اَعْرَجى، ابوعبدالله جعفر بن محمد كاظمى (1274-1332ق/ 1858-1914م)،
ملقب به معين الاشراف (كيوان سميعى، 66)، اديب، مورخ و نسب شناس عراقى.
وي از يكى از خاندانهاي برجستة عرب بود كهنسببهامامزينالعابدين(ع)
برمىكشيدند(مرعشى،«كشف...»، 1/138- 139؛ خليلى، 3/65، 67، 68). اعرجى خود در
مقدمة برخى از آثارش به شرح احوال و نيز فهرست كتابهاي خود و موضوع هر يك
اشاره نموده است (مثلاً نك: آقابزرگ، الذريعه، 24/252). از جمله در كتاب
نفحة بغداد، گويد كه در 1274ق، يعنى همان سالى كه پدرش بدرود حيات گفت،
به دنيا آمد (همو، طبقات، 1/299-300).
وي ظاهراً تحصيلات مقدماتى را در زادگاهش كاظمين به انجام رسانيد (نك:
مرعشى، همان، 1/140؛ قس: اعرجى، 187) و تا 20 سالگى در موطن خويش زيست. در
1294ق/1877م به ايران آمد و در كرمانشاه مسكن گزيد و نزد شيخ عبدالرحيم بن
شيخ عبدالرحمان برخى از مباحث اصول فقه را آموخت. وي همچنين از محضر
استادان ديگري همچون ميرزا حسين نوري، آقا اسدالله بن آقا عبدالله
كرمانشاهى، سيدعلى آل عطيفة حسنى و سيد محمد بن احمد حسنى و نيز شيخ حسن
كاشف الغطاء (آقابزرگ، همان، 1/300، 301؛ مرعشى، همان، 1/139؛ اعرجى، همانجا)
بهره برد. وي در كتاب مشيخة خود نيز 5 تن از استادان خويش را نام برده است
(نك: آقابزرگ، همانجا).
اعرجى براي كسب علم و استفاده از محضر استادان وقت در بيشتر شهرهاي ايران
به سير و سفر پرداخت و از بزرگان هر ديار بهرهها برد، تا در نظم و نثر دستى
توانا يافت و زمينة معلوماتش وسعت گرفت. گويند در هوش و حافظه و حسن سليقه
نيز آيتى بود (همان، 1/300). با اين حال، كيوان سميعى (ص 66 -73) داستانى
دربارة او آورده كه اگر راست باشد، موجب سلب اعتماد محققان از وي مىگردد.
وي از قول سردار كابلى نقل مىكند كه اعرجى، در كتابخانة او در كرمانشاه،
به جعل شجره نامهاي براي امام جمعة شهر مشغول بوده است (نيز نك: دوانى،
95). اعرجى در مدت قريب به 40 سالى كه در ايران اقامت داشت، با وزرا،
اميران، دانشمندان و اديبان، پيوندي نزديك يافت و برخى از آثار خويش را به
ايشان تقديم داشت (نك: آقابزرگ، همان، 1/300، 301)؛ از آن جمله است:
التيّار فى انساب ملوك قاجار براي حشمت الدوله عبدالله ميرزا نوادة عباس
ميرزا، و نيز ضياء العين فى مقتل الحسين كه در تهران 1321ق به كافى
الدوله ميرزا هادي خان وزير خزاعى تقديم داشت؛ همچنين وي نسب نامهاي
براي فرمانروايان قاجار تدارك ديد و آن را البحر الزخار فى انساب ملوك قاجار
نام نهاد و به امير نظام حسنعلى خان گروسى هديه كرد (همو، الذريعة، 15/125،
26/243، طبقات، همانجا).
وي ظاهراً در 1317ق (و يا پيش از آن) در بغداد «نقيب علويان» بود. او خود در
مقدمة كتاب الفلك السائر كه نسخهاي از آن در ظاهريه موجود است، به صراحت
بدين نكته اشاره نموده است (نك: ظاهريه، 2/375؛ نيز زركلى، 2/129). اما در
ديگر منابع در اين باره سخنى به ميان نيامده است.
اعرجى سرانجام پس از اين سير و سفرها در پشتكوه رحل اقامت افكند (آقابزرگ،
مصفى...، 107) و با دختر غلامرضا خان، والى آن ديار (مرعشى، «كشف»، 1/140)
ازدواج كرد و همانجا ماند و به تأليف و نگارش پرداخت (آقابزرگ، طبقات،
1/300).
از شاگردان وي كسى شناخته نيست، اما حرزالدين (2/396-397، حاشية 1) گويد كه
محمود مرعشى (د 1338ق) از شاگردان وي در علم انساب بود.
اعرجى تا پايان عمر در پشتكوه ماند و همانجا در روستاي ماسبندان (به احتمال
قوي «ماسبذان» درست است، اما امروزه از روستايى بدين نام اثري در دست
نيست) درگذشت (آقابزرگ، همانجا؛ مرعشى، الاجازة...، 458).
آثار: بنا به آنچه در منابع آمده، اعرجى آثار بسياري نگاشته است كه شمار
آنها به 70 مىرسد، اما از بيشتر آنها نشانى در دست نيست. اينك به ذكر آثاري
كه در جايى محفوظ مانده، بسنده مىكنيم:
1. الاساس فى انساب [ لانساب ] الناس . آقابزرگ گويد: هادي فرزند اعرجى
اين كتاب را در 1352ق به قاسم بن حسن دزفولى فروخت. پس از آن ضياءالدين
شكارة اعرجى آن را تصاحب كرد. اين نسخة بسيار كهنه و مندرس در نجف موجود
بوده است ( الذريعة، 11/63، 12/355).
2. انساب آل ابى طالب و بنى هاشم. اين اثر نزد سردار كابلى حيدرقلىخان،
مقيم كرمانشاهان موجود بود (همان، 2/377).
3. الانساب المشجرة، به خط خود مؤلف نزد فرزندش هادي موجود بوده است (همان،
2/386).
4. البلد الامين فى انساب العترة الاكرمين. از اين اثر نسخهاي در كاظمين
نزد داماد مؤلف ابوالورد حسينى محفوظ بود (همان، 26/107).
5. الحديقة البهية فى نسب الاعرجية. بنا به نوشتة آقابزرگ، نسخهاي از اين
كتاب در كاظمين وجود دارد. حسينعلى محفوظ نسخهاي از آن را استنساخ كرد و نيز
از روي اين نسخه، محمد على روضاتى نسخهاي نوشت و آن را يكى از مآخذ كتاب
جامع الانساب خويش قرار داد (همان، 15/32).
6. الدر المنتظم فى انساب العرب و العجم. به گفتة خود مؤلف در مقدمة اين
كتاب، وي نگارش آن را پس از رياض الاقحوان كه در 1308ق تأليف شده بود،
به انجام رسانيده است. نسخهاي از اين كتاب در كتابخانة سردار كابلى موجود
بود (همان، 2/386، 8/74).
7. الدرة الغالية فى اخبار القرون الخالية (همو، طبقات، 1/301)، يا عبر اهل
السلوك فى تواريخ الامراء و الملوك. نسخهاي از اين اثر نزد شيخ على شرقى
در بغداد موجود بوده است (همو، الذريعة، 8/102).
8. غنية الطلاب و غاية المسؤول للاعراب، ارجوزهاي است در علم اعراب كه
مؤلف در 1294ق در تهران نظم آن را به پايان رساند. آقابزرگ به شرح اين
اثر، با نام التنقيح اشاره نموده، گويد كه نسخهاي از آن نزد عبدالكريم
عطار در كاظمين موجود بود (همان، 4/459، 16/67، 22/354).
9. الفلك السائر فى انساب القبائل و العشائر. وي خود در مقدمة كتاب گويد: از
آنجا كه آقا ميرزا محمدخان (؟) در باب شناخت انساب صحابه و اخبار ايشان سعى
بسيار داشت، در صدد برآمدم كتاب مشجري براي وي تدارك ببينم كه نياز هر
انسانى را در شناخت انساب بزرگان برآورده سازد... . وي اين اثر را در 143
ورقه، در 23 شوال 1317 به پايان رسانيد و چنانكه گذشت، نسخهاي از آن در
ظاهريه موجود است (ظاهريه، 2/375-376).
10. نسب بنى هاشم. طبق گزارش آقابزرگ، نسخهاي از اين كتاب نزد سردار
كابلى موجود بود ( الذريعة، 24/137). به احتمال قوي اين كتاب همان انساب
آل ابى طالب و بنىهاشم باشد، گرچه آقابزرگ اين دو را از يكديگر تفكيك
نموده است (همان، 2/377).
11. مشجر النسب، گويا به خط خود مؤلف نزد فرزندش هادي موجود بوده است
(همان، 21/45).
12. مصابيح الظلم فى انساب العرب و العجم. نسخهاي از اين كتاب نزد
آقابزرگ موجود بوده است (نك: طبقات، 1/300، الذريعة، 21/89 - 90، 22/355).
13. مناهل الضرب فى انساب العرب، اين كتاب كه مشتمل بر يك مقدمه و 5
مقصد و يك خاتمه است، به خط خود مؤلف نزد آقابزرگ در نجف موجود بود. اعرجى
فهرست كتابهايى را كه در انساب نگاشته، در اين اثر آورده است (نك: همان،
2/377، 4/459، 8/102-103، 22/354- 355)؛ نيز نسخهاي از آن در كتابخانة عمومى
آيتالله مرعشى موجود است (نك: «كشف»، 1/139).
14. نفحة بغداد فى نسب الاعرجية الامجاد. وي اين كتاب را در 1311ق نگاشته
است. نسخهاي از آن به خط مؤلف در كتابخانة ضياءالدين شكارة اعرجى (از
عموزادگان مؤلف)، قائم مقام نجف، موجود بود (آقابزرگ، همان، 24/252). اين
اثر همان الصراط الابلج است كه بعدها آن را نفحة بغداد نام نهاد (همان،
24/253). نيز نسخهاي ديگر از آن در كتابخانة عمومى آيتالله مرعشى در قم
موجود است («كشف»، همانجا).
مآخذ: آقابزرگ، الذريعة؛ همو، طبقات اعلام الشيعة (قرن 14)، نجف، 1373ق/
1954م؛ همو، مصفى المقال، به كوشش احمد منزوي، تهران، 1378ق/1959م؛
اعرجى، حليم حسن، آل الاعرجى، احفاد عبيدالله الاعرج، بغداد، 1996م؛
حرزالدين، محمد، معارف الرجال، به كوشش محمدحسين حرزالدين، قم، 1405ق؛
خليلى، جعفر، موسوعة العتبات المقدسة، قسم الكاظمين، بغداد، 1390ق/ 1970م؛
دوانى، على، وحيد بهبهانى، تهران، 1362ش؛ زركلى، اعلام؛ ظاهريه، خطى
(تاريخ)، ريان؛ كيوان سميعى، غلامرضا، زندگانى سردار كابلى، تهران، 1363ش؛
مرعشى، شهاب الدين، الاجازة الكبيرة، به كوشش محمد سمامى حائري و محمود
مرعشى، قم، 1414ق؛ همو، «كشف الارتياب»، لباب الانساب، به كوشش مهدي
رجايى و محمود مرعشى، قم، 1410ق. ايرانناز كاشيان