responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 3668
اعتصامى‌، يوسف‌
جلد: 9
     
شماره مقاله:3668


اِعْتِصامى‌، يوسف‌ (1253-1316ش‌/1874-1937م‌)، نويسنده‌ و از نخستين‌ مترجمان‌ آثار غربى‌ به‌ زبان‌ فارسى‌. پدر وي‌ ميرزا ابراهيم‌ مستوفى‌ (اعتصام‌الملك‌) اهل‌ آشتيان‌ بود كه‌ در جوانى‌ با سمت‌ استيفاي‌ آذربايجان‌ به‌ تبريز رفت‌ و تا پايان‌ عمر در آنجا ماند (دهخدا، «ج‌»؛ آرين‌پور، 2/113؛ مجتهدي‌، 17). يوسف‌ در تبريز زاده‌ شد و در همانجا زير نظر پدر به‌ فراگيري‌ ادبيات‌ فارسى‌، عربى‌، زبانهاي‌ تركى‌ عثمانى‌ و فرانسه‌ پرداخت‌ و در اقلام‌ چهارگانة نسخ‌، نستعليق‌، شكسته‌ و سياق‌ مهارت‌ يافت‌ و نيز علوم‌ قديم‌ مانند فقه‌، اصول‌، منطق‌، كلام‌ و حكمت‌ را آموخت‌ (دهخدا، همانجا) و از همان‌ زمان‌ پدر به‌ لقب‌ اعتصام‌ دفتر و پس‌ از او به‌ اعتصام‌ الملك‌ شهرت‌ يافت‌ (مرسل‌ وند، 1/203).
دهخدا او را نويسنده‌اي‌ شيرين‌ سخن‌ در تركى‌، مترجمى‌ توانا در فرانسه‌ و از اركان‌ زبان‌ و ادبيات‌ عرب‌ خوانده‌، و نوشته‌ است‌ كه‌ وي‌ در احاطه‌ به‌ اين‌ زبان‌ در ايران‌، شام‌، عراق‌ و مصر كم‌نظير بود (همانجا). تسلط وي‌ به‌ عربى‌ تا بدان‌ پايه‌ بود كه‌ كتاب‌ قلائد الادب‌ او - كه‌ در 20 سالگى‌ تأليف‌ كرده‌ بود - در مصر به‌ عنوان‌ متن‌ درسى‌ مورد استفاده‌ قرار گرفت‌ و كتاب‌ ديگر او ثورة الهند را بسيار ستودند (همانجا؛ آرين‌ پور، همانجا). اعتصامى‌ در همين‌ اوان‌ با صرفه‌جويى‌ از خرج‌ جيب‌ كه‌ از پدرش‌ مى‌گرفت‌، چاپخانه‌اي‌ سربى‌ در تبريز داير كرد كه‌ پس‌ از چاپخانة عباس‌ ميرزا كه‌ در همان‌ آغاز كار از ميان‌ رفت‌، نخستين‌ چاپخانة سربى‌ تبريز به‌ شمار مى‌آيد. او در همين‌ چاپخانه‌ يكى‌ از آثار خود، تربيت‌ نسوان‌، را به‌ طبع‌ رسانيد (مجتهدي‌، همانجا؛ دهخدا، «د»).
اشتياق‌ شديد اعتصامى‌ به‌ ترجمه‌ و تأليف‌ سبب‌ شد تا از خدمات‌ دولتى‌ كناره‌ گيرد و به‌ كار فرهنگى‌ بپردازد (همو، «ه»). در كنار اين‌ اقدامات‌ با كتابخانة محمد على‌ تربيت‌ نيز كه‌ كانون‌ روشنفكران‌ و آزدي‌خواهان‌ تبريز و مركز مباحثات‌ علمى‌ و سياسى‌ آنان‌ بود، همكاري‌ نزديك‌ داشت‌ (مجتهدي‌، 50). حاصل‌ اين‌ همكاري‌ مجلة گنجينة فنون‌ بود كه‌ به‌ ياري‌ همفكرانش‌، چون‌ محمد على‌ تربيت‌ و تقى‌زاده‌ تأسيس‌ شد و مدت‌ يك‌ سال‌ (ذيحجة 1320-1321)، هر 15 روز يك‌ بار انتشار مى‌يافت‌. اين‌ مجله‌ در واقع‌ مجموعه‌اي‌ بود حاوي‌ مطالب‌ علمى‌ و فنى‌ و بخشهايى‌ از 3 رساله‌ به‌ نامهاي‌ هنرآموز، نوشتة محمد على‌ تربيت‌، تمدنات‌ قديمه‌، ترجمة تقى‌زاده‌ و سفينة غواصه‌، ترجمة اعتصامى‌ كه‌ در هر شماره‌ قسمتهايى‌ از آنها درج‌ مى‌شد (صدرهاشمى‌، 4/167-169؛ براون‌، 3/50؛ سرداري‌ نيا، 346).
به‌ رغم‌ آنكه‌ اعتصامى‌ تمايلى‌ به‌ خدمات‌ رسمى‌ و دولتى‌ نداشت‌، به‌ تشويق‌ برخى‌ از همفكران‌ خويش‌ در اواسط دورة دوم‌ مجلس‌ شوراي‌ ملى‌ (1328ق‌) به‌ جاي‌ ميرزا اسماعيل‌ نوبري‌ (نك: امير خيزي‌، 480) وارد مجلس‌ شد (مرسل‌ وند، همانجا)، اما در اين‌ سمت‌ نيز از ترجمه‌ و تأليف‌ و ديگر كارهاي‌ فرهنگى‌ بازماند. او مجلة بهار را كه‌ به‌ نوشتة ملك‌الشعرا بهار پيش‌ آهنگ‌ مجلات‌ ادبى‌ ايران‌ بود، در همين‌ ايام‌ بنياد نهاد («يك‌ سال‌...»، 565، نيز نك: آرين‌ پور، 2/114).
اعتصامى‌ در سالهاي‌ پايانى‌ عمر، عضويت‌ در كميسيون‌ معارف‌ مجلس‌ را پذيرفت‌ و با تشكيل‌ كتابخانة مجلس‌ شوراي‌ ملى‌ (1342ق‌)، به‌ رياست‌ آنجا نيز برگزيده‌ شد (دهخدا، همانجا). سرانجام‌ در 11 دي‌ 1316 (همو، «و») در تهران‌ درگذشت‌ و در آرامگاه‌ خانوادگيش‌ در جوار صحن‌ حضرت‌ معصومه‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد (مشار، 6/881؛ مرسل‌ وند، 1/205). از دخترش‌ پروين‌ اعتصامى‌ قصيده‌اي‌ شيوا در سوك‌ وي‌ در دست‌ است‌ (نك: ص‌ 315).
آثار: اعتصامى‌ بيشتر به‌ ترجمه‌ پرداخته‌، و كمتر تأليفى‌ از خود بر جاي‌ نهاده‌ است‌. وي‌ متأثر از نويسندگان‌ و ادباي‌ ترك‌ همچون‌ نامق‌ كمال‌ و توفيق‌ فكرت‌ است‌، چنانكه‌ برخى‌ احتمال‌ داده‌اند كه‌ زبان‌ فرانسه‌ را از طريق‌ زبان‌ تركى‌ فراگرفته‌ باشد. تأثير نويسندگان‌ ترك‌، ادباي‌ معاصر مصر و شام‌ و نيز منشيان‌ عصر قاجار در نثر او آشكار است‌ (مجتهدي‌، 18). ترجمه‌هاي‌ او برخى‌ جداگانه‌ و برخى‌ ديگر در مجلة بهار به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. از جملة آثار او اينهاست‌:
1. مقدمه‌ بر چند بند در مصيبت‌ خامس‌ آل‌ عبا. اصل‌ اين‌ اثر از ميرزا على‌ اديب‌ خلوت‌ است‌ كه‌ اعتصامى‌ در 17 سالگى‌ در مقدمه‌اي‌ بر آن‌ نوشته‌، و در 1311ق‌ در تبريز چاپ‌ شده‌ است‌ (صادق‌ پور، 17).
2. تربيت‌ نسوان‌، ترجمه‌اي‌ است‌ از كتاب‌ تحرير المرأة از قاسم‌ امين‌ مصري‌ كه‌ در 1318ق‌ در تبريز چاپ‌ شده‌ است‌.
3. ثورة الهند يا المرأة الصابره‌. اصل‌ اين‌ كتاب‌ سرگذشت‌ خانم‌ هورتست‌ است‌ به‌ زبان‌ انگليسى‌ كه‌ در 1304ق‌ در تهران‌ با عنوان‌ خانم‌ انگليسى‌ توسط اعتمادالسلطنه‌ به‌ فارسى‌ ترجمه‌ و چاپ‌ شده‌ بود. اعتصامى‌ اين‌ اثر را كه‌ پيش‌تر ملا روح‌الله‌ بادكوبه‌اي‌ به‌ تركيب‌ ترجمه‌ كرده‌بود، با عنوان‌ ثورةالهند به‌ عربى‌ برگرداند. همين‌ ترجمه‌ است‌ كه‌ در 1318ق‌ در مصر همراه‌ با تقريظ برخى‌ از ادباي‌ مصري‌ به‌ چاپ‌ رسيد.
4. قلائد الا´دب‌ فى‌ شرح‌ اطواق‌ الذهب‌، در شرح‌ 100 مقامة اخلاقى‌ و حكمى‌ از زمخشري‌ كه‌ نخستين‌ بار در 1319ق‌ در تبريز و بار دوم‌ در 1321ق‌ در مصر چاپ‌ شد و جزو كتب‌ درسى‌ قرار گرفت‌.
5. سفينة غواصه‌، ترجمة كتابى‌ است‌ از ژول‌ ورن‌ (اين‌ اثر ژول‌ ورن‌ بعدها با عنوان‌ بيست‌ هزار فرسنگ‌ زير دريا نيز ترجمه‌ شده‌ است‌) كه‌ نخستين‌ بار در 1320ق‌ در مجلة گنجينة فنون‌ تبريز چاپ‌ شد.
6. خدعه‌ و عشق‌، اثر فردريك‌ شيلر شاعر آلمانى‌ كه‌ در 1325ق‌ از متن‌ فرانسوي‌ آن‌ كه‌ پيش‌تر توسط الكساندر دوما از آلمانى‌ ترجمه‌ شده‌ بود، به‌ فارسى‌ برگرداند و در تهران‌ به‌ چاپ‌ رسانيد.
7. مجلة بهار، نشريه‌اي‌ بود علمى‌، ادبى‌ و سياسى‌ كه‌ جنبة ادبى‌ آن‌ بر ديگر جنبه‌هايش‌ برتري‌ داشت‌. انتشار دورة اول‌ اين‌ مجله‌ كه‌ از ربيع‌ الثانى‌ 1328 آغاز شده‌ بود، حدود يك‌ سال‌ بعد، در ذيقعدة 1329 پس‌ از پايان‌ گرفتن‌ دورة دوم‌ مجلس‌ شورا و نشر 12 شماره‌، مانند ديگر مطبوعات‌ و جرايد متوقف‌ شد (بهار، تاريخ‌...، 1/11-12؛ كهن‌، 2/617- 618). برخى‌ از محققان‌ يكى‌ از علل‌ توقف‌ مجلة بهار را كمبود خوانندگان‌ علاقه‌مند و همكاري‌ نكردن‌ دانشمندان‌ در مجله‌ ذكر كرده‌اند (محيط طباطبايى‌، 10). در اين‌ ايام‌ حوادث‌ بى‌شماري‌ چون‌ اشغال‌ ايران‌ توسط روس‌ و انگليس‌ و روي‌ كار آمدن‌ دولت‌ علاءالسلطنه‌ (شعبان‌، 1335) به‌ تشديد اعمال‌ سانسور بر مطبوعات‌ افزود (كهن‌، 2/652، 665 -669) و توقف‌ مجلة بهار نيز كه‌ نمى‌توانست‌ از تأثير اين‌ حوادث‌ دور بماند، مدت‌ 10 سال‌، تا كودتاي‌ رضاخان‌ (1339ق‌/ 1299ش‌) ادامه‌ يافت‌. در شعبان‌ اين‌ سال‌، اعتصامى‌ دلخوش‌ از آرامش‌ نسبى‌ اوضاع‌، نشر مجدد بهار را از سر گرفت‌، اما دورة دوم‌ نيز، پس‌ از انتشار 12 شماره‌، در 1341ق‌/1301ش‌ از ادامة كار باز ماند (آرين‌ پور، همانجا). امتياز مجله‌ در هر دو دوره‌ به‌ نام‌ اعتصامى‌ بود و مديريت‌ آن‌ را در آغاز مدير الممالك‌ و سپس‌ عباس‌ خليلى‌ برعهده‌ داشت‌ (وحيدنيا، 213). مندرجات‌ بيشتر شماره‌هاي‌ بهار را ترجمة آثار نويسندگان‌ اروپايى‌ مانند ويكتور هوگو، ژان‌ ژاك‌ روسو و ديگر نويسندگان‌ فرانسه‌ دربر مى‌گرفت‌ اين‌ اثر ظاهراً از متن‌ تركى‌ يا عربى‌ آنها به‌ فارسى‌ برگردانده‌ شده‌ بود (مجتهدي‌، 18؛ آرين‌پور، 2/114). اين‌ نشريه‌ از نخستين‌ تجربيات‌ مجلات‌ ادبى‌ ايران‌ است‌. ملك‌الشعرا بهار («يك‌ سال‌»، 565) سهم‌ و نقش‌ اين‌ مجله‌ را در آشنا ساختن‌ ايرانيان‌ با ادبيات‌ جديد ستوده‌، و مجلة خود، دانشكده‌ را دومين‌ مجلة ادبى‌ پس‌ از بهار و مرهون‌ تجربيات‌ آن‌ دانسته‌ است‌. يكى‌ از ويژگيهاي‌ قابل‌ ذكر مجلة بهار نشرنخستين‌اشعارپروين‌اعتصامى‌و معرفى‌اوست‌ (خلخالى‌، 1/67).
8. تيره‌ بختان‌، ترجمة اثري‌ است‌ از ويكتورهوگو (اين‌ اثر ويكتورهوگو بعدها با عنوان‌ بينوايان‌ نيز ترجمه‌ شده‌ است‌) كه‌ ظاهراً اعتصامى‌ در برگردان‌ آن‌ به‌ فارسى‌، از ترجمه‌هاي‌ عربى‌ و تركى‌ اين‌ اثر به‌ نامهاي‌ البؤساء و سفيللر بهره‌ گرفته‌ است‌. جلد اول‌ اين‌ كتاب‌ در 1303ش‌ در تهران‌ چاپ‌ شده‌ است‌ (آرين‌ پور، 2/113؛ قس‌: مرسل‌ وند، 1/204).
9. سياحت‌ تحت‌ البحر، اين‌ اثر ظاهراً همان‌ ترجمة سفينة غواصه‌ است‌ كه‌ يك‌ بار ديگر در تهران‌ جداگانه‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
10. فهرست‌ كتابخانة مجلس‌ شورا، كه‌ مجلد اول‌ آن‌ در 1305ش‌ و مجلد دوم‌ در 1311ش‌ در تهران‌ به‌ طبع‌ رسيده‌، و مجلد سوم‌ به‌ هنگام‌ مرگ‌ اعتصامى‌ (1316ش‌) در دست‌ چاپ‌ بوده‌ است‌ (دهخدا، «ه»).
11. سياحت‌ نامة فيثاغورس‌ در ايران‌، آخرين‌ اثر اعتصامى‌ است‌. اين‌ ترجمه‌ در 1314ش‌ در تهران‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
مآخذ: آرين‌ پور، يحيى‌، از صبا تا نيما، تهران‌، 1355ش‌؛ اعتصامى‌، پروين‌، ديوان‌ قصايد و مثنويات‌، تهران‌، 1397ق‌/1977م‌؛ امير خيزي‌، اسماعيل‌، قيام‌ آذربايجان‌ و ستارخان‌، تهران‌، 1356ش‌؛ براون‌، ادوارد، تاريخ‌ مطبوعات‌ و ادبيات‌ ايران‌، ترجمة رضا صالح‌زاده‌، تهران‌، 1341ش‌؛ بهار، محمدتقى‌، تاريخ‌ مختصر احزاب‌ سياسى‌ ايران‌، تهران‌، 1357ش‌؛ همو، «يك‌سال‌تمام‌»، دانشكده‌، تهران‌، 1298ش‌، شم 11-12؛ خلخالى‌، عبدالحميد، تذكرة شعراي‌ معاصر ايران‌، تهران‌، 1333ش‌؛ دهخدا، على‌ اكبر، «تاريخچة زندگانى‌ يوسف‌ اعتصامى‌ (اعتصام‌ الملك‌)»، بهار، تهران‌ 1321ش‌، ج‌ 1؛ سرداري‌ نيا، صمد، مشاهير آذربايجان‌، تبريز، 1370ش‌؛ صادق‌پور، وجدي‌، محمد و جمشيد فرآذين‌، فهرست‌ كتابخانة ملى‌ تبريز، 1352ش‌؛ صدرهاشمى‌، محمد، تاريخ‌ جرائد و مجلات‌ ايران‌، اصفهان‌، 1364ش‌؛ كهن‌، گوئل‌، تاريخ‌ سانسور در مطبوعات‌ ايران‌، تهران‌، 1360ش‌؛ مجتهدي‌، مهدي‌، رجال‌ آذربايجان‌ در عصر مشروطيت‌، تهران‌ 1327ش‌؛ محيط طباطبايى‌، محمد، «مطبوعات‌ و اقبال‌ آشتيانى‌»، راهنماي‌ كتاب‌، تهران‌، 1355ش‌، س‌ 19؛ مرسل‌ وند، حسن‌، زندگى‌نامة رجال‌ و مشاهير ايران‌، تهران‌، 1369ش‌؛ مشار، خانبابا، مؤلفين‌ كتب‌ چاپى‌ فارسى‌ و عربى‌، تهران‌، 1344ش‌؛ وحيدنيا، سيف‌الله‌، «تاريخ‌ نشريات‌ ادبى‌ ايران‌»، ارمغان‌، تهران‌، 1350ش‌، شم 2. على‌ ميرانصاري‌
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 3668
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست