اَظْفَريِ گورَكانى، محمدظهيرالدين ميرزا علىبخت (1172- 1234ق/1758-
1818م)، معروف به ميرزا كلان، عالم، شاعر، مترجم، وقايعنگار و فرهنگنويس
پرآوازة هند. پدرش ميرزا سلطان محمد ولى معروف به منجهلى4 صاحب از دودمان
اورنگ زيب و از نوادگان نواب عفت آرابيگم نوة دختري معزالدين جهاندارشاه
پسر شاه عالم اول بود (اظفري، 3). او در آغاز فرهنگ خود، نسب خويش را از
طرف پدر به امير تيمور گوركانى (نك: مرعشى، 16/170) و از سوي مادر به
ابوالعلاء خواجه محمد نقشبندي رسانيده است (عمري، «الف»).
اظفري در قلعة مبارك شاه جهانآباد (دهلى) بهدنيا آمد و در همانجا پرورش
يافت، به تحصيل علوم پرداخت، ازدواج كرد (همانجا) و چون ديگر شاهزادگانِ
خاندان تيموري طبق آيينى كه از زمان جهاندار شاه مرسوم بود، از ابتداي
زندگى خود در زندان قلعة مبارك بهسر برد و پس از تقريباً 30 سال در
1203ق/1788م با چند تن از همراهانش از قلعه گريخت و چندي در جىپور،
جودهپور، رامپور و بانس بريلى اقامت گزيد؛ سپس به لكهنو رفت و در كنف حمايت
آصفالدوله، فرمانرواي آنجا در آمد (اظفري، 39-40، 58). وي 7سال در لكهنو ماند
و در 1211ق از آنجا به حيدرآباد دكن رفت و از راه بنارس، عظيمآباد (پتنه) و
مرشدآباد در 1212ق به مدرس رسيد و موردتوجه و عنايت بهادر نواب، ملقب به
عمدةالامراء قرار گرفت و تا پايان عمر در همانجا زيست (همو، 119، 120، 123؛
عمري، «ج»).
اظفري به زبانهاي عربى، فارسى، تركى و اردو تسلط، و با انگليسى آشنايى
داشت و در رشتههاي مختلف چون طب، نجوم، رمل، عروض، و موسيقى دانشهاي
بسيار اندوخته بود (همو، «الف») و در طى اقامتهاي خود در شهرهاي ياد شده، به
سرودن شعر و ترجمة آثار ارزشمند و نيز تأليفاتى در زمينة فرهنگنويسى و
وقايعنگاري پرداخت.
آثار: از اظفري آثار ارزشمندي برجاي مانده كه از مهمترين آنهاست:
1. واقعات . اين اثر مهمترين تأليف او به فارسى است. وي آن را در
مرشدآباد در 1211ق به خواهش ميرزاجان نوشته، و در 1221ق در مدرس به پايان
رسانيده است. اظفري در اين اثر افزون بر وصف فرار خود از اسارت، خاطرات و
تجارب خويش از 1202 تا 1221ق، به شرح وقايع سفرهاي خود به شهرهاي مختلف
هند و رفتار دولتمردان با او و موقعيت جغرافيايى، تاريخى و اجتماعى آن شهرها
نيز پرداخته است (نك: ص 39، 58 -61، 119-126) و تاريخ هند در دورة شاه عالم و
اقتدار زودگذر غلام قادر روهيله كه برضد شاه عالم ثانى قيام كرده بود و
چگونگى فروپاشى خاندان تيموريان هند را بيان داشته است (ص 9- 14). اين اثر
بهكوشش چندراس خاران با دو مقدمه يكى به زبان انگليسى از همو و ديگري به
زبان اردو از حمزه حسين عمري در مدرس (1958م) به چاپ رسيده است. پيش از
آن عبدالستار آن را به اردو ترجمه، و در 1937م در همان شهر منتشر كرده بود.
على عباس نيز خلاصهاي از اين اثر را به اردو ترجمه، و با گزيدة اشعار اردوي
اظفري در مجلة اورينتل كالج (شمارههاي فوريه و اوت 1963) به چاپ رسانيد.
2. ديوان، كه به 3 زبان فارسى، تركى و اردوست و اظفري آن را در دهلى
تدوين كرده است. دانشگاه مدرس 112 غزل اردو از اين ديوان را به انتخاب،
مقدمه و حواشى خود اظفري به چاپ رسانده است.
3. فرهنگ . اين اثر دستور زبان تركى و فرهنگ فارسى - تركى و تركى - فارسى
است. دست نوشتهاي از آن در كتابخانة مرعشى قم (شم 6171) موجود است (مرعشى،
16/170).
4. سانحات، مجموعة پند و اندرز شامل 108 سانحه به نثر مسجع و آميخته به نظم
كه در 1211ق نوشته شده است. نسخهاي از اين اثر در كتابخانة عمومى پنجاب
(شم 12) در لاهور موجود است (عباسى، 12-13).
5. عروضزاده . اين اثر دو ترجمه به نظم و نثر از رسالة تركى سلطان
ظهيرالدين بابر در علم عروض است. نسخة هر دو ترجمه در دانشگاه پنجاب لاهور
(شم 2947) نگهداري مىشود (بشيرحسين، 3/634).
6. مرغوب الفؤاد، ترجمة محبوب القلوبِ اميرعليشير نوايى، از تركى به فارسى
است. اظفري اين اثر را در 1208ق ترجمه كرد. اگرچه اين كتاب در اخلاق است،
اما مترجم در مقدمة آن اطلاعات تاريخى ارزشمندي آورده، و دربارة اهميت زبان
تركى سخن گفته است (عبدالله، 288 به بعد).
7. رسالة قبريه. اظفري در لكهنو به خواهش حكيم حسن رضاخان، رسالة قبريه
منسوب به بقراط دربارة نشانههاي مرگ را از عربى به نظم فارسى برگرداند
(عباسى، 695 -696).
مآخذ: اظفري گوركانى، محمد، واقعات، بهكوشش چندراس خاران، مدرس، 1958م؛
بشيرحسين، محمد، فهرست مخطوطات شيرانى، لاهور، 1968-1973م؛ عباسى، منظور
احسن، مخطوطات فارسيه، لاهور، 1963م؛ عبدالله، سيد، فارسى زبان و ادب،
لاهور، 1977م؛ عمري، حمزه حسين، مقدمه بر واقعات (نك: هم ، اظفري)؛ مرعشى،
خطى . محمدسليم مظهر