اِسْحاقِ تُرْك، از داعيان ابومسلم خراسانى (ه م) در نيمة اول سدة
2ق. اطلاعات ما دربارة وي به هنگام جنبش پيروان ابومسلم كه در سدة 2ق پس
از قتل ابومسلم رخ داد، بسيار اندك و تقريباً منحصر است به الفهرست ابن
نديم (ص 408). گزارش ابن نديم تلفيقى از 3 روايت كهن است كه مآخذ دوتاي
آن دانسته نيست؛ اما روايت سوم برگرفته از كتابى است با عنوان اخبار
ماوراء النهر از نويسندهاي گمنام. نوشتة گرديزي (ص 273 به بعد) تا اندازهاي
مكمل الفهرست است و آگاهيهايى از شورش سپاهيان ابوداوود خالد بن ابراهيم
ذهلى عامل خراسان در زمان اسحاق ترك و عصيان عبدالجبار بن عبدالرحمان
ازدي جانشين وي، به دست مىدهد (نيز نك: صديقى، 151 ، به نقل از
زينالاخبار، نسخة خطى كمبريج). به نظر مىرسد كه گرديزي رويدادهاي خراسان
را در سدههاي نخستين اسلامى، از كتاب مشهور اخبار ولاة خراسان نوشتة سلاّمى
(د 300ق/913م) گرفته باشد؛ زيرا در روايت منحصر نويسندة كتاب القند دربارة
مقنّع (ه م) به روشنى به نوشتة سلامى اشاره شده است (نسفى، 72) و چون
جنبش اسحاق ترك پيش از قيام مقنع رخ داده، احتمال دارد كه اخبار گرديزي
دربارة رويدادهاي خراسان بعد از كشته شدن ابومسلم (137ق/754م)، بر كتاب
اخبار ولاة خراسان سلامى متكى باشد.
ابن نديم دو روايت مختلف دربارة خاستگاه و نسب اسحاق نقل كرده است: يكى
حاكى از آن است كه او از علويان و از فرزندان يحيى بن زيد ابن على بود
كه از بيم امويان گريخت و به سرزمين تركان رفت، از اين رو به اسحاق ترك
شهره شد (همانجا؛ براي احتمالات ديگر دربارة نسب او، نك: صديقى، 152 ؛آمورتى،
و پرچممخالفتبرافراشت(نك: بارتولد، .(199 بر پاية اين روايت ابن نديم،
احتمالاً اسحاق ترك پيش از آمدن ابومسلم به خراسان، به سرزمين تركان
رفته، و پس از روي كار آمدن عباسيان در دورة امارت ابومسلم به خراسان
بازگشته است. روايت ديگر ابن نديم برگرفته از اخبار ماوراءالنهر است كه به
نقل از ابراهيم بن محمد از آگاهان به اخبار مسلميه مىگويد: «او
ماوراءالنهري وامّى بود و با جنيان ارتباط داشت و اگر كسى چيزي از او
مىپرسيد، پس از گذشت شبى، پاسخ مىگفت و هنگامى كه ابومسلم كشته شد،
مردم را به سوي او فراخواند» (همانجا).
نام او، اسحاق، مىتواند زردشتى بودن وي را به ترديد افكند، اما با توجه به
آراء او مىتوان چنين گمان كرد كه وي اسلام آورده بوده، و سپس به دين
كهن خود بازگشته است (صديقى، آمورتى، همانجاها). مقارن شورش اسحاق،
ابوداوود خالد بن ابراهيم حاكم خراسان بود كه ابومسلم در 136ق/753م به
هنگام رفتن به عراق او را جانشين خود كرده بود و او لشكريان اسحاق را از
بين برد (نك:صديقى، و خود در 140ق كشته شد (گرديزي، همانجا). اگر بپذيريم كه
اسحاق پس از كشته شدن ابومسلم به ماوراءالنهر و سرزمين تركان رفته است،
آغاز فعاليت او را بعد از قيام سنباد (ه م) و پيش از جنبش مقنع مىتوان
پنداشت. به نظر مىرسد كه آراء اسحاق ترك در ماوراءالنهر، زمينههاي بسيار
مناسبى براي شورش و پيروزيهاي اولية مقنع فراهم آورد.از اينرو، قياماسحاق
مىبايست پس از كشتهشدن ابومسلم و قتل ابوداوود در 140ق رخ داده باشد. به
نوشتة الفهرست اسحاق ادعا كرد كه ابومسلم زنده است و در كوههاي ري زندانى
است و در زمان معينى ظهور خواهد كرد و نيز ارتباطى ميان ادعاهاي اسحاق و
اعتقادات زردشتيان ديده مىشود (ابن نديم، همانجا). از گزارش ابن نديم بر
مىآيد كه اسحاق براي جلب توجه زردشتيان به دعوت خود از آوازة ابومسلم
نيك بهره برده است.
آنچه در قيام اسحاق ترك جلب نظر مىكند و در ساير جنبشهاي عصر عباسى به
چشم نمىخورد، اين است كه او تنها به دعوت اكتفا كرد و هيچ گونه رويارويى
و درگيري ميان او و پيروانش با كارگزاران حكومت روي نداد. برخى از معتقدات
اسحاق ترك شبيه به آراء سنباد و پيروان اوست. شايد آنان تركيب افكار دينى
را وسيلة سودمندي براي اتحاد برخى گروههاي ناتوان ضد عباسى يافته بودند
(صديقى، همانجا؛ دانيل، .(132
پس از درگذشت اسحاق كه تاريخ آن همانند زمان تولدش دانسته نيست، پيروانش
كه بيشتر از مسلمية ماوراءالنهر بودند، پراكنده شدند و جنبش او دوامى نيافت.
مآخذ: ابن نديم، الفهرست؛ گرديزي، عبدالحى، زينالاخبار، به كوشش عبدالحى
حبيبى، تهران، 1363ش؛ نسفى، عمر، القند فى ذكر علماء سمرقند، به كوشش
نظرمحمد فاريابى، رياض، 1412ق/1991م؛ نيز:
Amoretti, B., X Sects and Heresies n , The Cambridge History of Iran, Cambridge,
1975, vol. IV; Barthold, W., Turkestan Down to the Mongol Invasion, London,
1928; Daniel, E. L., The Political and Social History of Khurasan under Abbasid
Rule 747-820, Minneapolis/ Chicago, 1979; Sadighi, Gh. H., Les mouvements
religieux iraniens au II e et au III e si I cle de l'h E gire, Paris, 1938.
رضا رضازادة لنگرودي