اِسْلى، يا ايسلى، رودي در شرق مغرب مراكش كه به علل تاريخى و سياسى
شهرت يافته است. اين رود كه از كوههاي مغاز در نواحى مرزي ميان مغرب و
الجزاير سرچشمه مىگيرد، مسافتى حدود 00 كم را از جنوب غربى وَجده در دشتهاي
اَنجاد به سوي شمال شرقى طى مىكند و پس از عبور از وادي مويله به رود
تافنه مىريزد. آن بخش از اين رود كه به وادي مويله مىريزد، به نام
ويدبونعيم معروف است بستانى؛ 1 EI; 2 EI.EUE;
موقعيت سوق الجيشى اسلى در مسير ميان شرق مغرب و غرب الجزاير و به ويژه
نبردهاي بزرگى كه به فاصلة چند سده در كرانههاي اين رود كوچك درگرفته،
به آن اهميت تاريخى و سياسى بخشيده است: در سدة ق دو جنگ از چندين جنگى
كه ميان سپاهيان بنىمرين و بنىعبدالواد درگرفت، در كرانة اسلى روي داد.
نخستين اين جنگها در 47ق/249م ميان ابوبكر بن عبدالحق، امير بنى مرين و
يَغُمراسِن بن زيان، امير بنى عبدالواد به وقوع پيوست. يغمراسن كه هم
پيمان مرتضى، خليفة موحدون بود و به درخواست او به قلمرو بنىمرين لشكر
كشيده بود، در نبردهايى سنگين در كرانة اسلى به سختى از سپاهيان بنى مرين
شكست خورد و با اندك نيرويى كه از سپاهش باقى مانده بود، به تلمسان گريخت
ابن ابى زرع، الانيس...، 94- 95، الذخيرة...، 5-6؛ ابن خلدون، /71-72،
/58-60. جنگ ديگر در 70ق ميان يعقوب بن عبدالحق و يغمراسن درگرفت كه باز
به ناكامى يغمراسن انجاميد. در اين جنگ نيرويى عظيم از جنگجويان بنى مرين
و هم پيمانانشان در آن شركت داشتند، سپاه يغمراسن بار ديگر در كرانة اسلى
به سختى شكست خورد و گروهى از سرداران آن از جمله فارس پسر يغمراسن كشته
شدند و خود او كه در گرماگرم نبرد زخمى شده بود، با عدهاي از نزديكانش به
تلمسان گريخت. يعقوب نيز در تعقيب او نخست وجده را تصرف و ويران كرد و سپس
تلمسان را چندي در محاصره گرفت ابن ابى زرع، الانيس، 09-11، الذخيرة، 29-
33؛ ابن خلدون، /77- 78، /78-81.
اسلى شاهد نبرد بزرگ ديگري نيز بوده است كه اهميت آن در تاريخ سياسى
معاصر، رويدادهاي پيشين را تحت الشعاع خود قرار داده و آن نبرد ميان
نيروهاي نظامى فرانسه و مغرب در نيمة نخست سدة 9م است: پس از استيلاي
فرانسه بر الجزاير، ستونى از نيروهاي نظامى آن كشور به رهبري ژنرال بوژو در
تعقيب امير عبدالقادر، فرمانده الجزايري كه به مغرب پناه برده، و از حمايت
مولاي عبدالرحمان، سلطان شرفاي مغرب، برخوردار شده بود، وارد آن سرزمين شد
و در كرانة اسلى با سپاهى از جنگجويان مغرب به رهبري محمد، وليعهد
عبدالرحمان، رو به رو گرديد. در 4 اوت 844 نبردي سخت ميان دو سپاه درگرفت
كه به پيروزي قاطع نيروهاي فرانسه انجاميد. در اين جنگ، سپاهيان مغرب كه
از سازماندهى منظم بىبهره بودند، به رغم فزونى نفرات، به سرعت مغلوب
سازمان و تجهيزات برتر نيروهاي فرانسه شدند؛ به طوري كه سپاه ايشان يكسره
از هم فرو پاشيد و در اندك زمانى همة تجهيزات، تداركات و مهمات و حتى مقر
فرماندهى آنان به دست نيروهاي فرانسوي افتاد. اين رويداد كه در تاريخ
معاصر به «نبرد اسلى» معروف شده است، ضعف سازماندهى نظامى مغرب و ناتوانى
آن كشور را در مقابله با روشها و نظامهاي نوين اروپايى آشكار مىسازد. در پى
اين شكست، مولاي عبدالرحمان براي صلح با حكومت فرانسه مجبور به پذيرش
شروطى از جانب فرماندهى كل نيروهاي آن كشور در الجزاير شد كه از جملة آنها
اخراج امير عبدالقادر از مغرب يا امتناع از كمك به وي بود. ژنرال بوژو نيز
به پاداش اين پيروزي به «دوك اسلى» ملقب گرديد سلاوي، /9-4؛ الجزائري،
/47- 49؛ بن سعيد، 5 -6؛ لاروس بزرگ؛ ابوالنصر، 288 287, ,46 º ريموند، 70 º EUE
; 2 .EI
مآخذ: ابن ابى زرع، على، الانيس المطرب، رباط، 972م؛ همو، الذخيرة السنية،
رباط، 972م؛ ابن خلدون، العبر؛ الجزائري، محمد، تحفة الزائر، بيروت، 384ق/
964م؛ بستانى؛ بن سعيد، سعيد، «المثقف المخزنى و تحديث الدولة»، الانتلجانسيا
فى المغرب العربى، بيروت، 984م؛ سلاوي، احمد، الاستقصا، به كوشش جعفر
ناصري و محمد ناصري، دارالبيضا، 965م؛ نيز:
Abun-Nasr, J. M., A History of the Maghrib, Cambridge, 1971; EI 1 ; EI 2 ; EUE;
Grand Larousse; Raymond, A., X North Africa in the Pre-Colonial Period n , The
Cambridge History of Islam, Cambridge, 1970, vol. II(A).
مهران ارزنده