responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 3509
اسير
جلد: 8
     
شماره مقاله:3509


اَسير، يوسف‌ بن‌ عبدالقادر بن‌ محمد حسينى‌ 230-307ق‌/ 815- 889م‌، اديب‌، فقيه‌، شاعر و روزنامه‌نگار لبنانى‌. يكى‌ از نياكان‌ او در پى‌ جنگى‌ با اروپاييان‌، مدتى‌ در مالت‌ به‌ اسارت‌ به‌ سر برد و به‌ همين‌ سبب‌، او و خاندانش‌ به‌ اسير معروف‌ شدند.
اسير در صيدا زاده‌ شد و در همانجا به‌ حفظ قرآن‌ و فراگيري‌ مقدمات‌ ادب‌ پرداخت‌ و از درس‌ استادانى‌ چون‌ احمد شرمبالى‌ بهره‌ برد طرازي‌، /35؛ زيدان‌، /21؛ آل‌ جندي‌، /25؛ بستانى‌، 3/75. او چون‌ پيشة پدر بازرگان‌ خويش‌ را بر نمى‌تافت‌، در 7 سالگى‌ به‌ دمشق‌ رفت‌ و چند ماه‌ در مدرسة مرادية آن‌ شهر دانش‌ آموخت‌، ولى‌ مرگ‌ پدر او را ناگزير ساخت‌ كه‌ به‌ صيدا باز گردد و براي‌ ادارة امور خانواده‌ حرفة پدر را دنبال‌ كند طرازي‌، زيدان‌، نيز بستانى‌، همانجاها. با اينهمه‌، دلبستگى‌ او به‌ علم‌ و ادب‌، شوق‌ سفر را بار ديگر در دل‌ او برانگيخت‌ و او در اواخر سال‌ 250ق‌/834م‌ به‌ قاهره‌ رفت‌ بستانى‌، همانجا و در الازهر مدت‌ سال‌، به‌ فراگيري‌ دانشهاي‌ ادبى‌ و دينى‌ عصر پرداخت‌. استادي‌ و احاطة علمى‌ او در آن‌ زمان‌ ماية شهرت‌ وي‌ شده‌ بود تا آنجا كه‌ در مجالس‌ بزرگان‌ در قاهره‌ شركت‌ مى‌جست‌ و به‌ آموزش‌ فرزندان‌ ايشان‌ مى‌پرداخت‌ و در امتحانات‌ عمومى‌ مدارس‌ عالى‌ حاضر مى‌شد و به‌ طرح‌ سؤالهاي‌ آنها مى‌پرداخت‌ طرازي‌، آل‌جندي‌، همانجاها؛ زيدان‌، /21-22؛ عطاءالله‌، /68. البته‌ تحولات‌ و تغييرات‌ گستردة عصر محمدعلى‌ پاشا در مصر بى‌شك‌ بر اين‌ دانش‌ آموختة جوان‌ الازهر تأثير عميق‌ داشت‌ بستانى‌، همانجا.
پس‌ از شكست‌ طرحهاي‌ سياسى‌ و نظامى‌ محمدعلى‌ و فرو نشستن‌ موج‌ اين‌ تحولات‌، اسير در 257ق‌/841م‌ ناچار به‌ صيدا بازگشت‌ همانجا؛ نيز نك: زيدان‌، همانجا، كه‌ علت‌ بازگشت‌ اسير را از مصر بيماري‌ كبد نوشته‌ است‌، ولى‌ اين‌ بار نيز اقامت‌ او در زادگاهش‌ ديري‌ نپاييد و در 258ق‌/842م‌ به‌ طرابلس‌ كه‌ از حيث‌ فرهنگى‌ و ادبى‌ بر صيدا بسى‌ برتري‌ داشت‌، سفر كرد و سال‌ در آن‌ شهر اقامت‌ گزيد و به‌ تدريس‌ علوم‌ ادبى‌ و اسلامى‌ پرداخت‌. آوازة علمى‌ اسير بسياري‌ از علما و اديبان‌ آن‌ شهر را به‌ سوي‌ او كشانيد و مجالس‌ درس‌ او در مسجد بزرگ‌ منصوري‌ محل‌ اجتماع‌ بسياري‌ از دوستدارانش‌ شد. از جملة بزرگانى‌كه‌از مجالس‌عمومى‌يا خصوصى‌او در طرابلس‌بهره‌مى‌بردند، يوحنا حاج‌، اسقف‌ اعظم‌ مارونيها، و يوحنا حبيب‌، مؤسس‌ جمعيت‌ مبلغان‌ مارونى‌ را مى‌توان‌ ياد كرد كه‌ هم‌ شيفتة مقام‌ علمى‌ اسير شده‌ بودند و هم‌ شيفتة لطف‌ سخن‌ و نرمخويى‌ او طرازي‌، /35-37؛ زيدان‌، آل‌جندي‌، نيز بستانى‌، همانجاها.
اسير در 261ق‌/845م‌ راهى‌ بيروت‌ شد. اين‌ شهر خوش‌ آب‌ و هوا در آن‌ زمان‌ به‌ بركت‌ فعاليتهاي‌ فرهنگى‌ و آموزشى‌ هيأتهاي‌ مسيحى‌ و گسترش‌ مدارس‌ و چاپخانه‌ها رفته‌رفته‌ رونقى‌ مى‌يافت‌ و به‌ تدريج‌ در برابر قاهره‌ كه‌ دوره‌اي‌ از درخشش‌ سياسى‌ و علمى‌ را پشت‌ سرگذاشته‌ بود، خودنمايى‌ مى‌كرد. اسير در اين‌ شهر زمينه‌اي‌ مساعد براي‌ فعاليتهاي‌ خود يافت‌. نخست‌ به‌ رياست‌ دبيران‌ دادگاه‌ شرع‌ بيروت‌ برگزيده‌ شد و در همان‌ حال‌ به‌ همكاري‌ با هيأت‌ مبلغان‌ آمريكايى‌ براي‌ ترجمة كتاب‌ مقدس‌ به‌ زبان‌ عربى‌ پرداخت‌. برخى‌ از اعضاي‌ اين‌ هيأت‌ مانند كرنليوس‌ وانديك‌ نزد او زبان‌ عربى‌ آموختند. به‌ علاوه‌، او بسياري‌ از سرودهاي‌ مذهبى‌ مسيحيان‌ را كه‌ از كتاب‌ مقدس‌ برگرفته‌ شده‌ بود، براي‌ ايشان‌ به‌ نظم‌ عربى‌ درآورد. سپس‌ منصب‌ افتا در شهر عكا به‌ وي‌ سپرده‌ شد و او تا 276ق‌/860م‌ در اين‌ مقام‌ بود طرازي‌، /37؛ زيدان‌، نيز بستانى‌، همانجاها؛ آل‌ جندي‌، /25-26.
با ورود فؤاد پاشا وزير امور خارجة حكومت‌ عثمانى‌ به‌ لبنان‌ در همان‌ سال‌ مرحلة ديگري‌ از فعاليتهاي‌ دولتى‌ اسير آغاز شد كه‌ تا چند سال‌ ادامه‌ يافت‌. فؤاد پاشا كه‌ براي‌ فرونشاندن‌ آشوبهاي‌ داخلى‌ لبنان‌ و جلوگيري‌ از مداخلة فرانسه‌ در آن‌ كشور به‌ آن‌ ناحيه‌ سفر كرده‌ بود، اسير را به‌ سمت‌ دادستانى‌ در جبل‌ لبنان‌ منصوب‌ كرد طرازي‌، زيدان‌، آل‌جندي‌، نيز بستانى‌، همانجاها. فعاليت‌ اسير در جبل‌لبنان‌ مصادف‌ با حكومت‌ داوود پاشا در لبنان‌ بود و مشاهدة اوضاع‌ و مسائل‌ مردم‌ در آن‌ ناحيه‌ ظاهراً او را نيز همچون‌ داوود پاشا به‌ فكر گسترش‌ قلمرو جبل‌ لبنان‌ و يكپارچه‌ كردن‌ آن‌ با شهرهاي‌ بزرگ‌ ساحلى‌ و نواحى‌ شرقى‌ لبنان‌ انداخت‌ بستانى‌، 3/76؛ نيز نك: خاطر، 4. اين‌ فعاليتها البته‌ مانع‌ كارهاي‌ ادبى‌ و ذوقى‌ اسير نبود و او مثلاً گاه‌ مقالاتى‌ در روزنامة لبنان‌ مى‌نوشت‌ و خود در شعري‌ به‌ اين‌ نكته‌ اشاره‌ كرده‌ است‌ طرازي‌، نيز بستانى‌، همانجاها.
با پايان‌ گرفتن‌ حكومت‌ داوود پاشا در لبنان‌ و بازگشت‌ او به‌ قسطنطنيه‌، وظايف‌ دولتى‌ اسير نيز پايان‌ يافت‌ و او نيز، گويا همزمان‌ با داوود پاشا، لبنان‌ را ترك‌ گفت‌ و راهى‌ قسطنطنيه‌ شد تا در آنجا به‌ دور از كشاكشهاي‌ قضايى‌ و حقوقى‌ فعاليتهاي‌ علمى‌ خود را از سر گيرد. در آن‌ شهر، دو منصب‌ مهم‌ همزمان‌ به‌ وي‌ سپرده‌ شد: يكى‌ استادي‌ در دانشسراي‌ عالى‌ دارالمعلمين‌ الكبري‌ و ديگري‌ رياست‌ تصحيح‌ در دايرةنظارت‌معارف‌ طرازي‌،زيدان‌،نيز بستانى‌، آل‌جندي‌،همانجاها؛ شيخو، /5. او در همان‌ حال‌ به‌ نوشتن‌ مقالاتى‌ در الجوائب‌، نشرية معروف‌ احمد فارس‌شدياق‌ در قسطنطنيه‌، نيز مى‌پرداخت‌ طرازي‌، همانجا. در طى‌ اقامت‌ اسير در آن‌ شهر، آوازة علمى‌ او نظر محافل‌ قسطنطنيه‌ را به‌ سوي‌ وي‌ جلب‌ كرد و تنى‌ چند از بزرگان‌ دولت‌ عثمانى‌ از جمله‌ رشدي‌ پاشا شروانى‌ صدراعظم‌، احمد جودت‌ پاشا وزير معارف‌، وصفى‌ افندي‌ رئيس‌ دبيران‌ شوراي‌ دولتى‌، و ذهنى‌افندي‌ رئيس‌ مجلس‌ معارف‌ از مجالس‌ درس‌ او بهره‌ بردند طرازي‌، زيدان‌، همانجاها. شهرت‌ و اعتبار اسير به‌ سرعت‌ زمينة ترقى‌ و دست‌يابى‌ او را به‌ مناصب‌ عالى‌ در دستگاه‌ حكومت‌ عثمانى‌ فراهم‌ آورد همو، /23. با اينهمه‌، گويا محيط يا آب‌ و هواي‌ قسطنطنيه‌ با طبع‌ او سازگار نيامد و به‌ رغم‌ كوشش‌ دوستداران‌ او در دولت‌ عثمانى‌ براي‌ نگاه‌ داشتن‌ وي‌ در قسطنطنيه‌، چندي‌ بعد پايتخت‌ عثمانى‌ را ترك‌ گفت‌ و به‌ لبنان‌ بازگشت‌ و در بيروت‌ اقامت‌ گزيد طرازي‌، زيدان‌، شيخو، آل‌جندي‌، نيز بستانى‌، همانجاها.
دو دهة آخر عمر اسير كه‌ از اين‌ هنگام‌ آغاز شد، سراسر در فعاليتهاي‌ علمى‌ و ادبى‌ گذشت‌. او از يك‌ سو به‌ تدريس‌ در مراكز علمى‌ و آموزشگاههاي‌ مهم‌ بيروت‌ مانند مدرسة ملى‌ بطرس‌ بستانى‌، مدرسة عبيه‌، مدرسة ثلاثة اقمار، مدرسة حكمت‌ يوسف‌ دبس‌ و دانشكدة انجيلى‌ سوريه‌ روي‌ آورد و از سوي‌ ديگر به‌ تحقيق‌ و تأليف‌ پرداخت‌ و آثاري‌ در موضوعهاي‌ گوناگون‌ از فقه‌ و لغت‌ تا شعر و نمايشنامه‌ پديد آورد نك: آثار. به‌ علاوه‌، بخشى‌ از فعاليتهاي‌ او در اين‌ دوره‌ در عرصة روزنامه‌نگاري‌ گذشت‌ و او چندي‌ دبيري‌ و سردبيري‌ روزنامه‌هاي‌ ثمرات‌ الفنون‌ و لسان‌ الحال‌ را بر عهده‌ داشت‌ طرازي‌، /37- 38؛ زيدان‌، شيخو، نيز بستانى‌، همانجاها؛ آل‌ جندي‌، /25-26. مجالس‌ درس‌ او نيز همچنان‌ مورد توجه‌ و استقبال‌ مشاهير آن‌ عصر اعم‌ از مسلمان‌ و مسيحى‌ بود. از جملة ايشان‌ مى‌توان‌ از گريگوريوس‌ چهارم‌، اسقف‌ اعظم‌ كليساي‌ ارتدكس‌ انطاكيه‌، و مارتين‌ هارتمن‌، استاد زبان‌ عربى‌ در مدرسة زبانهاي‌ شرقى‌ برلين‌، نام‌ برد كه‌ در سالهاي‌ آخر عمر اسير از مجالس‌ درس‌ او بهره‌ مى‌بردند طرازي‌، /38؛ آل‌ جندي‌، /25. يوسف‌ اسير در بيروت‌ درگذشت‌ و در مقبرة باشوره‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد طرازي‌، زيدان‌، نيز بستانى‌، همانجاها.
دانش‌ دوستى‌، وارستگى‌ و خوشرويى‌ اسير، از او شخصيتى‌ محبوب‌ و در خور احترام‌ ساخته‌ بود و افراد مختلف‌ با گرايشها و مذاهب‌ گوناگون‌ مى‌توانستند از دانش‌ او كه‌ به‌ خصوص‌ در عرصه‌هاي‌ ادبى‌ و اسلامى‌ بسى‌ گسترده‌ بود، بهره‌ گيرند.
اسير از نسل‌ نخست‌ پيشگامان‌ نهضت‌ ادبى‌ عرب‌ در لبنان‌ شمرده‌ مى‌شود. كوششهاي‌ او به‌ خصوص‌ در لغت‌ و ادب‌ عربى‌ سبب‌ شده‌ كه‌ او را همچون‌ احمد فارس‌ شدياق‌ و ابراهيم‌ احدب‌ از اركان‌ فصاحت‌ عرب‌ در سدة 9م‌ به‌ شمار آورند كشلى‌، 3؛ يازجى‌، 5، 1. او كه‌ دانش‌ آموختة الازهر و اديب‌ و فقيهى‌ چيره‌ دست‌ بود، هم‌ نمايندة ميراث‌ فكري‌ و فرهنگى‌ گذشتگان‌ شمرده‌ مى‌شد و هم‌ به‌ اقتضاي‌ زمان‌ با ادب‌ و فرهنگ‌ نوين‌ كمابيش‌ آشنايى‌ يافته‌ بود، و در اين‌ ميان‌ البته‌ طبيعى‌ است‌ كه‌ انس‌ او با سنتهاي‌ فكري‌ و فرهنگى‌ كهن‌ بسى‌ بيشتر از پيوند او با روشها و انديشه‌هاي‌ تازه‌اي‌ بوده‌ باشد كه‌ به‌ خصوص‌ در نيمة دوم‌ عمر او كشورهاي‌ عربى‌ را فرا مى‌گرفت‌. با نگاهى‌ به‌ عنوانها و موضوعهاي‌ تأليفات‌ او كه‌ بيشتر فقهى‌ و ادبى‌ است‌، به‌ خوبى‌ مى‌توان‌ به‌ اين‌ نكته‌ پى‌ برد. اشعار او نيز مانند سروده‌هاي‌ معاصرانش‌ با آنكه‌ حاكى‌ از كوشش‌ براي‌ رهايى‌ از انحطاط و بهره‌گيري‌ از ميراث‌ شعري‌ گرانبهاي‌ عصر عباسى‌ است‌، چندان‌ بهره‌اي‌ از اصالت‌ و ابداع‌ شخصى‌ ندارد و بيش‌ از آنكه‌ نشان‌ دهندة پيوندي‌ واقعى‌ ميان‌ شاعر و روزگار او باشد، حاكى‌ از شخصيت‌ گروهى‌ از شاعران‌ است‌ كه‌ در آغاز عصر نوين‌ همچنان‌ به‌ سرمشق‌ ادبى‌ قدما دل‌ بسته‌ بودند فاخوري‌، 60 و طبعاً انديشه‌ و عمل‌ اجتماعى‌ ايشان‌ نيز جز مقدمة تحولى‌ بزرگ‌ تر و گسترده‌ تر نبود بستانى‌، همانجا.
آثار: . ارشاد الوري‌ لنار القري‌، در نحو كه‌ ردّي‌ است‌ بر نار القري‌ فى‌ شرح‌ جوف‌ الفرا اثر ناصيف‌ يازجى‌. اين‌ كتاب‌ در قسطنطنيه‌ 290ق‌/873م‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. . ديوان‌، كه‌ به‌ نام‌ الروض‌ الاريض‌ نيز معروف‌ است‌ و بخشى‌ از اشعار اسير شامل‌ قصايد و موشحات‌ و جز آنها را در برمى‌گيرد. اين‌ كتاب‌ در بيروت‌ 306ق‌/ 889م‌ منتشر شده‌ است‌. . رائض‌ الفرائض‌، ارجوزه‌اي‌ است‌ فقهى‌ شامل‌ 20 بيت‌ در مبحث‌ ارث‌ برپاية مذهب‌ حنفى‌ كه‌ در بيروت‌ 290ق‌/873م‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. . رد الشهم‌ للسهم‌، در رد السهم‌الصائب‌ اثر سعيد شرتونى‌ كه‌ آن‌ نيز نقدي‌ است‌ بر غنية الطالب‌ و منية الراغب‌ اثر احمد فارس‌ شدياق‌ در صرف‌ و نحو. اسير رد الشهم‌ را به‌ درخواست‌ احمد فارس‌ شدياق‌ و در دفاع‌ از كتاب‌ او نوشت‌؛ با اينهمه‌، در بسياري‌ از موارد درستى‌ انتقادهاي‌ شرتونى‌ را پذيرفته‌ است‌. اين‌ كتاب‌ در قسطنطنيه‌ 291ق‌/874م‌ منتشر شده‌ است‌. . رسالة الجراد، فرهنگ‌ كوچكى‌ است‌ به‌ سبك‌ لغت‌نامه‌هاي‌ تك‌ موضوعى‌ كهن‌ در وصف‌ ملخ‌ و نامها و ويژگيهاي‌ آن‌ كه‌ در بيروت‌ 865م‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. . سيف‌ النصر، نمايشنامه‌اي‌ است‌ كه‌ در بيروت‌ منتشر شده‌، و از معدود آثار اسير است‌ كه‌ نشان‌ از گرايش‌ به‌ سبكها و موضوعهاي‌ ادبى‌ نوين‌ دارد بستانى‌، همانجا. . شرح‌ اطواق‌ الذهب‌ زمخشري‌، شامل‌ 00 مقاله‌ در مواعظ و حكم‌ كه‌ در بيروت‌ 293ق‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. . شرح‌ رائض‌ الفرائض‌، شرح‌ مبسوطى‌ است‌ بر رائض‌ الفرائض‌ نك: اثر شم كه‌ در بيروت‌ 290ق‌/873م‌ منتشر شده‌ است‌. . المجلة، در قوانين‌ شرع‌ و احكام‌ قضايى‌ در قلمرو عثمانى‌ كه‌ در بيروت‌ 904م‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. 0. مجموع‌ الاسير، دست‌ نوشته‌اي‌ است‌ در 72 صفحه‌، شامل‌ گزيده‌هاي‌ منثور و منظوم‌ و رسايل‌ و مقالات‌ اسير به‌ خط خود وي‌ كه‌ در اختيار ورثة صلاح‌ اسير نوادة اوست‌ بستانى‌، همانجا؛ 1. هدية الاخوان‌ فى‌ تفسير ما ابهم‌ على‌ العامة من‌ الفاظ القرآن‌، كه‌ در بيروت‌ منتشر شده‌ است‌، ولى‌ برخى‌ آن‌ را تأليف‌ مصطفى‌ اسير پسر وي‌ دانسته‌اند وانديك‌، 96.
كتابها و نوشته‌هاي‌ ديگري‌ نيز به‌ اسير نسبت‌ داده‌اند كه‌ به‌ روايت‌ برخى‌ مفقود شده‌ يا در آتش‌ سوخته‌اند طرازي‌، /37؛ آل‌ جندي‌، /26؛ بستانى‌، 3/77.
مآخذ: آل‌ جندي‌، ادهم‌، اعلام‌ الادب‌ و الفن‌، دمشق‌، 958م‌؛ بستانى‌؛ خاطر، احمد، عهد المتصرفين‌ فى‌ لبنان‌، بيروت‌، 967م‌؛ زيدان‌، جرجى‌، مشاهير الشرق‌، بيروت‌، دارمكتبة الحياة؛ شيخو، لويس‌، الا¸داب‌ العربية فى‌ القرن‌ التاسع‌ عشر، بيروت‌، 924م‌؛ طرازي‌، فيليپ‌ دي‌، تاريخ‌ الصحافة العربية، بيروت‌، 913م‌؛ عطاءالله‌، رشيد يوسف‌، تاريخ‌ الا¸داب‌ العربية، به‌ كوشش‌ على‌ نجيب‌ عطوي‌، بيروت‌، 405ق‌/985م‌؛ فاخوري‌، حنا، تاريخ‌ ادبيات‌ زبان‌ عربى‌، ترجمة عبدالمحمد آيتى‌، تهران‌، 361ش‌؛ كشلى‌، حكمت‌، المعجم‌ العربى‌ فى‌ لبنان‌، بيروت‌، 982م‌؛ وانديك‌، ادوارد، اكتفاع‌ القنوع‌، قاهره‌، 896م‌؛ يازجى‌، كمال‌، رواد النهضة الادبية، بيروت‌، 962م‌.
مهران‌ ارزنده‌
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 3509
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست