اُطولوقُس، رياضىدان و ستارهشناس يونانى (سدههاي 4 و 3 قم). در
منابع كهن عربى به رغم آنكه از وي و آثارش بسيار ياد مىشود، دربارة روزگار
زندگانى و شرح حال وي چيزي نيامده است. آگاهيهاي منابع غربى دربارة وي
نيز اندك است: او در پيتانه از بنادر مهم ناحية آيوليس (در آسياي صغير) زاده
شد، دانش آموخت، به دانشمندي شهرت يافت و به كار تدريس پرداخت.
اركسيلائوس پيتانى كه بعدها رئيس آكادمى شد، در حدود 300قم از شاگردان او
بود و هنگامى كه اطولوقس به شهر سارديس رفت، وي نيز به دنبال استاد بدان
شهر كوچيد. اطولوقس به احتمال بسيار مدتى نيز در آتن به سر برده است. وي
از چهرههاي بسيار برجستة تاريخ علم است (ابن نديم، 328؛ پاولى، ؛
II(2)/2602 كانتور، ؛ I/447 سارتن، ؛ I/141-142 همو، 550؛ «زندگىنامه...2»،
.(I/338
شهرت اطولوقس مرهون دو اثر نجومى وي، «درباره كرة متحرك» و «دربارة طلوع و
غروب» است. اين دو كتاب كه بعدها در كنار آثار بطلميوس در مدارس اسكندريه
تدريس مىشدند، از آثار اندك ستارهشناسى يونان باستان به شمار مىآيند كه
به شكل كامل باقى ماندهاند. اقليدس در «پديدهها» كه در سدة 3ق با عنوان
الظاهرات به زبان عربى ترجمه شده، و نصيرالدين طوسى نيز آنرا بازنويسى
كرده است، از اين دو اثر بهره گرفته، و به برخى قضاياي مطرح شده در آنها
استناد جسته است (ابن عبري، 76-77؛ نصيرالدين، «تحرير ظاهرات...»، 7، 12؛
پاولى، نيز «زندگىنامه»، همانجاها؛ GAS, .(V/118-119
در آن روزگار نظرية ائودوكسوس (سدة 4قم) دربارة هيأت عالم و حركات سيارات
به ويژه به سبب جانبداري ارسطو از وي، در ميان دانشمندان يونان اعتبار
بسيار داشت. دستگاه موردنظر ائودوكسوس از 27 فلك متحدالمركز تشكيل مىشد.
ارسطو و كاليپوس نظر وي را در كليات آن پذيرفتند و فلكى چند نيز بدان افزودند
(سارتن، 141-142 125, ؛ I/117, پاولى، ؛ II(2)/2604 «زندگىنامه»، ؛ IV/466-467
گلدشتاين، «نظري تازه...3»، .(339
از سوي ديگر، تنى چند از ستارهشناسان يونان، با توجه به كاهش و افزايش
درخشش زهره و مريخ و نيز با توجه به گوناگونى اشكال خورشيد گرفتگى - كه در
دستگاه پيشنهادي ائودوكسوس قابل توضيح نبود - نظرية او را نادرست مىشمردند (
پاولى، همانجا؛ «زندگىنامه»، .(I/338 اطولوقس كه خود نيز به اشكالات اين
نظريه توجه داشت، در عين حال باب مناقشهاي را در اين زمينه با
اريستوتراتوس كه از پىگيرترين منتقدان ائودوكسوس بود، گشود و اعلام كرد كه
توضيح اين دشواريها تنها به ياري براهين رياضى ممكن است. روشن است كه
خود او نيز نمىتوانست چنين براهينى بياورد؛ با تصوراتى كه در آن روزگار
دربارة جايگاه زمين و مواضع خورشيد و سيارات حاكم بود ، چنين كاري امكان
نداشت ( پاولى، همانجا؛ سارتن، ؛ I/338 گلدشتاين، همانجا). با اينهمه، به نظر
مىرسد كه اطولوقس به تغيير فاصلة برخى سيارات از زمين پى برده بوده است
(همو، «اخترشناسى...1»، .(2
نظريات اطولوقس دربارة طلوع و غروب ستارگان نسبت به آنچه ائودوكسوس گفته
است، گام بلندي به شمار مىآيد. وي ميان طلوع و غروب ظاهري و واقعى فرق
مىگذارد و طى يك سلسله قضاياي نجومى، شرايط قابل رؤيت بودن طلوع و غروب
ستارگان را به شكل عام بيان مىدارد ( پاولى، ؛ II(2)/2603 «زندگىنامه»، ؛
I/339 نصيرالدين، «تحرير كتاب...»، 2-27).
جالب توجه است كه اين هر دو كتاب نظم اقليدسى دارند، يعنى قضاياي مربوطه
در يك نظم رياضى، يكى پس از ديگري طرح و اثبات شدهاند. در «كرة متحرك»
برخى قضايا نيز بدون اثبات بيان شدهاند. اين نيز بسيار چشمگير است كه دو
سده پس از اطولوقس، تئودوسيوس در كتاب «كرات» خود، براهين قضايايى را كه
در كتاب اطولوقس بدون برهان ذكر شدهاند، آورده است. از اينجا شايد بتوان
نتيجه گرفت كه اطولوقس كتاب ديگري نيز كه شامل اثبات قضاياي ياد شده
بوده، داشته است ( پاولى، ؛ II(2)/2602-2603 سارتن، 550؛ «زندگىنامه»،
.(XIII/319 همچنين خيام (ص 6، 16) از يك اثر ديگر اطولوقس در شرح اصول
موضوعة اقليدس ياد كرده است. گفته مىشود كه وي كتاب ديگري نيز داشته كه
در آن نظرية افلاك متحدالمركز را نقد كرده است (سارتن، همانجا).
دو اثر بر جاي مانده از اطولوقس در سدة 3ق به عربى ترجمه شده است. در
نسخههاي خطى فى الكرة المتحركه (كتابخانة سراي، شم 3464) و كتاب الطلوع و
الغروب (نسخة ليدن، شم 1031/I به ترتيب اسحاقبنحنين و قسطا بنلوقا مترجمان
ايندو اثر معرفىشدهاند (كراوزه، 440 ؛ VI/73-74 .(GAS, در منابع كهن نامى از
مترجمان به ميان نمىآيد. ابن نديم (ص 328) از كندي به عنوان ويراستار
ترجمة كتاب نخست، و نصيرالدين طوسى («تحرير الكرة...»، 2، «تحرير كتاب»، 2) از
ثابت بن قره به عنوان ويراستار هر دو ترجمه نام مىبرد (نيز نك: I/674
.(GAL,
نصيرالدين طوسى تحريرهاي ديگري از اين دو اثر عرضه كرده است كه در 1358 و
1359ق در حيدرآباد دكن چاپ شدهاند.
قطبالدينشيرازي (سدة 7ق) در نهاية الادراك فى درايةالافلاك از اطولوقس ياد
كرده، و دو قضيه از قضاياي مذكور در الكرة المتحركه را نيز آورده است
(ويدمان، .(II/613
يعقوب بن مَخير، معروف به پروفاتيوس در سدة 7ق/13م الكرة المتحركه را از
عربى به عبري درآورد («علوم...2»، .(69 هولچ3 در 1885م، اصل يونانى هر دو
اثر بر جاي مانده از اطولوقوس را با ترجمة لاتينى آنها در لايپزيگ منتشر ساخت
(نك: كانتور، ؛ I/447 سارتن، ؛ I/142 V/82 .(GAS,
مآخذ: ابن عبري، غريغوريوس، تاريخ مختصر الدول، به كوشش انطون صالحانى،
بيروت، 1983م؛ ابن نديم، الفهرست؛ خيام، عمر، رسالة فى شرح ما اشكل من
مصادرات اقليدس، به كوشش عبدالحميد صبره، اسكندريه، 1961م؛ سارتن، ج.،
تاريخ علم، ترجمة احمد آرام، تهران، 1357ش؛ نصيرالدين طوسى، محمد، «تحرير
ظاهرات الفلك»، «تحرير الكرة المتحركة»، مجموع الرسائل، حيدرآباد دكن، 1358ق؛
همو، «تحرير كتاب فى الطلوع و الغروب»، همان، 1359ق؛ نيز:
Cantor, M., Vorlesungen O ber Geschichte der Mathematik, New York, 1965;
Dictionary of Scientific Biography, New York , 1970-1976 ; GAL ; GAS ; Goldstein
, B., The Astronomy of Levi ben Gerson, New York,1985;id, X A New View of Early
Greek Astronomy n , Isis, 1983, vol. LXXIV; Krause, M., X Stambuler
Handschriften islamischen Mathematiker n , Quellen und Studien zur Geschichte
der Mathematik, Astronomie und Physik, 1936; Pauly; Sarton, G., Introduction to
the History of Science, Baltimore, 1927; Sciences in the Middle Ages, ed. D. C.
Lindberg, Chicago, 1978; Wiedemann, E., Gesammelte Schriften zur
arabisch-islamischen Wissenschaftsge- schichte, Frankfurt, 1984, vol. II.
محمدعلى مولوي