اَفْسوس، ميرشير على دهلوي (د
1224ق/1809م)، شاعر و مترجم شبه قاره، فرزند سيد على مظفرخان (مظفر
علىخان، نك: فائق، 2) كه نسبش به امام جعفر صادق (ع) مىرسد. اجداد وي از
خواف خراسان بودند، اما يكى از نياكانش به نام سيد بدرالدين برادر سيد
عالمالدين حاجى خان، به هندوستان كوچ كرد و در شهر نارنول، در حوالى
اگره، مقيم شد (فائق، 1؛ قادري، 103؛ سكسينه، 8). پدرش در دورة سلطنت
محمدشاه گوركانى (حك 1131-1152ق/1719-1739م) از نارنول به دهلى رفت و به
زمرة مقربان نواب عمدة الملك، اميرخان، متخلص به انجام (مق 1747م) درآمد
(قادري، فائق، سكسينه، همانجاها).
بنابر تحقيق فائق، افسوس در1160ق/1747م در شاه جهانآباد (دهلى نو) متولد شد
(ص 4- 18) و در همانجا تعليمات اوليه را فرا گرفت. پدرش پس از قتل عمدة
الملك به بنگال رفت و در شهر عظيم آباد (پتنا) به داروغگى توپخانة نواب
ميرقاسم خان گماشته شد (شيفته، 49؛ خويشگى، 67؛ صبا، 64؛ قادري، سكسينه،
همانجاها) و سپس چندي به ملازمان نواب جعفر على خان، فرزند ميرقاسم خان
پيوست (قادري، سكسينه، همانجاها). فائق به نقل از خود شاعر مىنويسد: 11
ساله بود كه به همراه پدر به بنگال رفت و از همان ايام كه هنوز سرگرم
خواندن گلستان سعدي بود، به سرودن شعر به زبان اردو پرداخت (ص 18)، اما
معلوم نيست كه از چه زمانى به سرودن شعر فارسى روي آورده است.
افسوس در 1177ق/1763م رهسپار لكهنو شد و در آنجا اقامت گزيد. و در
1188ق/1774م به دستگاه نواب سالار جنگ پيوست و تا 1199ق/1785م در ملازمت
وي بود (سكسينه، 8؛ فائق، 7، 21). چندي بعد، از جانب ميرزا جهان دارشاه،
فرزند بزرگ و وليعهد شاه عالم - كه از دهلى به لكهنو آمده بود - به شاعري
دربار منصوب شد، اما پس از مرگ اين شاهزاده (1202ق/1788م)، افسوس از شاعري
دست كشيد (فائق، 22- 28؛ قادري، سكسينه، همانجاها). وي چندي نيز در حمايت
نواب سرفراز الدوله به تدريس پرداخت و در همان زمان از حكيم آقا محمدباقر
طب آموخت (فائق، 25- 28).
افسوس در 1215ق/1800م، به خدمت سرهنگ اسكات، نمايندة بريتانيا در لكهنو،
درآمد و با عنوان مترجم و منشى مدرسة فورت ويليام در كلكته استخدام شد (همو،
29-30؛ شيفته، صبا، قادري، همانجاها). وي پس از مدتى به رياست گروه مؤلفان
و مترجمان آن مدرسه برگزيده شد و سرانجام در 1224ق/1809م درگذشت (فائق،
33، 38؛ سكسينه، قادري، همانجاها).
آثار:
1. آرايش محفل، ترجمة بخشى از خلاصة التواريخ تأليف سبحان راي بتالوي است
كه در 1220ق/1805م در كلكته انجام يافته است. اصل كتاب حاوي تاريخ
هندوستان از روزگار قديم هنود تا 1107ق است. افسوس در اين اثر تنها به ترجمة
لفظى خلاصة التواريخ بسنده نكرده، بلكه هرجا مناسب ديده مطالبى نيز بر آن
افزوده است (نك: ص 6). آرايش محفل در ميان آثار افسوس جايگاه والايى دارد.
اولين بار اين كتاب در 1223ق/1808م در كلكته به چاپ رسيد، اما منقحترين
چاپ آن به كوشش كلب على خان فائق در 1963م در لاهور نشر يافته است.
2. باغ اردو، ترجمة گلستان سعدي به زبان اردوست كه افسوس آن را در 1801م
در كلكته به پايان برده است. اين ترجمه نخستين بار در آوريل 1802م در
كلكته به چاپ رسيد و پس از آن نيز مكرر چاپ شده است. چاپ تحقيقى آن به
كوشش كلب علىخان فائق در 1963م در لاهور به عمل آمده است.
3. ديوان افسوس. وي ديوان اشعار اردوي خويش را در سالهاي 1189- 1199ق
تدوين كرد و ديباچهاي متضمن شرح حال خود به زبان فارسى بر آن افزود و
نسخهاي از آن را به مدرسة فورت ويليام تقديم كرد كه اكنون به كتابخانة
انجمن آسيايى بنگال در كلكته منتقل شده است. نسخههاي ديگري از آن در
كتابخانة ديوان هند لندن و كتابخانة شاهان اَوَدْه در لكهنو نگهداري مىشود
(حبيب الرحمان، 89 -90؛ نوشاهى، 187- 188؛ اشپرنگر، ؛ I/596 بلومهارت، .(82
وي همچنين زمانى كه در كلكته به سر مىبرد، به تصحيح كليات اردوي ميرزا
رفيع سودا پرداخت، اما از آنجا كه جز يك نسخة مغلوط در اختيار نداشت، به گفتة
خود او در آرايش محفل (ص 3) نسخهاي منقح و دلخواه فراهم نشد. افزون بر
اينها، افسوس در مدتى كه در گروه تأليف و ترجمة مدرسة فورت ويليام مأمور
ويرايش ترجمههاي اردو بود، اين كتابها را نيز ويراستاري كرد: ترجمة بهار دانش
از ميرزا جان طپش، مذهب عشق از نهال چند لاهوري، نثر بىنظير از ميربهادر
على حسينى و نقليات لقمان از گروهى از مؤلفان (فائق 35). صبا نمونههايى از
اشعار فارسى او را نقل كرده است (ص 64).
مآخذ: افسوس، ميرشيرعلى، آرايش محفل، به كوشش كلب علىخان فائق، لاهور،
1963م؛ حبيب الرحمان، حكيم، ثلاثة غساله، ترجمه و تعليقات عارف نوشاهى،
اسلام آباد، 1989م؛ خويشگى، نصرالله خان، گلشن هميشه بهار، به كوشش اسلم
فرخى، كراچى، 1967م؛ سكسينه، رام بابو، تاريخ ادب اردو، ترجمة محمد عسكري،
لاهور، سردار محمود خان؛ شيفته، محمد مصطفى خان، تذكرة گلشن بىخار، به كوشش
كلب على خان فائق، لاهور، 1973م؛ صبا، محمد مظفر حسين، تذكرة روز روشن، به
كوشش محمدحسين ركن زادة آدميت، تهران، 1343ش؛ فائق، كلب على خان، مقدمه
بر آرايش محفل (نك: هم، افسوس)؛ قادري، حامدحسن، داستان تاريخ اردو، آگره،
1941م؛ نوشاهى، عارف، تعليقات بر ثلاثة غساله (نك: هم، حبيب الرحمان)؛ نيز:
Blumhardt, J. F., Catalogue of the Hindustani Manuscripts in the Library of the
India Office, London, 1926; Sprenger, A., A Catalogue of the Arabic, Persian and
Hindustany Manuscripts of the Libraries of the King of Oudh, Osnabr O ck, 1979.
عارف نوشاهى - غلامعلى آريا