا با تو چگونه رفتار كرد؟ گفت: خداوند سرنوشت مرا نيك و سرنوشت تو را بد رقم زد. يزيد گفت: اى برير تو پيش از اين دروغگو نبودى، ولى اكنون دروغ گفتى. آيا به ياد مى‌آورى كه در محله بنى‌لوذان راه مى‌رفتيم و تو مى‌گفتى كه عثمان بر خود ستم مى‌كند، معاويه گمراه و گمراه‌كننده است و پيشواى راستين و هدايت‌گر حقيقى تنها على بن ابى‌طالب است. برير گفت: آرى، شهادت بده كه اين رأى و نظر من بود. يزيد گفت: گواهى مى‌دهم كه تو از گمراهانى.
برير براى اثبات درستى اعتقاد خود به يزيد بن معقل پيشنهاد مباهله «2» داد و گفت: بيا تا مباهله كنيم و آن‌گاه دست‌ها را به سوى آسمان بلند كردند و از خداوند خواستند كه دروغگو را لعنت كند و آن را كه راستگو و برحق است بر باطل پيروز گرداند؛ و پس از آن به مبارزه پرداختند. نخست يزيد بن معقل ضربتى بر برير زد كه كارگر نيفتاد، اين بار برير حمله كرد و ضربه‌اش سر پسر معقل را شكافت و او را بر زمين زد. «3»
به روايتى، برير پس از شهادت حر بن يزيد رياحى آهنگ ميدان كرد و در برابر دشمن چنين رجز مى‌خواند:
انا برير و ابى خضير ليس يروع الاسد عند الزئر
يعرف فينا الخير اهل خير اضربكم ولا ارى من ضر
وذاك فعل الخير من برير «1»
من برير، فرزند خضيرم، شير از غرش نمى‌ترسد. اهل خير از خير خواهى ما آگاهند. من شما را مى‌زنم و از اين كار زيان نمى‌بينم. اين كار آزادمردان است كه از برير سر مى‌زند.
او همچنين فرياد برآورد كه‌اى قاتلان مؤمنان و فرزندان يادگاران پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، پيش بياييد؛ «2» و پس از آن‌كه سى يا چهل تن از سپاه دشمن را از پاى درآورد، با رضى بن منقذ عبدى به ستيز پرداخت. پس از لختى مبارزه، رضى بن منقذ را بر زمين زد و بر سينه‌اش نشست. رضى فرياد برآورد و از ياران خود كمك خواست. در اين هنگام كعب بن جابر «3» با نيزه به برير حمله كرد و آن را در پشتش فرو برد و سرانجام برير با ضربات پى در پى شمشير كعب به شهادت رسيد. «4» در زيارت اربعين و زيارت شهدا مى‌خوانيم (زيارت رجبيّه) «السلام على برير بن خضير». «5»
بِشْرِ بنِ حسن عليه السلام‌
بِشْر فرزند امام حسن عليه السلام را برخى در رديف فرزندان شهيد امام مجتبى عليه السملام قرار داده‌اند؛ ولى به كيفيّت شهادت وى هيچ اشاره‌اى نكرده‌اند. «6»
نخستين كسى كه او را شهيد قلمداد كرده ابن شهرآشوب است وى پس از برشمردن فرزندان امام حسن عليه السلام، كه در كربلا شهيد شدند، مى‌نويسد: و گفته شده بشر [هم شهيد


نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 109
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست