اَكْمَل، يا اكملالدين محمدبيگ بدخشى (1054-1130ق/1644- 1718م)، شاعر
پارسىگوي و عارف كشميري. وي از اعقاب خواجه احمد يسوي بود. نياكان او از
تاشكند به بدخشان مهاجرت كرده، و در زمان اكبرشاه به دهلى آمده بودند.
محمدبيگ در كشمير به دنيا آمد (غلامسرور، 2/366؛ ديده مري، 472؛ ظهورالدين،
3/619؛ آفاقى، 82). ملك محمدخان، جد پدري وي، مدتى ناظم كشمير بود. محمد در
نوجوانى موردلطف شاه جهان قرار گرفت و پادشاه لقب كامل بيگخان را به او
اعطا نمود و او را تحت تعليم و تربيت قرار داد. وي با داراشكوه و اورنگزيب
همدرس بوده است (غلامسرور، آفاقى، همانجاها؛ راشدي، 1/110؛ تيكو، 56).
اكمل در كودكى پدرش را از دست داد و در جوانى به زهد و عرفان گرايش يافت و
خدمت دربار را رها كرده، به حلقة صوفيان پيوست؛ در طريقت، مريد خواجه
حبيبالله گنايى (كشميري) بود و در اين راه اهتمامى بليغ داشت، به حدي
كه در 12 سالگى به مقام نيابت و در 25 سالگى به مقام خلافت مرشد خود رسيد
(غلام سرور، ديده مري، ظهورالدين، همانجاها).
اكمل در تصوف پيرو طريقة كبرويه و همدانيه بود و مكرراً نسبت معنوي خود را
به مولانا جلالالدين بلخى اظهار داشته، و او را پير كامل دانسته، و مثنوي
بحرالعرفان را به پيروي از مثنوي مولوي به نظم درآورده است (تيكو، آفاقى،
همانجاها).
اشعاري به فارسى از اكملالدين باقى مانده كه در آنها از تشبيهات،
استعارات و داستانهايى برگرفته از ادبيات محلى كشميري استفاده شده است. از
ويژگيهاي كلام اكمل شباهتهايى است كه با اشعار عرفانى عطار و مولوي دارد.
علاوه بر مثنوي بحر العرفان كه در 4 جلد تنظيم گرديده است، وي قصيدهاي
بلند به نام «مخبرالاسرار» دارد كه در آن از سير و سفر روحانى خود در عوالم
لاهوت و ناسوت و ملكوت سخن گفته، و احوال و مقامات سلوك را بيان داشته
است (ديده مري، آفاقى، همانجاها). منظومة ديگري از وي به نام جواهر الاسرار
بر جاي مانده كه در آن از سبك شعر عطار پيروي شده است. اكمل نخستين شاعر
كشميري است كه داستانهايى محلى چون «اكه نندن» را به نظم درآورده است
(تيكو، ديدهمري، همانجاها).
ابومحمد حسن بن حافظ ولىالله كبروي كشميري كتاب تحفة الاكمليه را در شرح
احوال و اقوال اكمل نوشته، و در آن از جانشينان و بازماندگان او نيز سخن
گفته است. اين كتاب به ضميمة «ميميّه» يا «مخبرالاسرار» اكمل در
1350ق/1932م در لاهور به طبع رسيده است (استوري، .(I(2)/1065 از جانشينان
اكمل، شيخ نعمتالله كلو و ميرزا فرهاد بيگ و حاجى عبدالسلام قلندر و
عبدالوهاب نوري، صاحب كتاب فتحات كبرويه، و خواجه محمداعظم نقشبندي
ديدهمري را مىتوان ذكر كرد (راشدي، 1/111؛ آفاقى، همانجا).
از آثار اكمل جلد اول بحر العرفان به كوشش مير حبيبالله كاملى - متولى
مقبرة اكمل - در 1381 ق در سرينگر به طبع رسيده، و گزيدههايى از برخى ديگر
از سرودههاي او در تذكرهها و تواريخ كشمير نقل، و منتشر شده است (تيكو،
همانجا).
مآخذ: آفاقى، صابر، «صوفيان كشمير و نقش آنان در نشر فرهنگ و ادب فارسى»،
هنر و مردم، تهران، 1350ش، شم 112 و 113؛ تيكو، گرداري، پارسىسرايان كشمير،
تهران، 1342 ش؛ ديده مري، محمداعظم، واقعات كشمير، لاهور، 1995م؛ راشدي،
حسامالدين، تذكرة شعراي كشمير، لاهور، 1983م؛ ظهورالدين احمد، پاكستان مين
فارسى ادب، لاهور، 1977م؛ غلامسرور لاهوري، خزينة الاصفياء، كانپور، 1929م؛
نيز: 1972. London, Literature, Persian C.A., Storey,
مرجان افشاريان