responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 3763
افليمون‌
جلد: 9
     
شماره مقاله:3763


اَفْليمون‌4، سيماشناس‌ يونانى‌ سدة 2م‌ و مؤلف‌ اثري‌ در همين‌ فن‌. در فهرست‌ ابن‌ نديم‌ نام‌ او به‌ عنوان‌ مؤلف‌ كتاب‌ الفراسة، قليمون‌ (و در برخى‌ نسخ‌ كليمون‌) ضبط شده‌ كه‌ بى‌گمان‌ خطاي‌ كاتبان‌ است‌ (ابن‌ نديم‌، 376، چ‌ فلوگل‌، 314؛ نيز نك: فلوگل‌، .(155 وي‌ در لاذقيه‌ زاده‌ شد و در ازمير شهرت‌ يافت‌ (سارتن‌، «مقدمه‌...1»، 271 .(I/267,
افليمون‌ در منابع‌ كهن‌ عربى‌، به‌ خطا معاصر بقراط شمرده‌ شده‌ است‌. وي‌ مدعى‌ بوده‌ است‌ كه‌ از تركيب‌ اندامهاي‌ اشخاص‌ يا از چهرة ايشان‌، به‌ خلقيات‌ آنان‌ پى‌مى‌برده‌، و سخنى‌ كه‌ در زمينة استنباط يكى‌ از ويژگيهاي‌ خلقى‌ بقراط از تصوير او (يا با ديدن‌ خود او) به‌ وي‌ نسبت‌ داده‌ شده‌، بسيار شهرت‌ يافته‌ است‌ (ابن‌ جلجل‌، 17؛ ابوحيان‌، 172؛ قفطى‌، 60، 91-92؛ ابن‌ ابى‌ اصيبعه‌، 1/27؛ ابن‌ عبري‌، 85 -86). اين‌ داستان‌ كه‌ در اصل‌ منسوب‌ به‌ زُپيرُن‌2 است‌ و دربارة سقراط گفته‌ شده‌، در مقياس‌ گسترده‌تري‌ به‌ افليمون‌ منسوب‌، و موجب‌ شهرت‌ بيشتر وي‌ گرديده‌ است‌ (اشتاين‌ اشنايدر، 79 ؛ روزنتال‌، .(342
داستان‌ ياد شده‌ ظاهراً نخستين‌ بار در سرالاسرار اثر مجعول‌ منسوب‌ به‌ ارسطو نقل‌ شده‌، و از آنجا به‌ منابع‌ عربى‌ و عبري‌ و سرانجام‌ اروپايى‌ راه‌ يافته‌ است‌ ( الاصول‌...، 1/117؛ نيز نك: اشتاين‌ اشنايدر، 107 .(79-80,
اثر مشهور وي‌ در سيماشناسى‌ شامل‌ 70 فصل‌ است‌. اين‌ كتاب‌، پس‌ از كتاب‌ سيماشناسى‌ مجعولى‌ كه‌ به‌ ارسطو منسوب‌ شده‌ است‌، كهن‌ترين‌ اثر به‌ جا مانده‌ در اين‌ فن‌ به‌ شمار مى‌رود. اين‌ اثر با عنوان‌ كتاب‌ افليمون‌ فى‌ الفراسة به‌ عربى‌ ترجمه‌ شده‌ است‌. از تاريخ‌ اين‌ ترجمه‌ و نام‌ مترجم‌ آگاهى‌ نداريم‌، اما مسلّم‌ است‌ كه‌ همين‌ ترجمة عربى‌ واسطة ترجمة لاتين‌ و بسياري‌ از نقل‌ قولها در منابع‌ غربى‌ بوده‌ است‌ (ابن‌ نديم‌، سارتن‌، همانجاها). همچنين‌ ابن‌ عبري‌ (ص‌ 85) نسخه‌اي‌ از ترجمة اين‌ اثر به‌ زبان‌ عبري‌ در اختيار داشته‌ است‌. شايان‌ توجه‌ است‌ كه‌ وي‌ دربارة ترجمة عربى‌ آن‌ سخن‌ نمى‌گويد.
از عواملى‌ كه‌ به‌ اين‌ كتاب‌ اهميت‌ و اعتبار بخشيده‌، تأثير آن‌ در دانش‌ جانورشناسى‌ است‌. سيماشناسان‌ يونان‌ بر آن‌ بوده‌اند كه‌ هر يك‌ از خصلتهاي‌ گوناگون‌ انسانها در يكى‌ از جانوران‌ برجستگى‌ ويژه‌ دارد و از اين‌ رو، هر كس‌ بخواهد با فن‌ سيماشناسى‌ آشنا شود، بايد جانورشناسى‌ را نيز بداند. بر اين‌ پايه‌، افليمون‌ نيز فصل‌ دوم‌ كتاب‌ خود را به‌ شرح‌ ويژگيهاي‌ 92 گونه‌ از جانوران‌، از جمله‌ درندگان‌، پرندگان‌، خزندگان‌ و حشرات‌ اختصاص‌ داده‌ است‌ (اولمان‌، «علوم‌ طبيعى‌...3»، 18 -17 ؛ روزنتال‌، 252 ؛ نيز نك: رازي‌، 98-99). از اين‌ رو، كتاب‌ افليمون‌ به‌ عنوان‌ يكى‌ از مآخذ كتابهاي‌ جانورشناسى‌ مورد استفاده‌ بوده‌ است‌ و مثلاً جاحظ (3/146، 269، 284، 290) از كتاب‌ الفراسة افليمون‌ نقل‌ قول‌ مى‌كند. شايان‌ ذكر است‌ كه‌ افليمون‌ با افراط در مقايسة انسان‌ و حيوان‌، و كاربرد معيارهاي‌ ارزشى‌ مربوط به‌ انسان‌ دربارةجانوران‌، انديشه‌هاي‌ نادرستى‌ را نيز در دانش‌ جانورشناسى‌ وارد ساخته‌ است‌ (اولمان‌، همانجا).
سخنان‌ حكمت‌آميز بسياري‌ كه‌ از افليمون‌ نقل‌ شده‌، بر شهرت‌ وي‌ افزوده‌ است‌، از جمله‌ در معنى‌ عشق‌، فضيلت‌ تسلط بر هواي‌ نفس‌، مزيت‌ دانش‌ اندك‌ همراه‌ با توازن‌ اخلاقى‌ بر دانش‌ بسيار كه‌ با طبع‌ نامتعادل‌ همراه‌ باشد، چگونگى‌ رفتار درست‌ با خواجگان‌ و رعايا و مردمان‌ دون‌ و اندرز وي‌ به‌ نگارگر گرمابه‌ كه‌ بيشتر اين‌ سخنان‌ از سيما شناسى‌ وي‌ برگرفته‌ شده‌ است‌ (ابوسليمان‌، 245-246؛ ابن‌ فاتك‌، 299، 313؛ روزنتال‌، 191 180, .(176,
به‌ گفتة افليمون‌، در سيماشناسى‌ با اتكا بر يك‌ نشانه‌ نمى‌توان‌ نتيجه‌گيري‌ كرد. هر گاه‌ دلالتهاي‌ همة نشانه‌ها مؤيد يكديگر باشند، نتيجة درست‌ به‌ دست‌ خواهد آمد. وي‌ از سيما شناسان‌ مى‌خواهد كه‌ پيش‌ از بررسى‌ دقيق‌ نشانه‌هاي‌ متناقض‌ دربارة كسى‌ حكم‌ نكنند. با اينهمه‌، وي‌ نشانه‌هايى‌ را كه‌ به‌ چشمان‌ مربوط مى‌شوند، از همه‌ مهم‌تر و اطمينان‌ بخش‌تر مى‌شمرد. به‌ سخن‌ وي‌، «ديده‌ دروازة دل‌ است‌». پس‌ از چشمان‌، پيشانى‌، بينى‌، دهان‌، چانه‌ و سر بيش‌ از ديگر اندامها نشان‌ مى‌دهند كه‌ در دل‌ چه‌ مى‌گذرد (ابوسليمان‌، همانجا؛ ابوحيان‌، 171- 172؛ ابن‌ حزم‌، 92؛ روزنتال‌، .(340-342
سيماشناسى‌ افليمون‌ در طول‌ تاريخ‌ همواره‌ مورد توجه‌ بوده‌ است‌. گذشته‌ از مطالب‌ فراوانى‌ كه‌ در منابع‌ گوناگون‌ عربى‌ و اروپايى‌ از اين‌ كتاب‌ نقل‌ شده‌ است‌ (ابوسليمان‌، نيز ابوحيان‌، همانجاها؛ اشتاين‌ اشنايدر، 108 -107 ؛ روزنتال‌، 339-342 324, 191, 180, 176, ,65 ؛ اولمان‌، همانجا، نيز «پزشكى‌...4»، 96 )، ترجمه‌ها و تلخيصهايى‌ نيز از آن‌ فراهم‌ ساخته‌اند. در سد´ 4م‌ آدامانتيوس‌، پزشك‌ يهودي‌ خلاصه‌اي‌ از آن‌ به‌ زبان‌ يونانى‌ تدوين‌ كرد كه‌ بعدها، در سدة 16م‌ چند بار در پاريس‌ و بال‌ و رم‌ به‌ چاپ‌ رسيد (سارتن‌، «مقدمه‌»، .(I/356 رازي‌ در فصل‌ دوم‌ الطب‌ المنصوري‌، با عنوان‌ الفراسه‌ از اين‌ اثر افليمون‌ بهره‌ برده‌ است‌ (ص‌ 98-99، 108؛ قس‌: روزنتال‌، 341 -339 ؛ نيز نك: اولمان‌، همانجا). در 1780م‌، فرانتس‌، متن‌ يونانى‌ و ترجمة لاتين‌ 50 فصل‌ آن‌ را در مجموعه‌اي‌ با عنوان‌ «مؤلفان‌ آثار كهن‌ دربارة سيماشناسى‌5» منتشر ساخت‌. در 1886م‌ نقدي‌ دربارة آن‌، با عنوان‌ «سيماشناسى‌ افليمون‌6» در كيل‌ انتشار يافت‌. در 1893م‌، متن‌ انتقادي‌ ديگري‌ به‌ زبانهاي‌ عربى‌ و لاتين‌ به‌ كوشش‌ هوفمان‌7 به‌ چاپ‌ رسيد (سارتن‌، همان‌، .(I/271 متن‌ عربى‌ جداگانه‌اي‌ از اين‌ اثر در 1347ق‌/1929م‌ به‌ كوشش‌ محمد راغب‌ طباخ‌ در حلب‌ منتشر شد (همو، «كتاب‌ نامه‌...8»، .(286
مجموعه‌اي‌ از نسخه‌هاي‌ خطى‌ كهن‌ به‌ زبان‌ عربى‌ در ليدن‌ (شم 1206) از جمله‌ شامل‌ كتابى‌ در سيما شناسى‌ است‌ كه‌ به‌ افليمون‌ نسبت‌ داده‌ مى‌شود. اين‌ نسخه‌ با متن‌ يونانى‌ مطابقت‌ ندارد، اما روشن‌ است‌ كه‌ بخشى‌ از آن‌، از متن‌ كتاب‌ افليمون‌ برگرفته‌ شده‌ است‌. يك‌ نسخة عربى‌ ديگر با عنوان‌ رسالة فى‌ علم‌ الفراسة در گوتا نگهداري‌ مى‌شود كه‌ مطابقت‌ بيشتري‌ با متن‌ يونانى‌ دارد (هوتسما، 56 ؛ اشتاين‌ اشنايدر، همانجا). جاي‌ ترديد نيست‌ كه‌ اين‌ نسخه‌ها، تحريرها يااقتباسهايى‌ از سيماشناسى‌ افليمون‌ هستند و اين‌ خود گستردگى‌ نفوذ اين‌ اثر را نشان‌ مى‌دهد.
افليمون‌ اثري‌ نيز دربارة آميزش‌ دارد. دوزي‌ از وجود نسخة خطى‌ ترجمة عربى‌ اين‌ اثر در غرناطه‌، با عنوان‌ كتاب‌ الباه‌ و انواعه‌ مما وضعه‌ افليمون‌ الفيلسوف‌، خبر مى‌دهد (ص‌ .(342
مآخذ: ابن‌ ابى‌ اصيبعه‌، احمد، عيون‌ الانباء، به‌ كوشش‌ آوگوست‌ مولر، قاهره‌، 1299ق‌/1882م‌؛ ابن‌ جلجل‌، سليمان‌، طبقات‌ الاطباء و الحكماء، به‌ كوشش‌ فؤاد سيد، قاهره‌، 1405ق‌/1985م‌؛ ابن‌ حزم‌، على‌، طوق‌ الحمامة، به‌ كوشش‌ صلاح‌الدين‌ قاسمى‌، تونس‌، 1993م‌؛ ابن‌ عبري‌، غريغوريوس‌، تاريخ‌ مختصر الدول‌، به‌ كوشش‌ انطون‌ صالحانى‌، بيروت‌، 1403ق‌/1983م‌؛ ابن‌ فاتك‌، مبشر، مختارالحكم‌، به‌ كوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوي‌، بيروت‌، 1980م‌؛ ابن‌ نديم‌، الفهرست‌؛ همو، همان‌، به‌ كوشش‌ گ‌. فلوگل‌، لايپزيگ‌، 1872م‌؛ ابوحيان‌ توحيدي‌، على‌، الهوامل‌ والشوامل‌، به‌ كوشش‌ احمد امين‌ و احمد صقر، قاهره‌، 1370ق‌/1951م‌؛ ابوسليمان‌ سجستانى‌، محمد، صوان‌ الحكمة، به‌ كوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوي‌، تهران‌، 1974م‌؛ الاصول‌ اليونانية للنظريات‌ السياسية فى‌ الاسلام‌، به‌ كوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوي‌، قاهره‌، 1954م‌؛ جاحظ، عمرو، الحيوان‌، بيروت‌، 1388ق‌/1969م‌؛ رازي‌، محمد، المنصوري‌ فى‌ الطب‌، كويت‌، 1408ق‌/1987م‌؛ قفطى‌، على‌، تاريخ‌ الحكماء، بغداد، مكتبة المثنى‌؛ نيز:
,R., X [ ber einige inGranada entdeckte arabischeHandschriften n , ZDMG, 1882, vol. XXXVI; Fl O gel, G., Anmerkungen zu Kitab Al - Fihrist (vide: PB, Ebn-e Nad / m); Houtsma, M. Th., Catalogus codicum orientalium Bibliothecae Academiae Lugduno Batavae, Leiden, 1877; Rosenthal, F., Das Fortleben der Antike im Islam, Z O rich, 1965; Sarton, G., Introduction to the History of Science, Baltimore, 1927; id, X Twenty - Ninth Critical Bibliography... n , Isis, 1931,vol.XV; Steinschneider, M., Die Arabischen [ bersetzungen aus dem Griechischen, Graz, 1960; Ullmann, M., Die Medizin im Islam, Leiden / K N ln, 1970; id, Die Natur - und Geheimwissenschaften im Islam, Leiden, 1972.
محمدعلى‌ مولوي‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 3763
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست