responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 3600
اصحاب‌ سبت‌
جلد: 9
     
شماره مقاله:3600



اَصْحاب‌ِ سَبْت‌، قومى‌ از بنى‌اسرائيل‌، ياد شده‌ در قرآن‌ كريم‌ كه‌ از شريعت‌ الهى‌ روي‌ تافتند و به‌ عذاب‌ خداوند گرفتار شدند. قصة اصحاب‌ سبت‌ در قرآن‌ به‌ اجمال‌ آمده‌، و در اخبار و روايات‌ بسط و تفصيل‌ يافته‌ است‌.
بنابر آنچه‌ در 4 آيه‌ از قرآن‌ آمده‌ است‌، اصحاب‌ سبت‌ گروهى‌ از بنى‌اسرائيل‌ بودند كه‌ در شهري‌ ساحلى‌ مى‌زيستند و چون‌ حرمت‌ روز سبت‌ و احكام‌ و شرايع‌ آن‌ را نگاه‌ نداشتند و در آن‌ روز به‌ صيد ماهى‌ پرداختند، مورد غضب‌ پروردگار قرار گرفته‌، مسخ‌ گشتند و به‌ بوزينگان‌ بدل‌ شدند (بقره‌/2/65، نساء/4/47، 154، اعراف‌/7/163، نحل‌ /16 /124).
واژة سبت‌ كه‌ در زبان‌ عربى‌ به‌ معناي‌ دست‌ كشيدن‌ از كار و استراحت‌ كردن‌ است‌، از زبانهاي‌ كهن‌ سامى‌ وام‌ گرفته‌ شده‌ است‌. پژوهشگران‌ در پى‌ جستن‌ ريشة اين‌ كلمه‌، با توجه‌ به‌ ريشة «شبت‌1»، خاستگاه‌ آن‌ را در زبانهاي‌ آشوري‌ (شباتو2)، آرامى‌ و سريانى‌ (شبتا3) و عبري‌ باستان‌ (شابت‌4) باز جسته‌اند (گزنيوس‌، 991 ؛ مشكور، 1/351). بر اين‌ مبنا و با تحقيقات‌ زبان‌ شناختى‌ و تاريخى‌، بيشتر محققان‌ بر آنند كه‌ اين‌ واژه‌ از زبان‌ آرامى‌ و شايد عبري‌ به‌ زبان‌ عربى‌ وارد شده‌ است‌ (نك: جفري‌، .(161
گفتنى‌ است‌ كه‌ واژة سبت‌ از ديرباز در ميان‌ عبرانيان‌، افزون‌ بر استعمال‌ معمول‌ آن‌ به‌ مفهوم‌ لغوي‌، به‌ معنى‌ روز شنبه‌، و با واژة «عِرِب‌5» به‌ معناي‌ شب‌ِ روز سبت‌ (شب‌ِ شنبه‌) به‌ كار مى‌رفته‌ است‌ (نك: گرونباوم‌، 584 ؛ مشكور، 1/352).
سبت‌ نزد يهوديان‌: سبت‌ يكى‌ از روزهاي‌ مذهبى‌ يهود است‌ كه‌ نزد ايشان‌ قداست‌ و حرمت‌ ويژه‌اي‌ دارد. بر اساس‌ آنچه‌ در سفر پيدايش‌ از عهد عتيق‌ آمده‌ است‌، خداوند پس‌ از خلق‌ جهان‌ در 6 روز، در هفتمين‌ روز دست‌ از كار كشيد و «آرامى‌ گرفت‌» و به‌ همين‌ دليل‌ آن‌ روز را مقدس‌ داشت‌ (2: 1-3). تقدس‌ روز سبت‌، در وصيت‌ چهارم‌ از وصاياي‌ دهگانة حضرت‌ موسى‌ (ع‌) آمده‌، و به‌ عنوان‌ يكى‌ از شرايع‌ دين‌ يهود مطرح‌ گرديده‌ است‌ (سفر خروج‌، 20: 8 - 9). ريشة اهميت‌ و قداست‌ روز سبت‌ در پيشينة تاريخى‌ اقوام‌ بين‌ النهرين‌ قابل‌ جست‌ و جوست‌ و پژوهشگران‌ آرائى‌ گوناگون‌ در اين‌ باره‌ ارائه‌ كرده‌اند؛ مثلاً بر اساس‌ نظري‌ كه‌ به‌ ويژه‌ بر يافته‌هاي‌ باستان‌ شناختى‌ از الواح‌ بابلى‌ مبتنى‌ است‌، اين‌ كلمه‌ از «شبتوم‌» بابلى‌ اخذ شده‌ كه‌ به‌ معنى‌ پانزدهمين‌ روز ماه‌ قمري‌ (هنگام‌ بدر) به‌ كار مى‌رفته‌ است‌ و در ديدگاه‌ آنان‌ از ويژگى‌ خاصى‌ برخوردار بوده‌، و حتى‌ در يكى‌ از الواح‌ بابلى‌، از اين‌ روز به‌ عنوان‌ «روز آرامش‌ دهندة قلب‌» ياد شده‌ است‌ (بباوي‌، 4/330-331). از سوي‌ ديگر، چون‌ روز استراحت‌ به‌ هنگام‌ آفرينش‌ جهان‌ با هفتمين‌ روز خلقت‌ تقارن‌ يافته‌ است‌، سبت‌ نيز باعدد نمادين‌ 7 رابطه‌اي‌ ويژه‌ پيدا كرده‌، برخى‌ را بر آن‌ داشته‌ است‌ تا ريشة اين‌ اعتقاد را در كواكب‌ هفتگانه‌ نزد بابليان‌ بدانند (همانجا؛ ريچاردسن‌، 205 ؛ ايشروت‌، .(I/131-133
به‌ هر روي‌، سبت‌ به‌ عنوان‌ نشانه‌ و آيتى‌ الهى‌، و نوعى‌ رابطة مقدس‌ يهوه‌ و بنى‌اسرائيل‌ (آبراهامز، تلقى‌ مى‌گردد و به‌ عنوان‌ هفتمين‌ روز هفته‌، حفظ احكام‌ شرعى‌ آن‌ نزد يهود از جايگاه‌ ويژه‌اي‌ برخوردار است‌. احكام‌ مربوط به‌ اين‌ روز در جاي‌ جاي‌ عهد عتيق‌ آمده‌ است‌ و بر اساس‌ آنها بر هر فردِ بنى‌اسرائيل‌ فرض‌ است‌ كه‌ در اين‌ روز كه‌ «سبت‌ يهوه‌» دانسته‌ شده‌، دست‌ از كارهاي‌ روزمره‌ بشويد و تنها به‌ عبادت‌ مشغول‌ شود (سفر خروج‌، 20: 9 -10، سفرلاويان‌، 23: 1-3، سفر تثينه‌، 5: 12- 15). اين‌ امر داراي‌ چنان‌ اهميتى‌ است‌ كه‌ حتى‌ - چنانكه‌ در سفر اعداد از عهد عتيق‌ آمده‌ - در زمان‌ حضرت‌ موسى‌ (ع‌) كسى‌ را به‌ سبب‌ نقض‌ احكام‌ آن‌ سنگسار كرده‌اند (سفر اعداد، 15: 32-36، نيز نك: سفر نحميا، 13: 15-22).
احكام‌ سبت‌ به‌ گونه‌اي‌ روشن‌تر و با بسط و تفصيلى‌ بيشتر در هلاخاي‌1 يهود نيز وارد گشته‌ است‌. افزون‌ بر آنكه‌ در جاي‌ جاي‌ تلمود 2 به‌ موضوع‌ سبت‌ پرداخته‌ شده‌ (مثلاً نك: براكوت‌، b57 ؛ تعانيت‌، b27 )، يكى‌ از مفصل‌ترين‌ رساله‌هاي‌ «احكام‌ اعياد3» (يكى‌ از بخشهاي‌ 6گانة تلمود )، رساله‌اي‌ با عنوان‌ سبت‌ 4 است‌ كه‌ به‌ شرح‌ احكام‌ اين‌ روز مقدس‌ اختصاص‌ يافته‌، و در آن‌ قداست‌ِ سبت‌ و حرمت‌ انجام‌ دادن‌ اعمالى‌ چون‌ تجارت‌، صيدماهى‌ و پرندگان‌ و غيره‌ و انواع‌ كارهاي‌ غير عبادي‌ در اين‌ روز، و مجازات‌ نگاه‌ نداشتن‌ اين‌ احكام‌ مطرح‌ شده‌ است‌ (مثلاً نك: 106b به‌ بعد؛ براي‌ برخى‌ از ادلة قداست‌ سبت‌ نزد يهود، نك: ابن‌ ميمون‌، 2/391-392، 3/654).
اصحاب‌ سبت‌ در آثار اسلامى‌: مفسران‌ قرآن‌ كريم‌ در ذيل‌آيات‌ مربوط به‌ اصحاب‌ سبت‌ به‌ شرح‌ رواياتى‌ از قصص‌ مربوط به‌ آنان‌ پرداخته‌اند. بر پاية اين‌ روايات‌، در زمان‌ حضرت‌ داوود (ع‌) از سوي‌ خداوند به‌ قومى‌ كه‌ در كنار دريا مى‌زيستند، فرمان‌ رسيد تا ازصيد و خوردن‌ ماهى‌ در روز سبت‌ خودداري‌ كنند. گروهى‌ از آنان‌ به‌ اين‌ امر الهى‌ توجه‌ نكردند و حيله‌اي‌ انديشيدند (نك: طبري‌، 1/263؛ تفسير، 268). گويند در ساحل‌ دريا گودالهايى‌ كندند و راهى‌ را از دريا به‌ اين‌ گودالها تعبيه‌ نمودند تا در روزهاي‌ شنبه‌ همراه‌ با امواج‌ دريا، مقداري‌ آب‌ و ماهيان‌ درون‌ آن‌ به‌ اين‌ گودالها داخل‌ گردند و ديگر قادر به‌ خارج‌ شدن‌ از آن‌ نباشند. بدين‌ ترتيب‌ اگر چه‌ آنان‌ در روز شنبه‌ عملاً صيد نمى‌كردند، ولى‌ تله‌ها، به‌ طور طبيعى‌ كار خود را انجام‌ مى‌دادند و ايشان‌ روز يكشنبه‌ بر سر گودالها مى‌آمدند و ماهيهاي‌ گرفتار را صيد مى‌نمودند. پس‌ از مدتى‌ چون‌ اين‌ كار بالا گرفت‌، برخى‌ با آگاهى‌ از خطا بودن‌ اين‌ عمل‌ سكوت‌ كردند و گروهى‌ ديگر به‌ نصيحت‌ پرداختند و خطاكاران‌ را از انجام‌ دادن‌ اين‌ عمل‌ نهى‌ كردند (كلينى‌، 8/158؛ فخرالدين‌ رازي‌، 15/38- 39؛ ابن‌ طاووس‌، 119)، ولى‌ آنان‌ به‌ اين‌ نصايح‌ توجهى‌ نكردند. مؤمنان‌ كه‌ مى‌دانستند سزاي‌ اين‌ عمل‌ جز عذاب‌ الهى‌ نيست‌، تصميم‌ به‌ جدا شدن‌ از خطاكاران‌ گرفتند؛ بنا بر قولى‌ از آن‌ شهر خارج‌ شدند و به‌ قريه‌اي‌ در نزديكى‌ آن‌ ديار كوچيدند و بر پاية سخنى‌ ديگر، با كشيدن‌ ديواري‌، بخش‌ خطاكاران‌ را جدا كردند. پس‌ از چندي‌ كه‌ ناصحان‌ براي‌ آگاهى‌ يافتن‌ از اوضاع‌ خطاكاران‌ به‌ بخش‌ آنان‌ رفتند، ديدند كه‌ تمامى‌ آنان‌ به‌ بوزينگانى‌ بدل‌ شده‌اند (نك: ابن‌ شاذان‌، 19؛ دميري‌، 2/32). گويند مسخ‌ شدگان‌ كسانى‌ را كه‌ پيش‌تر با ايشان‌ مى‌زيستند، مى‌شناختند، ولى‌ خود قابل‌ شناسايى‌ نبودند. در خبر است‌ كه‌ اينان‌ پس‌ از 3 روز (يا 7 روز) هلاك‌ شدند. گفتنى‌ است‌ كه‌ اين‌ داستان‌ با همين‌ قالب‌ اصلى‌، در شكلهاي‌ مختلف‌ در روايات‌ وارد گشته‌ است‌ ( تفسير، 268-270؛ قمى‌، 1/244- 245؛ طبري‌، 1/262-263؛ طوسى‌، 1/264؛ زمخشري‌، 1/147).
در روايتى‌ از قتاده‌ آمده‌ است‌ كه‌ در ميان‌ اصحاب‌ سبت‌، جوانان‌ به‌ بوزينه‌ و پيران‌ به‌ خوك‌ بدل‌ گشتند (ثعلبى‌، 289؛ قرطبى‌، 1/440). مكان‌ شهر اصحاب‌ سبت‌ در اخبار گوناگون‌ بسيار مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. برخى‌ آن‌ را كه‌ بنابر آية شريفه‌ در كنار دريا قرار داشته‌ است‌، شهر ايله‌ دانسته‌اند (مقدسى‌، 178؛ طبري‌، 4/756؛ فخرالدين‌ رازي‌، 3/109-110؛ ياقوت‌، ذيل‌ ايله‌) و در برخى‌ از روايات‌ نام‌ شهرهاي‌ مدين‌ و طبريه‌ نيز ديده‌ مى‌شود (نك: فخرالدين‌ رازي‌، 15/36؛ قرطبى‌، 7/305؛ ابن‌ كثير، 2/121). شايان‌ ذكر است‌ كه‌ در روايتى‌ از حضرت‌ امام‌ باقر (ع‌) نيز ضمن‌ آنكه‌ اصحاب‌ سبت‌ از قوم‌ ثمود شمرده‌ شده‌اند، و شهر ايشان‌ ايله‌ دانسته‌ شده‌، حال‌ آنكه‌ در نسخة تفسير قمى‌ نام‌ آن‌ شهر ايكه‌ ذكر گرديده‌ است‌ (نك: قمى‌، 1/244؛ ابن‌ طاووس‌، 118- 119؛ نيز مجلسى‌، 14/52 -53، كه‌ در آنجا نام‌ شهر اُبّله‌ آمده‌ است‌).
گويند هر پيامبري‌ كه‌ از جانب‌ خداوند، فرمان‌ هدايت‌ قوم‌ خود يافت‌، روز جمعه‌ را كه‌ در آسمانها و نزد ملائكه‌ نيز از جايگاه‌ ويژه‌ برخوردار است‌، محترم‌ مى‌داشت‌. حضرت‌ موسى‌(ع‌) نيز در رسالت‌ خود بنى‌اسرائيل‌ را از حرمت‌ روز جمعه‌ آگاهانيد، ولى‌ آنان‌ از آن‌ روي‌ برتافتند و شنبه‌ را افضل‌ ايام‌ دانستند و اين‌ آغازي‌ براي‌ عصيان‌ آنان‌ بود (مسعودي‌، 49- 50؛ طوسى‌، 6/438؛ زمخشري‌، همانجا). به‌ موازات‌ اين‌ روايات‌ براي‌ تفسير آية 124 از سورة نحل‌ در مورد اختلاف‌ دربارة سبت‌، برخى‌ همان‌ عدم‌ رعايت‌ حرمت‌ روز جمعه‌ از سوي‌ بنى‌اسرائيل‌ را ياد كرده‌، و برخى‌ ديگر آن‌ را مربوط به‌ اختلاف‌ يهوديان‌ و مسيحيان‌ دانسته‌اند؛ اين‌ بدان‌ معناست‌ كه‌ بنى‌اسرائيل‌ حكم‌ جمعه‌ را زير پا گذاشته‌، شنبه‌ را محترم‌ داشتند و پيروان‌ عيسى‌(ع‌) هم‌ به‌ جاي‌ جمعه‌، يكشنبه‌ را ارج‌ نهادند (نك: طبرسى‌، 6/603 -604؛ فخرالدين‌ رازي‌، 19/137).
در ميان‌ آراء مختلف‌ براي‌ شرح‌ و توضيح‌ مسألة مسخ‌ِ خطاكاران‌ به‌ بوزينه‌، روايتى‌ كه‌ ابن‌ ابى‌ نجيح‌ از مجاهد نقل‌ كرده‌، قابل‌ تأمل‌ است‌. بر پاية اين‌ روايت‌، منظور از مسخ‌ اصحاب‌ سبت‌ كه‌ در قرآن‌ كريم‌ آمده‌، ديگرگونه‌ شدن‌ آنان‌ نيست‌، بلكه‌ اين‌ سخن‌ تنها يك‌ تمثيل‌ است‌. در طريق‌ ديگري‌ از اين‌ روايت‌، تغيير آنان‌ در اصل‌، مسخ‌ قلوب‌ ايشان‌ به‌ بوزينه‌ بوده‌ است‌. شايستة ذكر است‌ كه‌ اين‌ آراء مجاهد از سوي‌ مفسران‌ مورد انتقاد قرار گرفته‌ است‌ (نك: طبري‌، 1/263؛ فخرالدين‌ رازي‌، 3/111-112؛ نيز براي‌ برخى‌ اقوال‌ كلامى‌ در اين‌ باره‌، نك: همانجا؛ سيوطى‌، 1/184- 185).
در پايان‌ اين‌ نكته‌ شايان‌ ذكر است‌ كه‌ چون‌ غالباً وقوع‌ داستان‌ اصحاب‌ سبت‌ را در زمان‌ داوود نبى‌(ع‌) دانسته‌اند، در برخى‌ روايات‌، اين‌ قصه‌ با آنچه‌ دربارة لعن‌ داوود نبى‌ و حضرت‌ عيسى‌ (ع‌) بر قومشان‌ آمده‌ (مائده‌/5/78)، پيوند يافته‌ است‌. در توضيح‌ اين‌ آيه‌ آمده‌ است‌: اين‌ دو قوم‌ كه‌ به‌ درخواست‌ پيامبرشان‌ از سوي‌ خداوند به‌ عذاب‌ گرفتار آمدند، نخستين‌ به‌ خوك‌، و دومين‌ به‌ بوزينه‌ تبديل‌ شدند (كلينى‌، 8/200؛ طبرسى‌، 3/231). به‌ هر روي‌ براي‌ پاسخ‌ به‌ اين‌ پرسش‌ كه‌ اصحاب‌ سبت‌ با اينان‌ چه‌ ارتباطى‌ دارند، آرائى‌ در اثبات‌ و نفى‌ قرابت‌ اين‌ دو قصه‌ ارائه‌ شده‌ است‌ (همانجا؛ براي‌ مقايسة عذاب‌ اصحاب‌ سبت‌ و قاتلان‌ امام‌ حسين‌ (ع‌)، نك: تفسير، 270-271).
مآخذ: ابن‌ شاذان‌، فضل‌، الايضاح‌، بيروت‌، 1402ق‌/1982م‌؛ ابن‌ طاووس‌، على‌، سعد السعود، نجف‌، 1369ق‌/1950م‌؛ ابن‌ كثير، البداية؛ ابن‌ ميمون‌، موسى‌، دلالة الحائرين‌، به‌ كوشش‌ حسين‌ آتاي‌، آنكارا، 1974م‌؛ بباوي‌، ويليام‌ وهبه‌، دائرة المعارف‌ الكتابية، بيروت‌، دارالثقافه‌؛ تفسير القرآن‌، منسوب‌ به‌ امام‌ حسن‌ عسكري‌ (ع‌)، قم‌، 1409ق‌؛ ثعلبى‌، احمد، قصص‌ الانبياء، بيروت‌، 1401ق‌/1981م‌؛ دميري‌، محمد، حياة الحيوان‌ الكبري‌، بيروت‌، داراحياء التراث‌ العربى‌؛ زمخشري‌، محمود، الكشاف‌، قاهره‌، 1366ق‌/1947م‌؛ سيوطى‌؛ الدر المنثور، بيروت‌، 1403ق‌/1983م‌؛ طبرسى‌، فضل‌، مجمع‌ البيان‌، به‌ كوشش‌ هاشم‌ رسولى‌ محلاتى‌ و فضل‌ الله‌ يزدي‌ طباطبايى‌، بيروت‌، 1408ق‌/1988م‌؛ طبري‌، تفسير؛ طوسى‌، محمد، التبيان‌، به‌ كوشش‌ احمد حبيب‌ قصير عاملى‌، بيروت‌، داراحياء التراث‌ العربى‌، عهد عتيق‌؛ فخرالدين‌ رازي‌، التفسير الكبير، قاهره‌، 1313ق‌؛ قرآن‌ كريم‌؛ قرطبى‌، محمد، الجامع‌ لاحكام‌ القرآن‌، بيروت‌، 1965م‌؛ قمى‌، على‌، تفسير، به‌ كوشش‌ طيب‌ موسوي‌ جزائري‌، بيروت‌، 1387ق‌؛ كلينى‌، محمد، الكافى‌، به‌ كوشش‌ على‌اكبر غفاري‌، تهران‌، 1391ق‌؛ مجلسى‌، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت‌، 1403ق‌/1983م‌؛ مسعودي‌، على‌، اثبات‌ الوصية، نجف‌، كتابخانة حيدريه‌؛ مشكور، محمد جواد، فرهنگ‌ تطبيقى‌ عربى‌ با زبانهاي‌ سامى‌ و ايرانى‌، تهران‌، 1357ش‌؛ مقدسى‌، محمد، احسن‌ التقاسيم‌، به‌ كوشش‌ دخويه‌، ليدن‌، 1906م‌؛ ياقوت‌، بلدان‌؛ نيز:
Abrahams, I., X Sabbath, Jewish n , ERE. vol. X; Berakoth, ed. I. Epstein, London, 1990; Eichrodt, W., Theology of the Old Testament, London, SCM Press; Gesenius, W., Hebrew and English Lexicon of the Old Testament , ed . F . Brown , Cambridge , 1906 ; Gr O nbaum, M ., X [ ber Schem hammephorasch als Nachbildung eines aram L ischen Ausdrucks... n , ZDMG, 1885, vol. XXXIX; Jeffery, A., The Foreign Vocabulary of the Qur p ? n, Baroda, 1938; Richardson, A., A Theological Wordbook of the Bible, London, 1977; Shabbath, ed. I. Epstein, London, 1987; Ta q anith, ed. id, London, 1990.
فرامرز حاج‌منوچهري‌ (ز) 22/6/75 (ز) ن‌ 1- 6/9/75 (ز) ن‌ 2- 10/9/75

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 9  صفحه : 3600
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست