اِسْماعيلْ نَقّاشْباشىِ اِصْفَهانى (يا محمد اسماعيل)، از نگارگران پركار
و صاحب سبك و فرنگى ساز در نقاشى روغنى (زيرلاكى) و آبرنگ سدة 13ق/19م.
كسانى او را برادر كهتر آقا نجفعلى اصفهانى نقاش نامدار قلمدان و قاب آينه
مىدانند (سپهرم، 25)، اما كريم زاده به استناد قبالة ازدواج دختر آقانجف
موجود در مجموعة خود (نك: «آقانجف على...»، 88) در اين انتساب به دليل اينكه
در جزو شهود درجة اول نامى از محمد اسماعيل نقاشباشى نيست، ترديد كرده است (
احوال و آثار...، 1/67). اگرچه در اين قباله از شخصى به نام محمد اسماعيل
ولد مرحوم آقابابا نقاش ياد شده است، ولى كريم زاده او را شخص ديگري
مىداند. گمان مىرود موضوع برادر بودن آقانجف و محمد اسماعيل را به اين
علت پيش مىكشند كه آقانجف را نيز بنابر مشهور فرزند آقا باباي اصفهانى نقاش
دربار فتحعلى شاه مىشمارند. اين انتساب نيز مستند نيست؛ اما به هر حال،
محمد اسماعيل نامبرده در قبالة ياد شده، مىتواند همين استاد مورد بحث و فرزند
آقابابا نقاش باشد، زيرا شهرت او با نام ذكر شده در سند تطبيق مىكند. در هر
حال برادري او با آقانجف بر مقام و ارزش كار هنري او كه از پركاري و
نوآوري برخوردار است، چيزي نمىافزايد.
اسماعيل برحسب ذوقمطلوب زمانو شايد بهسفارشخواستاران آثارش تمايل
فراوانى به فرنگى سازي و موضوعهاي اروپايى نشان داده است. گرچه نمايش
چهرههاي اروپايى از جمله امپراتور و افسران روسيه، ساختمانهاي گوناگون از
جمله كليساها، مراسم و آداب و پوشاك فرنگى و نيز مناظري از جلفاي اصفهان و
ارمنيها و اروپاييان ساكن آنجا در ميان آثار او بسيار است. با اينهمه، از
موضوعهاي سنتى در نگارگري ايرانى چون شمايل نگاري و كشيدن گل و بوته و
تصوير شعرا و عارفان نيز دور نمانده است. بر آثار او چون قلمدان و قاب آينه
و جلدها و جز آن، طرحهاي روكوكوي عصر ويكتوريا كه در آن زمان در ايران به
آنها «طرحهاي چدنى» مىگفتند و در گچبري و نقشة قالى به ويژه در كرمان
متداول شده بود، به فراوانى ديده مىشود. او در طبيعت گرايى و شبيه سازي
نيز استادي خود را نشان داده، و در كار خود موفق بوده است. وي خوشنويس و
شاعر بود، زبان عربى را مىدانست و اشعار نوشته شده بر بعضى از آثارش سروده
و نوشتة خود اوست. در آثار اسماعيل علاقه به وقايع عصر محمدشاه قاجار و رجال
و دربار او كه مصادف با دورة جوانى اوست، ديده مىشود.
آثار:
1 - 2. قديمىترين اثر تاريخدار اسماعيل قلمدانى با تاريخ 1256ق و تابلو
آبرنگ سياه قلم كوچك گل و مرغى است كه رقم و تاريخ «راقمه اسماعيل
1257» دارد و پيشتر در 2 مجموعة خصوصى در تهران نگاهداري مىشد (يادداشت
مؤلف).
3. قلمدان بزرگ روغنى كه تصوير منوچهرخان معتمدالدولة گرجى حاكم اصفهان و
اطرافيان و رجال زمان حكومت او را نشان مىدهد. اين قلمدان رقم و تاريخ
«راقمه اسماعيل 1264» دارد و در موزة ويكتوريا و البرت لندن نگاهداري مىشود
(رابينسن، «قاب آينه...3»، 1 ؛ بلانت، تصوير آغاز كتاب). اين قلمدان گذشته
از جنبة هنري ارزش تاريخى نيز دارد، زيرا نگارگر چهرة واقعى منوچهرخان ورجال
دستگاه حكومتى او را به تصوير كشيده، و نام آنها را در كنار تصويرها نوشته
است و پوشاك و مراسم و تشريفات آن روزگار به خوبى در آن ديده مىشود.
4. قلمدان روغنى ديگري از او برجاست كه كارزار منوچهرخان معتمد الدوله با
قبيلة بنى كعب و شيخ ثامر كعبى را در كرانة رودخانة شوشتر در 1257ق نشان
مىدهد (نك: كسروي، 169-172). چهرة معتمدالدوله و ديگر فرماندهان در دو بدنة
قلمدان و در پيرامون آنها ترنجهايى با نقش گل و مرغ با طراحى استادانه
ديده مىشود. بر رو و حاشيههاي اطراف قلمدان اشعاري سرودة نقاش دربارة اين
لشكركشى به قلم نستعليق خوش نوشته شده كه بيت آخر آن حاوي نام نقاش و
تاريخ 1266ق است. اين قلمدان در يك مجموعة خصوصى در لندن نگاهداري مىشود
(كريم زاده، احوال وآثار، 1/68 - 69).
5. يكى از معروفترين آثار محمد اسماعيل قاب آينة روغنى پركاري است كه
اكنون به موزة تاريخى برن سويس تعلق دارد. پشت و رو و داخل اين قاب آينه
هر يك به 3 قاب جداگانه تقسيم شده است و روي هم رفته 9 مجلس متفاوت را
شامل مىشود. 3 صحنة داخل در، از بالا به پايين شامل نماي باروي
شهر ايروان و برجهاي شمايل،كار اسماعيلنقاشباشى
آن است كه ساكنان شهر براي تماشا بالاي آن گرد آمدهاند و در بيرون حصار
شهر سربازان ايرانى و روسى در كنار رودخانه در گشت و گذارند. در صحنة ميانى
تزار نيكلاي يكم امپراتور روسيه در حالى كه ناصرالدين ميرزا وليعهد 8 سالة
محمدشاه را بر زانوي خود نشانده، بر ايوان ساختمانى ستوندار به شيوة ايرانى
جلوس كرده است. در طرف راست او محمدخان زنگنه اميرنظام نشسته، و ميرزا
تقى خان وزير نظام (اميركبير بعدي) ايستاده، و در طرف چپ او سروزير روسيه
ديده مىشود. در پايين ايوان خدمة ايرانى هداياي فرستاده شده از سوي
محمدشاه را از نظر تزار مىگذرانند. سومين تصوير اردوگاه ايرانيان را نشان
مىدهد در حالى كه سربازان روسى به نگهبانى از چادرها مشغولند. بر روي قاب
آينه نيز 3 تصوير جداگانه ترسيم شده است. صحنة بالا نماي كليساي اچميادزين
را نشان مىدهد كه در صحن آن زنان و مردان زيادي در حال تعظيم و تكريم
نسبت به كشيش عالى مقام ارمنى كليسا هستند. پيداست كه نقاش جزئيات بنا را
از ساختمان كليساي وانك جلفاي اصفهان الهام گرفته است. مجلس دوم گويا
دورنماي شهر سن پترزبورگ و يكى از پلهاي بزرگ آن را نشان مىدهد و در ساحل
رودخانه نيز درشكهاي سلطنتى حامل زن و مردي جوان و سوارانى در حال حركت
پشت سر آنها ديده مىشوند. در آخرين تصوير، مردان و زنان زيادي را در اطراف
يك ميز بزرگ در حال صرف غذا و گفت و گو در فضاي باز مىبينيم. در 3 صحنة
پشت قاب آينه در بالا تزار سوار بر اسب ناظر بر سوار شدن دو شاهزاده خانم
روسى بر يك درشكة دو اسبة سلطنتى است. رقم نقاش به صورت «عمل كمترين
اسماعيل 1270» در پشت سر تزار ديده مىشود. در مجلس وسط سلطان عثمانى و
صدراعظم و پيرامونيانش ناظر يك مانور نظامى و شليك توپ ديده مىشوند. در
تصوير پايين تزار با جمعى از افسران روسى مشغول تماشاي آتشباري توپها به
سوييككشتىدر رودخانه اند (رابينسن، همان، 6 -1 ، نيز تصويرهاي .(1-4
6. قاب آينهاي روغنى با تاريخ 1271ق در يك مجموعة خصوصى در تهران
(يادداشت مؤلف).
7. قلمدان روغنى با تصويرهايى از زنان و مردان مسيحى با حاشية مذهب و تصوير
دو درشكه كه در جهت مخالف هم در حركتند و به سفارش ميرزا ابوطالب وزير در
1272ق ساخته شده است و رقم «عمل محمداسماعيل» دارد و در يك مجموعة خصوصى
نگاهداري مىشود (كريمزاده، همان، 1/71).
8. در 1274ق اسماعيل قاب آينة روغنى ديگري با مناظر و چهره هاي فرنگى
پرداخته كه بر روي در آن درون شكلى ترنج مانند دو درشكة 4 چرخه را با
سرنشينان فرنگى ترسيم كرده كه به وسيلة نگهبانان مسلح همراهى مىشوند و در
افق دور پشت اين صحنه جزيرهاي در دريا و كشتيهايى صحنه را كامل مىكند. در
4 گوشة روي قاب نيز 4 زن فرنگى با لباسهاي بلند و كلاه اروپايى نقش شده
است. اين اثر رقم «عمل اسماعيل» دارد (همانجا، تصوير 25).
9 - 10. در همين سال تصوير آبرنگى از ميرزا آقاخان نوري صدراعظم ناصرالدين
شاه، و قلمدانى روغنى با صورتهاي فرنگى و داستان شيخ صنعان و دختر ترسا
ساخته است كه پيشتر در دو مجموعة خصوصى نگاهداري مىشد (يادداشت مؤلف).
11. كهنترين اثري كه محمد اسماعيل در آن خود را با عنوان نقاشباشى ناميده
است، قلمدانى است با تصوير بانويى ارمنى كه حاشية آن رابا گل و مرغ و
تذهيب پر كرده، و صاحب تصوير را «مريم سيرت مارا خانم » معرفى كرده است و
رقم «عمل كمترين اسماعيل نقاشباشى پاكباز 1275» دارد (همان، 1/69).
12. قاب آينة ديگري از او، با تصاويري از زنان فرنگى در داخل ترنجهاي روية
آن، برجاست كه در داخل ترنج بيضى بزرگتر وسط گروهى از كشيشان و دختران
تارك دنيا و روحانيان به حالت احترام ايستادهاند و به اجراي مراسم مذهبى
اشتغال دارند. در طرف ديگر آن مجلس ضيافتى نقاشى شده كه در آن افسران و
مردان اروپايى در سر ميز ناهار مشغول خوردن و نوشيدن هستند. درون قاب شبيه
ميرزا آقاخان نوري با جبه و قباي ترمه در حالى كه دفتري در دست دارد و بر
متكايى تكيه داده، ديده مىشود، اين اثر به سفارش حمزه ميرزا ساخته شده
است و رقم «عمل اسماعيل 1276 » دارد و در يك مجموعة خصوصى نگاهداري مىشود
(همانجا).
13. او در همين سال قاب عينك روغنى ظريفى براي عبدالعلى ميرزا احتشام
الدوله پسر فرهاد ميرزا و نوة عباس ميرزا ساخته كه در مجموعة رابينسن موجود
است. در يك طرف آن تصوير تمام قد يك شاهزادة جوان در حالى كه قوشى بر
دست راست و پايهاي فلزي - چوبى براي استقرار پرنده در دست چپ دارد و در
طرف ديگر چهرة دو زن اروپايى و يك زن ايرانى ترسيم شده است و رقم
«اسماعيل» دارد (رابينسن، «قاب آينه»، .(1-2
14. در موزة پارس شيراز، قسمتى از يك تابلو رنگ و روغن كه تصوير زنان برهنه
و مردي را نمايش مىدهد موجود است كه كنارة آن با گل و بوته تزيين شده، و
به دستور احتشام الدوله كشيده شده است و رقم و تاريخ «كمترين اسماعيل
نقاشباشى 1277» دارد.
15-17. از آثار او كه در 1278ق پرداخته شده است، نخست قلمدانى روغنى آسيب
ديده است كه از مكان آن آگاهى نداريم (كريم زاده، احوال و آثار، 1/71) و
ديگري قلمدانى است با مجلسى از داستان مشهور شيخ صنعان و دختر ترسا كه
پيشتر در يك مجموعة خصوصى در تهران نگاهداري مىشد. آخرين آنها جلد مقواي
روغنى قرآنى است در كتابخانة كاخ گلستان كه زمينة سرخ و نقش گل و
بوتههاي رنگارنگ عالى دارد. اندرون جلد نيز در داخل يك ترنج بوتهاي گل
زنبق كشيده شده است. جلد به دستور احتشام الدوله ساخته شده، و رقم و
تاريخ آن چنين است: «نقل من عمل الاستاد محمدصادق كمترين اسماعيل
نقاشباشى فى سنة 1278» (آتاباي، فهرست قرآنها...، 9-10).
18. در همان كتابخانه جلد قرآن ديگري است كه بومش مرقش قهوهاي رنگ است
و بر آن گل و بوتة الوان نقاشى شده، و در اندرون آن بر زمينة ليمويى درون
ترنجى شمايل حضرت على و حسنين (ع) كشيده شده است. در زير ترنج رقم
«اسماعيل نقاشباشى 1279ق» ديده مىشود (همان، 425).
19. قلمدان روغنى ديگري از او در دست است كه زير و رو و تمامى بدنة آن
مناظري از داستان شيخ صنعان و دختر ترسا و كشيشان و زنان و مردان فرنگى
ترسيم، و اطراف آنها تذهيب شده، و بر لبههاي اطراف قلمدان ابياتى از
ترجيع بند هاتف اصفهانى كتابت شده است و رقم «عمل كمترين اسماعيل
نقاشباشى بهتاريخ سنة 1279» دارد (كريم زاده، همان، 1/70).
20. در موزة ايران باستان تهران قلمدانى از اسماعيل نگاهداري مىشود كه بر
رو و بدنة آن تصويرهايى از كشيشان و مهمانى زنان و مردان اروپايى و نيز
منظرة بيهوش شدن شيخ صنعان پس از ديدار با دختر ترسا ترسيم شده، و اشعاري
در اطراف آن نوشته شده است و رقم و تاريخ «محمداسماعيل نقاشباشى 1280»
دارد.
21. از آثار ديگر پرداختة او در همين سال قلمدانى است كه به سفارش يك معلم
فرنگى ساخته شده است و احتمالاً نقش روي قلمدان تصوير خود اوست (كريم
زاده، همان، 1/69).
22-23. دو قلمدان با موضوع مورد علاقة نقاش، يعنى داستان عشق شيخ صنعان به
دختر ترسا و نيز شمايلى از ساختههاي او به سال 1281ق برجاست (همان، 1/71،
76).
24. اثر بسيار پركار و نفيس ديگري كه از اين نگارگر در دست است، جعبه يا
درج جواهري است به اندازة 3/26ئ3/32ئ 6/11 سانتىمتر كه در موزة برن سويس
نگاهداري مىشود و از شاهكارهاي نگارگر به شمار مىآيد. بر روية اين جعبه صحنة
جنگ هرات در زمان محمد شاه قاجار ترسيم شده كه در قسمتهاي مختلف آن صورت
صدها سرباز و سرداران جنگى و ادوات گوناگون جنگ و اسبها و فيلها و شترهاي
بىشمار نقش بسته است. تصوير محمدشاه سوار بر اسب و حاج ميرزا آقاسى در
ميان آنها ديده مىشود. دورنماي شهر محاصره شدة هرات نيز در پشت صحنه آشكار
است. در 4 ترنج گوشههاي اين صحنه دو كتيبة حاوي «تصوير جنگ محمدشاه» و
رقم نقاش «كمترين محمد اسماعيل نقاشباشى» خوانده مىشود. بر بدنة جلو جعبه
كتيبهاي حاوي «تصوير صف آرايى كردن محمدشاه قاجار طاب ثراه در غوريان» و
بر ديوارههاي طرف راست و چپ جعبه تصوير سوارة ميرزا محمدخان قاجار سپهسالار
(نك: كريم زاده، همان، 1/74- 75، كه به اشتباه آن را محمدشاه پنداشته) و
لشكريان او در جنگ با تركمانان يموت (1280ق) در گرگان و استراباد (نك: سعادت
نوري، 75) ديده مىشود. اشعاري نيز در وصف اين نبرد و مدح ناصرالدين شاه و
سپهسالار او بر بدنة جعبه نوشته شده كه برخى از قسمتهاي آن را مخدوش
كردهاند. در داخل در جعبه در يك ترنج بيضى شكل مجلس سلام محمدشاه نقش
شده كه او دو زانو بر تخت طاووس جلوس كرده، و شاهزادگان و رجال با لباسهاي
رسمى در اطراف و حاج ميرزا آقاسى در برابر او ايستاده است. ته جعبه نيز با
نقش گل نرگس و بوته و حاشيههاي زرين آراسته شده است و رقم و تاريخ
«...محمداسماعيل نقاشباشى 1282» دارد (رابينسن، «آثار روغنى...1»، 49 -48 ،
تصاوير IV IIIa-b, IIa-b, .(I, مىتوان گمان برد كه اين جعبة تاريخى را استاد
هنرمند به امر و سفارش ميرزا محمدخان قاجار دولو سپهسالار اعظم ناصرالدين شاه
ساخته بود، ولى سپس رقباي او به نحوي نام او را در اشعار روي جعبه مخدوش
كردهاند.
25. از آثار سال 1283ق نگارگر، قلمدانى به اصطلاح كيانى در دست است كه بر
روية آن تصوير ناصرالدين شاه و درباريان و در اطراف آن تصويرهاي خيالى
پادشاهان اسطورهاي و بر ديوارههاي آن تصوير ابراهيم ادهم و ديگر صوفيان
نگاشته شده، و داخل آن پر از نقش و نگار است. بر دماغة داخل قلمدان تصوير
خود نقاش با كلاه بلند و ريش و سبيل و عينك كه مشغول نقاشى است، ديده
مىشود. رقم نقاش به صورت «اسماعيل نقاشباشى» بر اثر وجود دارد (كريم زاده،
احوال و آثار، 1/71-72).
26. جلد روغنى يك نسخه از ديوان حافظ از ديگر كارهاي نقاش است كه در 1284ق
كشيده شده است. يكى از مجالس آن دو تن از شاعران را نشان مىدهد كه در
ميانة مجلس به بحث و مشاعره نشستهاند و در پيرامون آنها اشخاص ديگري دور
مجلس ديده مىشوند و اطراف آنها با نقش گل و مرغ تزيين شده است و رقم
«كمترين محمداسماعيل نقاشباشى 1284» دارد (همانجا).
27. جلد روغنى ديگري از او در دست است كه مجلس درس گروهى از عارفان را
نمايش مىدهد. در اين تصوير شمس تبريزي كتابهايى را در آب مىافكند و ديگران
قصد آن دارند كه كتابها را از آب بگيرند. اين جلد در كتابخانة كاخ گلستان
نگاهداري مىشود و رقم و تاريخ «محمد اسماعيل نقاشباشى 1286ق» دارد (آتاباي،
فهرست ديوانها...، 1/301-302).
28. آخرين اثر تاريخدار او قاب آينه كشوي روغنى زيبايى است كه در موزة
برن به شمارة 13/73 نگاهداري مىشود. بر پشت اين قاب آينه در داخل
ترنجهايى بيضى شكل شاخههايى از گل سرخ، زنبق، خوشة فندق و شكوفة بادام در
زمينة زرافشان، و در لچكها نيز گلهاي ريز نقش شده است. بر پشت در قاب آينه
نيز شمايلى از على (ع) و تصوير شمار بسياري از فرشتگان و در بالاي آن در
ترنجى كوچك منظرة معراج پيامبر(ص) و در طرفين شمايل تصوير اباذر و قنبر كه
به حال احترام ايستادهاند و در پايين در دو ترنج شمايل حسنين(ع) ديده
مىشود. بر گرد در، در 24 ترنج باريك و كشيده كتيبهاي حاوي اشعاري در مدح
على (ع) به خط خوش نستعليق نوشته شده كه ابيات آخر آن نشان مىدهد كه
قاب آينه براي ناصرالدين شاه ساخته شده است. اين اثر رقم و تاريخ «محمد
اسماعيل نقاشباشى 1288» دارد (رابينسن، «آثار روغنى»، 49 ، تصوير ؛ V كريم
زاده، همان، 1/75-76).
افزون بر آثار تاريخدار ياد شده از اين هنرمند چند اثر بى تاريخ، اما رقم
دار در مجموعهها و موزهها وجود دارد كه مهمترين آنها را مىتوان چنين
برشمرد:
الف - قلمدان روغنى پر كاري به شيوة به اصطلاح كيانى كه بر روية آن 5
ترنج شامل تصوير جلوس ناصرالدين شاه به همراه شاهزادگان و وزرا و... و در 4
ترنج ديگر نقش پادشاهان قديم ايران و داستانهاي مربوط به آنها ترسيم شده
است. ديوارههاي بيرونى و حتى داخل قلمدان نيز با نقوش خيالى صوفيان
بزرگى چون بايزيد بسطامى، شمس تبريزي، ابوالحسن خرقانى و... ترسيم شده
است. تصوير خود نقاش نيز بر انتهاي كشو درونى قلمدان در يك قاب بيضى شكل
ديده مىشود. در جاي جاي قلمدان ابياتى در كنار تصويرها نوشته شده است، از
جمله در بالا و پايين تصوير، اين بيت كه حاوي رقم او نيز هست، ديده مىشود
(همان، 1/71-73):
يافت زيور چو گلستان خليل اين قلمدان ز كلك اسماعيل
ب - تصوير آبرنگ يوحنا، قديس مسيحى.
ج - تك چهرة آبرنگ محمدتقىخان پيشخدمت ناصرالدين شاه (همان، 1/76).
د - نقاشى آبرنگ دختري كه شاخهاي آهويى را در دست گرفته، و دختر بچهاي در
كنار او ايستاده است و در موزة هنرهاي تزيينى تهران نگاهداري مىشود. در زير
تصوير بيتى به زبان عربى به خط نگارگر نوشته شده كه نشان از آشنايى وي
با زبان و ادبيات عربى دارد. رقم نقاش به صورت «كمترين محمد اسماعيل
اصفهانى» در زير تصوير ديده مىشود.
تصوير آبرنگى نيز از ناصرالدين شاه در موزة بريتانيا نگاهداري مىشودكهتاريخ
1270ق و رقمكمترينخانزاد اسماعيل دارد(همانجا). اما اين اثر را نمىتوان از
كارهاي نگارگر اصفهانى دانست، زيرا او هرگز در تهران و در دربار نمىزيسته كه
خود را خانزاد معرفى كند. آثار ديگري از او يا نسبت داده شده به او، در
مجموعهها و موزهها وجود دارد كه به شيوة او تهيه شده، يا حتى رقم او را
دارد، اما مىتواند كار شاگردان اين نگارگر يا ساخته شده در كارگاه او باشد
(نك: رابينسن، «آثار روغنى»، 50 ، تصوير .(VIb
مآخذ: آتاباي، بدري، فهرست ديوانهاي خطى كتابخانة سلطنتى، تهران، 1355ش؛
همو، فهرست قرآنهاي خطى كتابخانة سلطنتى، تهران، 1351ش؛ سپهرم، اميرمسعود،
«آقانجف اصفهانى قلمدان ساز»، هنر و مردم، 1344ش، شم 31؛ سعادت نوري، حسين،
«سپهسالارها»، يغما، 1345ش، س 19، شم 2؛ كريم زاده، محمدعلى، «آقانجف على
نقاش باشى اصفهانى»، هنر و مردم، 1354ش، س 14، شم 159-160؛ همو، احوال و
آثار نقاشان قديم ايران، لندن، 1363ش؛ كسروي، احمد، تاريخ پانصد سالة
خوزستان، تهران، 1356ش؛ يادداشتهاي مؤلف؛ نيز:
Blunt , W., Isfahan Pearl of Persia, London , 1914; Robinson , B. W., X A
Lacquer Mirror-Case of 1854 n , Iran, Journal of the British Institute of
Persian Studies, 1967, vol. V; id, X Persian Lacquer in the Bern Historical
Museum n , ibid, 1970, vol. VIII.
يحيى ذكاء