اَصْلانْدوز، بخش و شهر كوچكى در شهرستان پارس آباد از استان اردبيل.اصلاندوز رابهصورتآصلاندوز( فرهنگجغرافيايى...، 4/25؛ دانشنامه، 1/102) و اسلاندوز (نفيسى، 1/330، 331) نيز نوشتهاند. بخش اصلاندوز: اين بخش به عنوان يكى از بخشهاي دوگانة شهرستان پارس آباد است كه 352 كم2 مساحت دارد و در منتهىاليه شمال غربى استان اردبيل قرار گرفته، و از شمال به رود ارس، از شرق به بخش مركزي (شهرستان پارس آباد)، از غرب به استان آذربايجان شرقى و از جنوب به شهرستان مغان محدود است ( آمارنامة استان آذربايجان شرقى، 28؛ آمارنامة استان اردبيل، 11، 16، 18). بخش اصلاندوزاز دو دهستانبهنامهاياصلاندوز وقشلاقغربى( سازمان...، 7) و جمعاً 96 آبادي تشكيل شده كه 293 ،16نفر ( 362 ،2خانوار) را در خود جاي داده است ( آمارنامة استان اردبيل، 18، 55). از ميان آباديهاي اين بخش كه 3/28% از مجموع آباديهاي شهرستان پارس آباد را تشكيل مىدهند، تنها 65 آبادي داراي سكنه است. مركز اين بخش شهر كوچك اصلاندوز است ( سازمان، نيز آمارنامة استان اردبيل، همانجاها). اصلاندوز ناحيهاي كوهستانى، اما گرمسيري است ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا)، چنانكه هواي آن در تابستان گرم و در زمستان معتدل است (خاماچى، 211؛ جغرافيا...، 1/205)؛ با اين حال، اين ناحيه كم ارتفاعترين قسمت مرزي حوضة ارس به شمار مىرود («ايران1»، .(49-50 آثار قديمى چندي در اين ناحيه بر جاي مانده است، از جمله تپة نسبتاً بزرگى به ارتفاع حدود 30 متر كه پيرامون آن 500 ،1متر است، در جنوب غربى شهر كوچك اصلاندوز، در محل فروريختن دره رود (قرهسو) به ارس ديده مىشود كه به تپة نادر (يا تپة نادري) موسوم است؛ قدمت اين تپه را به هزارة اول پيش از ميلاد نسبت داده، و آن را تا اواخر سدة 11ق مسكونى دانستهاند. علاوه بر اين، در آبادي اولتان، واقع در 39 كيلومتري شمال شهر اصلاندوز، قلعهاي در كنار ارس قرار دارد كه آن را به دورة اشكانى مربوط مىدانند؛ اين قلعه نيز تا سدة 12ق مورد استفاده بوده است. ديواري خشتى به قطر حدود 6 متر گرداگرد اين قلعه را فرا گرفته، و آثار خندقى بزرگ به عرض 30 متر در 3 جهت آن برجاي مانده است (ترابى، 2/662 -663). در ناحية اصلاندوز آثار 9 گورستان مربوط به هزارة اول پيش از اسلام يافت شده است. تپة اسلامى (عودجه) در 11 كيلومتري شهر اصلاندوز با سفالهاي خشتى و لعابدار سدة 10ق، و تپة اصلاندوز در يك كيلومتري شهر اصلاندوز با آثار مشابه از همان زمان، از ديگر آثار برجاي مانده در اين ناحيه به شمار مىروند (همو، 2/664 - 665). تاجگذاري نادرشاه افشار را به تفاوت در تپة نادري ( جغرافيا، همانجا) و قلعة اولتان (ترابى، 2/664) دانستهاند. شهر اصلاندوز: اصلاندوز شهر كوچكى است كه در 39 و 26 عرض شمالى و 47 و 23 طول شرقى، در محل پيوستن قرهسو به ارس ( تهران...، و در 120 كيلومتري شمال غربى بيلهسوار قرار گرفته است ( فرهنگ جغرافيايى، 2/25). اين شهر به سبب موقعيت خاص خود و حوادث معاصر، به ويژه جنگهاي 10 سالة روسيه با ايران (1218- 1228ق)، داراي اهميت است.معبر اصلاندوز بهعنوان محلنفوذ بهخاك آذربايجانبهخصوص در جنگهاي هفتگانة عباس ميرزا با روسها پيوسته مورد استفاده بوده است (مفتون، 237، 270، 274، 291، 294؛ باكيخانوف، 189؛ هدايت، 9/410؛ تهران، همانجا). در هنگامة جنگ روسيه با ايران (1227ق/1812م)، زمانى كه نمايندگان روسيه و ايران در محل اصلاندوز در حال مذاكره بودند (هدايت، 9/483؛ سپهر، 140)، روسيه و انگلستان در اروپا با يكديگر به توافق رسيدند و سفير انگليس (سر گور اوزلى) به افسران انگليسى كه مأمور آموزش نظامى قواي ايران بودند، دستور داد كه در مناقشة ايران و روس مداخله نكنند (كرزن، ؛ I/578 نيز نك: مفتون، 295). متعاقب آن، قواي روسيه در اصلاندوز به سپاه ايران شبيخون زد (همو، 295-296؛ اعتضاد السلطنه، 352-353؛ باكيخانوف، 196) و با وارد ساختن تلفات و صدمات ناگهانى بر قواي ايرانى (هدايت، 9/484- 485؛ تهران، همانجا)، با وساطت دولت انگلستان، ايران را وادار به صلح و پذيرش عهدنامة گلستان (29 شوال 1228ق/12 اكتبر 1813م) كرد (شميم، 64). به دنبال آن تمامى قلمرو ايران در شمال ارس از دست رفت («ايران»، .(288 اصلاندوز در 1293ش/1914م تنها مجموعهاي از كلبههاي ساخته شده از نى و حصير بود كه معدودي چادرنشين از آن استفاده مىكردند ( تهران، همانجا). اين آبادي در اواخر دهة 1320ش هنوز روستاي بسيار كوچكى به شمار مىرفت كه تنها داراي 25 نفر سكنه بود ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا). جمعيت اصلاندوز در 1355ش به 424 ،1نفر (259 خانوار) ( فرهنگ آباديها، 1355ش، 9/133) و در 1365ش به 042 ،2نفر (329 خانوار) رسيد ( فرهنگ آباديها، 1365ش، 24). مطابق همين دادهها، جمعيت 6 ساله و بيشتر اصلاندوز 5/74% از كل جمعيت آنجا را تشكيل مىدهد كه 1/48% از اين عده باسواد هستند (همانجا). يكى از علل اصلى گسترش اصلاندوز و تبديل آن از يك روستا به نقطة شهري، فعاليتهاي عمرانى در دشت مغان بوده است. احداث سد مخزنى ميل مغان در محلى به نام قزل قشلاق واقع در 3 كيلومتري اصلاندوز (1349ش) و از اين طريق امكان به زير كشت بردن 90 هزار هكتار از اراضى دشت (شاهسوند، 121؛ خاماچى، 211-212)، خود از عوامل بنيادي رشد اين محل به شمار مىرود، چنانكه گروهى از كارگران و كارمندان فنى سازمان آب و برق سد، در اين محل زندگى مىكنند (همو، 211). شغل اهالى اصلاندوز به طور سنتى بيشتر زراعت، باغداري و گلهداري است ( فرهنگ جغرافيايى، 4/25؛ فرهنگ آباديها، 1365ش، همانجا)؛ چنانكه 100 ،5رأس گوسفند و بز، و 500 ،2رأس گاو و گوساله در اينشهر كوچك نگهداريمىشود (همان، 25). محصولات كشاورزي اصلاندوز عمدتاً غلات و حبوبات است ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا). شهر كوچك اصلاندوز با برخورداري از امكانات و تسهيلات محلى، مركز خدمات روستاهاي پيرامون به شمار مىرود ( فرهنگ آباديها، 1365ش، همانجا؛ فرهنگ اجتماعى...، 132-133). مذهب اهالى، شيعه، و زبان آنان تركى است ( فرهنگ جغرافيايى، همانجا). مآخذ: آمارنامة استان آذربايجان شرقى (1370ش)، سازمان برنامه و بودجة استان آذربايجان شرقى، تهران، 1372ش؛ آمارنامة استان اردبيل (1372ش)، سازمان برنامه و بودجة استان اردبيل، تهران، 1374ش؛ اعتضاد السلطنه، عليقلى ميرزا، اكسير التواريخ، به كوشش جمشيد كيان فر، تهران، 1370ش؛ باكيخانوف، عباسقلى آقا، گلستان ارم، به كوشش عبدالكريم على زاده و ديگران، باكو، 1970م؛ ترابى طباطبايى، جمال، آثار باستانى آذربايجان، تهران، 1355ش؛ جغرافياي كامل ايران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366ش؛ خاماچى، بهروز، فرهنگ جغرافيايى آذربايجان شرقى، تهران، 1370ش؛ دانشنامه؛ سازمان تقسيمات كشوري جمهوري اسلامى ايران، وزارت كشور، تهران، 1373ش؛ سپهر، محمدتقى، ناسخ التواريخ، به كوشش جهانگير قائم مقامى، تهران، 1337ش؛ شاهسوند بغدادي، پريچهره، بررسى مسائل اجتماعى، اقتصادي و سياسى ايل شاهسون، تهران، 1370ش؛ شميم، علىاصغر، ايران در دورة سلطنت قاجاريه، تهران، 1342ش؛ فرهنگ آباديهاي كشور (1355ش)، استان آذربايجان شرقى، مركز آمار ايران، تهران، 1360ش؛ فرهنگ آباديهاي كشور (1365ش)، شهرستان مغان، مركز آمار ايران، تهران، 1368ش؛ فرهنگ اجتماعى دهات و مزارع، استان آذربايجان شرقى، جهاد سازندگى، تهران، 1363ش؛ فرهنگ جغرافيايى ايران (آباديها)، دايرة جغرافيايى ستاد ارتش، تهران، 1330ش؛ مفتون دنبلى، عبدالرزاق، مآثر سلطانيه، به كوشش غلامحسين صدري افشار، تهران، 1351ش؛ نفيسى، سعيد، تاريخ اجتماعى و سياسى ايران در دورة معاصر، تهران، 1335ش؛ هدايت، رضاقلى، ملحقات تاريخ روضة الصفاي ناصري، تهران، 1339ش؛ نيز: Curzon, G. N., Persia and the Persian Question, London, 1966; Parsia, The Middle East Intelligence Handbooks, 1943-1946, London, 1987; Tehran and Northwestern Iran, ed. L. W. Adamec, Graz, 1976. عباس سعيدي