responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 3742
افضل‌الدين‌كرمانى‌
جلد: 9
     
شماره مقاله:3742


اَفْضَل‌ُالدّين‌ِ كِرْمانى‌، تاج‌الزمان‌ احمد بن‌ حامد، از شاعران‌، مورخان‌ و پزشكان‌ اواخر قرن‌ 6 و اوايل‌ قرن‌ 7ق‌ در دستگاه‌ آل‌ قاورد (ه م‌) يا سلجوقيان‌ كرمان‌. تاريخ‌ تولد او معلوم‌ نيست‌. از نديمان‌ طغرل‌ شاه‌ سلجوقى‌ (د 563 ق‌/1168م‌) بود و در اختلافات‌ فرزندان‌ او، يعنى‌ ملك‌ ارسلان‌، توران‌ شاه‌ و بهرام‌شاه‌، بيشتر با ملك‌ ارسلان‌ همراهى‌ داشت‌. يكى‌ از مربيان‌ و حاميان‌ او اتابك‌ قطب‌الدين‌ محمد بزقش‌ (د 582ق‌/1186م‌) نام‌ داشت‌ كه‌ افضل‌الدين‌ ديوان‌ انشاء او را اداره‌ مى‌كرد و به‌ گزارش‌ خبيصى‌ كه‌ چند قرن‌ بعد كتاب‌ بدايع‌ الازمان‌ افضل‌الدين‌ را تحرير كرده‌، وي‌ دبير اتابك‌ بوده‌، «و در محفل‌ پسران‌ طغرل‌ شاه‌ رتبت‌ جلوس‌ داشته‌ است‌» (نك: محمد بن‌ ابراهيم‌، 47).
سلجوقيان‌ كرمان‌ سالى‌ 4 ماه‌ را در جيرفت‌ كه‌ شهري‌ پرنعمت‌ و گرمسير بود، مى‌گذرانيدند و 8 ماه‌ بقيه‌ را به‌ مرغزار مَشيز، و شهر كرمان‌ كه‌ در آن‌ روزگار بردسير خوانده‌ مى‌شد، مى‌رفتند و افضل‌الدين‌ در تمام‌ اين‌ نقل‌ و انتقالات‌ حضور داشته‌، و بارها در كتاب‌ خود از آن‌ ياد كرده‌ است‌؛ مثلاً در «564 خراجى‌» (571 ق‌/ 1175م‌) «روز پانزدهم‌ دي‌» به‌ نيابت‌ ديوان‌ انشاء ملازم‌ ملك‌ ارسلان‌ در سفر به‌ جيرفت‌ بوده‌ است‌ (نك: همو، 95). در كشمكشهاي‌ شاهزادگان‌ سلجوقى‌، افضل‌الدين‌ خيال‌ مهاجرت‌ داشت‌ و از طريق‌ كوبنان‌ (كوهبنان‌) كه‌ ظاهراً مولد او بوده‌ است‌، راهى‌ خراسان‌ شد (577ق‌/1181م‌)، اما چون‌ به‌ كوبنان‌ رسيد، به‌ توصية «امير عالم‌ مجاهدالدين‌» از سفر خراسان‌ منصرف‌ شده‌، «پنج‌ سال‌ در كوبنان‌ مقيم‌ زاوية انزوا» بود «و از دريچة اعتبار، نظارة روزگار رسن‌ باز» مى‌كرد (نك: افضل‌الدين‌، 155-156).
افضل‌الدين‌ پس‌ از آن‌ به‌ يزد رفت‌. در آنجا به‌ سبب‌ بيماري‌ و ناتوانى‌ از ادارة خانواده‌، از اتابك‌ يزد خواست‌ تا وسايل‌ بازگشت‌ او را به‌ كرمان‌ فراهم‌ آورد. بزرگان‌ يزد با اين‌ كار موافق‌ نبودند، خصوصاً علاءالدوله‌ پسر اتابك‌ سام‌ به‌ او براي‌ ماندن‌ وعده‌ و وعيد بسيار داد (باستانى‌، مقدمه‌ بر عقدالعلى‌، 18). با اينهمه‌، نتوانست‌ در كرمان‌ دوام‌ آورد و دوباره‌ به‌ يزد بازگشت‌ و در آنجا در بيمارستان‌ به‌ كار پرداخت‌ و مقرري‌ برايش‌ تعيين‌ كردند (نك: افضل‌الدين‌، 157)، اما مدتى‌ بعد باز به‌ كرمان‌ برگشت‌.
ظاهراً افضل‌ الدين‌ به‌ سبب‌ اوضاع‌ آشفتة كرمان‌ و رسيدن‌ ملك‌ دينار غز به‌ راور، قصد بازگشت‌ كرده‌ است‌؛ نيز شايد كه‌ متعينان‌ راور و كوبنان‌ - به‌ اشارة ملك‌ دينار - از او دعوت‌ كرده‌ باشند كه‌ به‌ كرمان‌ بازگردد. به‌ هر حال‌، چنانكه‌ خود گفته‌ است‌ در پنجم‌ محرم‌ 584، دو هفته‌ پيش‌ از عيد نوروز، به‌ كوبنان‌ رسيد (ص‌ 163).
پس‌ از چندي‌ ركن‌الدين‌ محمد بن‌ صلاح‌الدين‌ وزير كرمان‌ كه‌ از دوستان‌ افضل‌الدين‌ بود (باستانى‌، مقدمه‌ بر سلجوقيان‌...، 72)، رشتة كارها را در دست‌ گرفت‌، اما طولى‌ نكشيد كه‌ وزير به‌ سعايت‌ دشمنان‌ به‌ زندان‌ رفت‌ و اموالش‌ مصادره‌ شد (همانجا). چنان‌ مى‌نمايد كه‌ از آن‌ پس‌ افضل‌الدين‌ نيز منزوي‌ شد و چنانكه‌ خود گفته‌ است‌: «من‌ بنده‌ به‌ اشارة پير خرد، زاوية وحدت‌ گرفتم‌ و سر به‌ گريبان‌ فكرت‌ فرو بردم‌...».
تاريخ‌ مرگ‌ افضل‌الدين‌ كرمانى‌ دقيقاً معلوم‌ نيست‌ و چون‌ المضاف‌ الى‌ بدايع‌ الازمان‌ را در 613ق‌/1216م‌ تأليف‌ كرده‌، لابد تا اين‌ تاريخ‌ حيات‌ داشته‌ است‌. از طرفى‌ چون‌ در 565ق‌/1170م‌ كه‌ به‌ نديمى‌ ملك‌ ارسلان‌ و احتمالاً معلمى‌ او منصوب‌ شده‌، مى‌بايست‌ در آن‌ وقت‌ سنى‌ در خور داشته‌ باشد و مى‌توان‌ گفت‌ كه‌ اگر 80 سال‌ نيز عمر كرده‌ باشد، احتمالاً در حدود سال‌ 615ق‌/1218م‌ درگذشته‌ است‌ (همان‌، 57)؛ نيز از آنجا كه‌ گويا افضل‌الدين‌ اصلاً اهل‌ كوبنان‌ بوده‌ است‌، مى‌توان‌ احتمال‌ داد كه‌ اواخر عمر را به‌ موطن‌ خود بازگشته‌، و آنجا درگذشته‌ باشد.
افضل‌الدين‌ در شعر و در نثر هر دو مهارت‌ داشت‌. محمد بن‌ ابراهيم‌ خبيصى‌ (زنده‌ در 1025 ق‌) در متن‌ تاريخ‌ خود از مجلس‌ مشاعره‌اي‌ كه‌ در حضور اتابك‌ زنگى‌ برگذار شده‌، ياد كرده‌ كه‌ احتمالاً مربوط به‌ سال‌ 599ق‌/1203م‌ است‌ كه‌ اتابك‌ سعد بن‌ زنگى‌ به‌ كرمان‌ لشكر كشيده‌ بوده‌ است‌ (نك: همان‌، 76). افضل‌الدين‌ در شعر عربى‌ نيز دست‌ داشت‌ و هنگام‌ بازگشت‌ از يزد قصيده‌اي‌ سروده‌ است‌ (نك: ص‌ 162).
افضل‌الدين‌ در نوشته‌هاي‌ خود از برخى‌ استادانش‌، از جمله‌ بديع‌الزمان‌ محمد بن‌ ابى‌ المعالى‌ از ملازمان‌ قوام‌الدين‌ مسعود وزير سلجوقيان‌ كرمان‌ نام‌ برده‌ است‌. او همچنين‌ با برخى‌ از دانشمندان‌ معاصر خود مكاتبه‌ و مراوده‌ داشته‌ است‌؛ چنانكه‌ دربارة قِران‌ معروفى‌ كه‌ منجمان‌ پيش‌ بينى‌ كرده‌ بودند، با جمال‌ الدوله‌ ابوالفتح‌ منجم‌ كه‌ در خراسان‌ مى‌زيست‌، مكاتبه‌ كرد و بنا به‌ نوشتة خود با او دوستى‌ ديرينه‌ داشته‌ است‌ (ص‌ 74).
افضل‌الدين‌ در طب‌ نيز مهارت‌ داشت‌ و مدتى‌ بيمارستان‌ كرمان‌ و مدتى‌ هم‌ بيمارستان‌ يزد را اداره‌ مى‌كرد. او رساله‌اي‌ دربارة بهداشت‌ و پيش‌گيري‌ بيماريها نوشته‌ است‌ كه‌ صلاح‌ الصحاح‌ فى‌ حفظ الصحة نام‌ دارد. نسخه‌اي‌ از آن‌ در كتابخانة دانشكدة پزشكى‌ دانشگاه‌ تهران‌ (منزوي‌، 1/556؛ ره‌آورد، 23)، و نيز نسخه‌اي‌ ديگر در كتابخانة ملى‌ پاريس‌ (بلوشه‌، شم موجود است‌. اين‌ رساله‌ نخستين‌ بار به‌ كوشش‌ باستانى‌ پاريزي‌ همراه‌ با شرح‌ احوال‌ مؤلف‌ آن‌ ضميمة عقدالعلى‌ در تهران‌ (1356ش‌) به‌ چاپ‌ رسيد. ديگر آثار افضل‌الدين‌ در تاريخ‌ است‌ و آنچه‌ بر جاي‌ مانده‌، اينهاست‌:
1. بدايع‌ الازمان‌ فى‌ وقايع‌ كرمان‌، معروف‌ترين‌ اثر وي‌ كه‌ ظاهراً كتابى‌ مفصل‌ و منشيانه‌ در تاريخ‌ عمومى‌ كرمان‌، به‌ ويژه‌ سلجوقيان‌ كرمان‌ بوده‌ است‌. تاكنون‌ نسخه‌اي‌ از اين‌ كتاب‌ شناخته‌ نشده‌ است‌.
حدود 400 سال‌ پس‌ از افضل‌الدين‌، يك‌ منشى‌ صاحب‌ ذوق‌ از مردم‌ خبيص‌ كرمان‌ به‌ نام‌ ميرزا محمد ابراهيم‌ خبيصى‌ كه‌ گويا به‌ سلجوقيان‌ كرمان‌ نسب‌ مى‌برده‌ (باستانى‌، گنجعلى‌ خان‌، 190)، قسمت‌ عمدة اين‌ كتاب‌ را به‌ روزگار شاه‌ عباس‌ صفوي‌ لفظ به‌ لفظ تحرير كرده‌ است‌. هر چند در برخى‌ جاها خود مطالبى‌ بدان‌ افزوده‌، و احتمالاً مطالبى‌ را نيز كاسته‌ است‌ - اما به‌ هر حال‌ آن‌ را به‌ صورتى‌ زنده‌ نگاه‌ داشته‌ است‌. نسخة اين‌ تحرير كه‌ در كتابخانة سلطنتى‌ برلين‌ نگهداري‌ مى‌شده‌، در 1886م‌ به‌ كوشش‌ هوتسما در زمرة انتشارات‌ اوقاف‌ گيب‌ با عنوان‌ تواريخ‌ آل‌ سلجوق‌ چاپ‌ شده‌ است‌. نسخة كتابخانة برلين‌ در دسترس‌ نيست‌ و شايد در حوادث‌ جنگ‌ جهانى‌ دوم‌ از ميان‌ رفته‌ باشد و بنابر اين‌، متن‌ چاپى‌ هوتسما ارزش‌ و اهميت‌ ويژه‌اي‌ يافته‌، هر چند او قسمتهاي‌ اول‌ كتاب‌ را كه‌ تاريخ‌ عمومى‌ بوده‌، حذف‌ كرده‌ است‌. اخيراً نسخه‌اي‌ از اين‌ كتاب‌ كه‌ در 1173ق‌ تحرير شده‌، به‌ دست‌ آمده‌ است‌ كه‌ بايد رونويسى‌ از همان‌ نسخة ميرزا محمد ابراهيم‌ خبيصى‌ بوده‌ باشد (نك: باستانى‌، مقدمه‌ بر سلجوقيان‌، 91، حاشيه‌). اين‌ كتاب‌ نخستين‌ بار در تهران‌ (1343ش‌/1964م‌) با عنوان‌ سلجوقيان‌ و غز در كرمان‌ به‌ كوشش‌ باستانى‌ پاريزي‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.
گفتنى‌ است‌ مهدي‌ بيانى‌ بدايع‌الازمان‌ را براساس‌ تطبيق‌ و تلفيق‌ پاره‌اي‌ منقولات‌ از آن‌ در آثار ديگر به‌ چاپ‌ رسانده‌ است‌ (تهران‌، 1326ش‌).
2. عقدالعلى‌ للموقف‌ الاعلى‌، رساله‌اي‌ در پند و اندرز و آداب‌ سياست‌ و ملك‌ داري‌ و بخشى‌ از تاريخ‌ كرمان‌ كه‌ آن‌ را به‌ نام‌ ملك‌ دينار غز نوشته‌، و در صفر 584 نگارش‌ آن‌ را به‌ پايان‌ رسانده‌ است‌. عقدالعلى‌ نخستين‌ بار به‌ كوشش‌ محمد حسين‌ فروغى‌ (ذكاء الملك‌) به‌ خط نستعليق‌ به‌ چاپ‌ رسيد. سپس‌ به‌ كوشش‌ على‌ محمد عامري‌ در 1311ش‌/1932م‌، با حواشى‌ و تصحيحات‌ معتبر چاپ‌ شد و همين‌ چاپ‌ در 1356ش‌/1977م‌، با مقدمة باستانى‌ پاريزي‌، تجديد شد.
3. المضاف‌ الى‌ بدايع‌ الازمان‌ فى‌ وقايع‌ كرمان‌، كه‌ در واقع‌ تكمله‌اي‌ است‌ بر كتاب‌ بدايع‌ الازمان‌. نسخه‌اي‌ از اين‌ رساله‌ كه‌ در 763ق‌/ 1362م‌ كتابت‌ شده‌، در مجموعه‌اي‌ خطى‌ در كتابخانة واتيكان‌ موجود است‌. اين‌ رساله‌ به‌ كوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتيانى‌، به‌ كمك‌ محمد هاشمى‌ كرمانى‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.
مآخذ: افضل‌الدين‌، احمد، عقدالعلى‌ للموقف‌ الاعلى‌، به‌ كوشش‌ على‌ محمد عامري‌، تهران‌، 1356ش‌؛ باستانى‌ پاريزي‌، محمد ابراهيم‌، گنجعلى‌خان‌، تهران‌، 1362ش‌؛ همو، مقدمه‌ بر سلجوقيان‌ و غز در كرمان‌ (نك: هم، محمد بن‌ ابراهيم‌)؛ همو، مقدمه‌ بر عقدالعلى‌ (نك: هم، افضل‌الدين‌)؛ ره‌آورد، حسن‌، فهرست‌ كتب‌ خطى‌ كتابخانة دانشكدة پزشكى‌، تهران‌، 1333ش‌؛ محمد بن‌ ابراهيم‌، سلجوقيان‌ و غز در كرمان‌، به‌ كوشش‌ باستانى‌ پاريزي‌، تهران‌، 1343ش‌؛ منزوي‌، خطى‌؛ نيز:
Blochet, E., Catalogue des manuscrits persans, Paris, 1992.
محمدابراهيم‌ باستانى‌پاريزي‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 3742
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست