اَظْهَر، اِمامْزاده، برج و آرامگاه، معروف به امامزاده اظهر بن
على(ع)، واقع در روستاي درگزين در فاصلة 5 كيلومتري شرق شهر رزن و به
فاصلة 85 كيلومتري شمال شرق همدان.
بناي امامزاده اظهر تا چند دهة پيش از چشم تاريخ و جغرافيا نويسان و
جهانگردان دورمانده بود. از اينرو، اطلاعات مبسوطى از اين بنا در دست نيست.
گدار نخستين محققى است كه از آن ياد مىكند (ص .(260-261 پس از وي مصطفوي
به طور جامع به بررسى و وصف اين بنا پرداخته است (نك: ص 204-210).
نقشة بنا از گونة برج - آرامگاههايى است كه در سدههاي 4- 8ق/ 10-14م معمول
بوده است (نك: شيبانى، 9). در نمونههاي كهنتر، شكل بنا كاملاً ساده و شامل
يك استوانة بلند با پوشش مخروطى است؛ اما به دليل يكنواخت بودن سطح
استوانه پس از سدة 5ق/11م برجهاي مدور كمتر ساخته شده است و اشكال چند
وجهى و انواع ستارهاي جايگزين طرح دايرهاي شكل مىشود (ديز، 927 ؛ شرودر،
1022 ؛ هيلنبراند، 31). در اينگونه برجها دندانههاي مثلث گونه از ازاره آغاز
شده، در پيش آمدگى بام محو مىشود (همو، 32). ممكن است ايجاد دندانهها در
آغاز ابتكاري براي استحكام بخشيدن به بدنة استوانهاي بنا بوده باشد (شرودر،
همانجا). تأكيد بر ارتفاع از ويژگيهاي برج - آرامگاههاست (هيلنبراند، 31).
پوشش اين بناها را گنبدي مخروطى با نورگيرهايى در قاعدة آن تشكيل مىدهد
(همو، .(286
بناي امامزاده اظهر از آجر ساخته شده، و بر بنيانى از سنگ استوار است.
شالودة سنگى را تا سطح زمين برآورده، و پاية 19 ضلعى برج را كه اندازة هر
ضلع آن 20/2 متر است، بر آن نهادهاند. اين پايه 40/1 متر ارتفاع دارد.
محوطة پيرامون بنا به شعاع بيش از يك متر با قلوه سنگ كفسازي شده است.
امروزه اين كف با حدود 50 سانتىمتر ضخامت (47 سانتىمتر در نقطة گمانه زنى)
از ديد پنهان است. نقشة داخلى برج، مدور و شكل خارجى آن ستارهاي 18
دندانه و ارتفاع آن از سطح پايه 20/9 متر است. ضلع نوزدهم پايه، ورودي
برج را تشكيل داده است. نوك دندانهها روي محل تقاطع اضلاع پاية بنا قرار
گرفته است و در بالا به كمك طاق نماهايى به يكديگر پيوستهاند. بندهاي
عمودي آجرچينى خارجى بنا پهنتر از معمول است. اين فواصل به كمك توپيهايى
تزيين شده، و ابعاد اين آجرها 5ئ23 سانتىمتر است.
نماي بيرونى پوشش دو پوستة بنا مخروطى است به ارتفاع 70/12 متر كه پاگردي
به پهناي 40/1 متر آن را در ميان گرفته است. آجرچينى پوشش بنا از پايان
گردن گنبد تا رأس مخروط داراي طرح جناغى است. آجرهاي به كار رفته در
ساختمان گنبد با اندازههاي 3ئ18 سانتىمتر است كه ابعادي متفاوت از آجرهاي
بدنة بنا دارد.
مجموع ارتفاع 3 بخش بنا، يعنى پايه، برج و پوشش مخروطى 37/24 متر است كه
اكنون 90/23 متر آن نمايان است (تحقيقات ميدانى؛ قس: گدار، همانجا؛ مصطفوي،
205، 207).
ورودي برج به پهناي يك ضلع پايه (20/2 متر) و ارتفاع 40/3 متر در شرق بنا
واقع است. طاق تيزهدار ورودي با كاربندي و توپيهاي گچى تزيين شده است.
در دو سوي ورودي يك رديف آجرچينى مورب به موازات دندانهها تا قرنيز امتداد
مىيابد. فضاي باقىماندة اين ضلع برج را از بالاي ورودي تا نزديكى قرنيز دو
طاق نماي مستطيل شكل مسطح پر كرده است. در برابر ورودي دهليزي مستطيل
شكل قرار داشته (همو، 207، تصوير 70) كه احتمالاً در سالهاي 1345 تا 1355ش به
هنگام مرمت بنا (نك: مهران، 125، 147) حذف شده است.
برج از داخل استوانهاي است به قطر 30/9 متر (تحقيقات ميدانى؛ قس: مصطفوي،
207). براي برپايى گنبد نيمه كروي داخل، دو پيش آمدگى - كه نخستين آنها در
نيمة بدنة بنا و دومى درست در زير گردن گنبد واقع شده - به تدريج از قطر
بدنة استوانهاي برج كاسته، و كار ايجاد گنبد را تسهيل كرده است. بدنة داخل
برج اكنون گچ اندود است، اما در آغاز ساده و برهنه بوده است. اندود سطح از
دو لاية متوالى تشكيل مىشود: نخستين لايه، از گچ كوره و گل، احتمالاً
متعلق به عصر صفوي است؛ در حالىكه لاية دوم، از گچ، به پس از اين دوره
تعلق دارد. مقرنسهاي زير گنبد نيز در همين عصر به بنا افزوده شده، و در همين
زمان محراب و طاقچة مقابل آن در بدنة استوانه تعبيه شده است. در محلهايى
كه اندود دوم از ميان رفته، يادگاريهاي زائران بناي امامزاده اظهر به
چشم مىخورد. تاريخ قديمترين اين يادگاريها 1124ق/1712م همزمان با سلطنت
شاه سلطان حسين صفوي است (تحقيقات ميدانى).
بناي امامزاده اظهر داراي سردابى مربع شكل به ابعاد 7/6 متر است. تنها از
يك در ورودي كه در خارج بنا و در جنوب شرقى آن واقع شده، به سرداب
مىتوان راه يافت. پوشش سرداب از 4 چشمه طاق و تويزه تشكيل مىشود.
تويزهها از يك سو بر ديوارهاي جانبى استوار است و از سوي ديگر بر پايهاي
كه در مركز سرداب واقع است، فرود مىآيد. مزاري كه محدوده و سطح آن
آجرچينى شده بوده، در پاي ديوار جنوبى سرداب قرار داشته است (تصوير موجود
در مركز اسناد ميراث فرهنگى همدان؛ مصطفوي، 209-210). اين مزار بر اثر
كندوكاوهاي غيرمجاز از ميان رفته، و بقاياي آن به صورت گودالى مركزي و
بخشهايى از آجر چينى پيرامونى باقى است (تحقيقات ميدانى).
تمامى جزئيات مشهود در ساختار اين بنا كاربردي نيست و بخش قابل توجهى از
آن، از جمله دندانهها جنبة تزيينى نيز دارد؛ به علاوه، نماي خارجى بنا بيش
از درون آن تزيين شده است (نك: هيلنبراند، .(283 پاية بنا فاقد تزيينات است،
اما بدنه و گنبد آن با طرحهاي گوناگون آجرچينى آراسته شده است. بندهاي
عمودي آجرها پهنتر از بندهاي افقى است و اين فواصل بهوسيلة توپيهاي گچى
با طرحهاي
آرامگاه امامزاده اظهر
متنوع هندسى زينت شده است. آجر چينى گنبد متفاوت است و تزيينات آن از
خطوط جناغى پيوسته تشكيل مىشود. بدينسان تزيينات بخشهايى از بنا كه بيش
از ساير قسمتها در معرض ديد قرار دارد، از غناي بيشتري برخوردار است.
تزيينات داخل برج به دورههاي پس از عصر صفوي تعلق دارد. شبكهاي از
لوزيهاي به هم پيوسته كه اضلاع آن از خطوط مواج تشكيل مىشود، حد فاصل
نخستين و دومين پيش آمدگى بدنة استوانه را زينت كرده است. فاصلة ميان
نورگيرهاي گردن گنبد با 21 مستطيل كه حدود آنها را نوارهاي مضاعف مشخص
مىكند، آراسته شده است. ستارة 10 پري كه مركز آن را «رُزت» 10 پري تشكيل
مىدهد، بر سطح زيرين گنبد ديده مىشود.
صندوق چوبى مزار، با تاريخ 1056ق/1646م، در ميان برج قرار دارد (قس:
مصطفوي، 207). اين صندوق از دو بخش پايه و بدنه تشكيل مىشود. پاية بدون
تزيين در واقع سكويى است براي بدنه كه بر روي آن قرار گرفته است.
كتيبهاي منبت به قلم ثلث، در دو خط، شامل سورة فتح در حاشية بالا و پايين،
بدنة صندوق را دور مىزند. تاريخ ساخت، نامهاي بانى و سازنده در حاشية
پايينى ضلع پايين پا و پس از پايان سوره چنين آمده است: «به تاريخ
سنةست و خمسين و الف من هجرة النبوية در ارفع بلدة گيلان به فرمودة اقبال
پناه خواجه نظام الملك به عمل استاد طالب و كتبه به تحرير العبد...». به
علت سرقتهاي مكرر و گذشت زمان صندوق آسيب فروان ديده، و به دفعات تعمير
شدهاست. در اين تعميرها بخشهايى از كتيبههاي ثلث از ميان رفته، و برخى از
قسمتها نيز نو نويس شده است (تحقيقات ميدانى). 4 بدنة صندوق به لوحهاي
قاببندي شدهاي تقسيم مىشود. دو ضلع طولى از 7 لوح تشكيل شده كه لوح
مركزي پهنتر از لوحهاي ديگر است. بر اين لوح كتيبهاي به خط نسخ كنده
شده است و الواح جانبى آن را نوارهاي گرهسازي و روكوبى شده، تزيين
مىكند. سطوح بالايى و پايينى صندوق از يك لوح بزرگ ميانى و دو لوح كوچك
جانبى تشكيل شده است. بر لوح پهن صفحة جانبى روبهروي محراب آية الكرسى و
بر لوح صفحة مقابل آن سورههاي شمس و قدر كندهكاري شده، و در ادامة متن
آمده است كه اين لوحه را پس از سرقت لوحة اصلى در 1348ق/1929م به جاي
آن نصب كردهاند (نك: مصطفوي، 208-209). لوح ميانى ضلع پايين كه آن نيز
كتيبهاي داشته، به سرقت رفته است. اين لوح تا پيش از 1332ش برجاي بوده
است. در كتيبة اين لوح نيز از سرقت لوح پيشين سخن رفته است (نك: همو،
209). اكنون تنها عبارت پايانى آن بر بدنه باقى است: «در غرة محرم الحرام
1352 تمام شد».
مرمتهاي مكرر در دورههاي مختلف و دخل و تصرفهايى كه در آنها به ويژه در
داخل برج و سرداب بنا صورت گرفته، چهرة اصلى آن را دگرگون ساخته است. خود
بنا نيز كتيبة تاريخ ساختمان ندارد. جزئيات نقشه، سازه و تزيينات اين
آرامگاه با بناهاي مشابه و متعلق به اواخر سدة 7 و اوايل سدة 8ق/13 و 14م
قابل مقايسه است. بيشترين مشابهتها ميان اين بنا و برجهاي علاءالدين
ورامين، كاشانة دامغان، و امامزاده عبدالله و عبيدالله دماوند مشاهده
مىشود. از اينرو، مىتوان گفت كه بناي اظهر در اواسط نيمة نخست سدة 8ق/14م
و پيش از فروپاشى حكومت ايلخانان بزرگ بر پا شده است.
در مقايسه با بناهاي مشابه و همزمان، در ساختمان امامزاده اظهر از تزيينات
پيچيده و رنگ كمتر استفاده شده است. سادگى ورودي بنا و كوچكى آن نشان
مىدهد كه در ساختن آن از نمونههاي اولية اين نوع برج - آرامگاهها چون
گنبد قابوس پيروي شده است. اين تأثير در تمامى ساختار بناي اظهر مشهود است
و همين امر نمايانندة تداوم سنت معماري در اينگونه بناهاست.
مآخذ: شيبانى، زرين تاج، «بررسى و تحقيقى پيرامون برج علاءالدوله
(علاءالدين)»، اثر، تهران، 1367ش، شم 15 و 16؛ مصطفوي، محمدتقى، هگمتانه،
تهران، 1332ش؛ مهران، محمود، كارنامة ده سال خدمت سازمان ملى حفاظت آثار
باستانى ايران، تهران، 1355ش؛ هيلنبراند، رابرت، «مقابر»، ترجمة كرامتالله
افسر، معماري ايران دورة اسلامى، به كوشش محمد يوسف كيانى، تهران، 1366ش؛
تحقيقات ميدانى مؤلف؛ نيز:
Diez, E., X The Principles and Types n , A Survey of Persian Art, ed. A.U. Pope,
London, 1967; Godard, A., X Les coupoles n , P th ? r - E ) r ? n, Paris, 1949;
Hillenbrand, R., Islamic Architecture, Edinburgh, 1994; Schroeder, E., X The
Seljuq Period n , A Survey of Persian Art, ed. A. U. Pope, London, 1967.
فاطمه كريمى