اَشْرَفْعَلىخانِفَغان (1140-1186ق/1728-1772م)، شاعر اردو و فارسى
زبان شبه قاره. وي در دهلى متولد شد. پدر او ميرزا علىخان، متخلص به
نكته، از رجال دربار محمدشاه (حك 1131- 1161ق) و عمّش ايرجخان، «ناظمِ»
بنگال بود. فغان به سبب آنكه برادر رضاعى (در تركى: كوكه) احمدشاه (حك
1161-1167ق) بود، لقب «كوكه خان» و «كوكل تاش خان» يافت (امرالله، 150؛
شفيق، 262؛ شورش، رموز...، 450؛ شيفته، 400؛ قائم، 157- 158) و هم از او منصب
پنج هزاري گرفت (همانجا).
پس از عزل احمدشاه از حكومت (1167ق/1754م) و آشفته شدن اوضاع دهلى، اشرف
علىخان اين شهر را ترك كرد و پيش عمّ خود به مرشد آباد بنگال رفت، اما
چون عنايتى از او نديد، وي را هجو كرد و به دهلى بازگشت. چندي بعد به
مقربان نواب شجاعالدوله، ناظمِ اَوَده پيوست (شفيق، همانجا)، ولى به
دنبال مطايبهاي ناخوشايند، از نواب آزرده شد و در 1170ق/1757م به عظيمآباد
رفت (امرالله، 152؛ شفيق، همانجا؛ مصحفى، 202؛ ميرحسن، 212) و در آنجا در شمار
نديمان مهاراجه شتاب راي ناظمِ صوبة عظيمآباد درآمد و به درخواست مهاراجه
در 1181ق/1767م از سوي شاه عالم (حك 1173-1221ق) لقب «ظريفالملك» گرفت و
چند روستا نيز به عنوان تيول بدو اعطا شد (شفيق، شورش، همانجاها؛ علىحسن،
318)، اما در اينجا هم بر سرسخنى از مهاراجه آزرده شد و به حكام انگليسى
كمپانى هند شرقى پيوست (قاسم، 2/72) و باقى عمر را در عظيمآباد به آرامش
سپري كرد و سرانجام در اين شهر درگذشت (امرالله، شفيق، شيفته، همانجاها؛
عشقى، 101؛ مبتلا، 179). عشقى و شيفته تاريخ وفات او را به خطا 1188ق و
1196ق آوردهاند (همانجاها).
فغان در شعر فارسى شاگرد محمدرضا قزلباش خان اميد (ه م) و در شعر اردو شاگرد
عليقلىخان نديم بود و با شاعران معاصر خود همچون ميرتقى مير دهلوي و
غلامحسين شورش عظيمآبادي روابط دوستانهاي داشت (امرالله، همانجا؛ باطن،
185- 186؛ شورش، «تذكره»، 100، رموز، همانجا؛ شوق، 74؛ مير، 74؛ ناصر، 1/121).
بيشتر اشعار او به ردوست و گاهى نيز به فارسى غزل مىسرود كه خوب از عهده
برمىآمد. وي از دقايق و نكات شعري بهخوبى آگاه بود. تازگى كلام و طبع
نازك و حسن بيان از اشعارش هويداست. او شاعري خوشرو، بذلهگو و ظريفهپرداز
بود و خود را «ابلغ ظرفا» مىناميد. كسانى را كه از آنان شكايت داشت و آزرده
مىشد، هجو مىكرد تا آنجا كه مردم عصر از هجو او در بيم بودند. وي قصايدي نيز
در مدح حضرت على و امام رضا(ع) و مرثيههايى هم در مصائب اهل بيت(ع)
سروده است (امرالله، 150-152؛ علىجواد، 240؛ باطن، شفيق، شوق، عشقى،
علىحسن، مير، ناصر، نيز شورش، «تذكره»، رموز...، همانجاها).
نسخههايى از كليات اشعار او كه در حدود 2 هزار بيت است (همو، «تذكره»، نيز
مبتلا، ميرحسن، همانجاها)، در كتابخانة بادليان آكسفورد و كتابخانة مولوي
محمدشفيع در لاهور موجود است (نك: اته، شم 2325 ؛ بشيرحسين، 549). گزيدة ديوان
او به كوشش صباحالدين عبدالرحمان در 1950م در كراچى به چاپ رسيده كه در
آن تنها بخشى از قصايد، قطعات و هجويات او به اردو و نيز اشعار فارسى وي
آمده است.
مآخذ: امرالله الهآبادي، احمد، «تذكرة مسرت افزا»، بهكوشش قاضى عبدالودود،
فصلنامة معاصر، پتنه، شم 2؛ باطن، مير قطبالدين، گلستان بىخزان، لكهنو،
1982م؛ بشير حسين، محمد، فهرست مخطوطات شفيع، لاهور، 1972م؛ شفيق اورنگ
آبادي، لچهمى نرائن، «تذكرة گل رعنا»، تين تذكري، بهكوشش نثار احمد
فاروقى، دهلى، 1968م؛ شورشعظيمآبادي،ميرغلامحسين،«تذكره»، دو تذكري،
بهكوششكليمالدين احمد، پتنه، 1963م؛ همو، رموز الشعرا، بهكوشش محمود الهى،
لكهنو، 1984م؛ شوق، قدرتالله، تذكرة طبقات الشعرا، بهكوشش نثار احمد
فاروقى، لاهور، 1968م؛ شيفته، محمدمصطفى خان، تذكرة گلشن بىخار، بهكوشش
كلب علىخان فائق، لاهور، 1973م؛ عشقى عظيمآبادي، محمد وجيهالدين،
«تذكرةعشقى»، دو تذكري، بهكوشش كليمالدين احمد، پتنه، 1963م؛ علىجواد
زيدي، دهلوي مرثيهگو، كراچى، 1988م؛ على حسن خان، صبح گلشن، بهوپال،
1295ق؛ قاسم، مير قدرتالله، مجموعة نغز، بهكوشش محمود شيرانى، دهلى،
1973م؛ قائم، قيامالدين، تذكرة مخزن نكات، بهكوشش اقتدا حسن، لاهور،
1966م؛ مبتلا لكهنوي، مردان علىخان، گلشن سخن، بهكوشش مسعود حسن رضوي
اديب، علىگره، 1965م؛ مصحفى، غلام همدانى، تذكرة هندي، بهكوشش اكبر
حيدري كاشميري، لكهنو، 1980م؛ مير، ميرتقى، نكات الشعرا، بهكوشش مولوي
عبدالحق، كراچى، 1979م؛ ميرحسن، تذكرة شعراي هندي، بهكوشش اكبر حيدري
كاشميري، لكهنو، 1979م؛ ناصر، سعادت علىخان، تذكرة خوش معركه زيبا، بهكوشش
مشفق خواجه، لاهور، 1970م؛ نيز:
Eth E , H., Catalogue of the Persian, Turkish, Hind C st @ n Q and Pusht C
Manuscripts in the Bodleian Library, Oxford, 1930.
عارف نوشاهى
(ب)
ن * 1 * ب
ن * 2 * ب